1. basic cellular structures
ساختارهای بنیادی یاخته ها
2. basic food is not dispensable but luxuries are quite dispensable
خوراک اصلی غیرضروری نیست ولی تجملات کاملا غیر ضروری است.
3. basic mathematical skills
مهارت های بنیادین در ریاضیات
4. basic process
فرایند قلیایی
5. basic two-roomed apartments
آپارتمان های ساده ی دو اتاقه
6. a basic arrangement
ترتیب اساسی
7. a basic disturbance of the body's chemistry
اختلال اساسی در فعل و انفعالات بدن
8. a basic economic problem
مشکل بنیادی اقتصادی
9. the basic necessities of life
نیازهای اولیه ی زندگی
10. the basic principles of geometry
اصول بنیادین هندسه
11. the basic tenets of his thoughts
پایه های اصلی افکار او
12. the basic theme of the story
موضوع اصلی داستان
13. mathematics is one of the basic sciences
ریاضیات یکی از علوم پایه است.
14. They have to have a basic understanding of computers in order to use the advanced technology.
[ترجمه noor] انها باید یک درک اولیه ای از کامپیوتر داشته باشند تا بتوانند از تکنولوژی پیشرفته استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید درک پایه ای از کامپیوترها به منظور استفاده از تکنولوژی پیشرفته داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها باید به منظور استفاده از تکنولوژی پیشرفته، کامپیوترهای خود را درک کنند
15. Freedom of expression is a basic human right.
[ترجمه ترگمان]آزادی بیان یک حق اساسی بشر است
[ترجمه گوگل]آزادی بیان یک حق اساسی بشر است
16. They have shown a ruthless disregard for basic human rights.
[ترجمه ترگمان]آن ها بی توجهی بی رحمانه به حقوق بشر را نشان داده اند
[ترجمه گوگل]آنها بی احترامی بی رحمانه به حقوق اساسی بشر نشان داده اند
17. One of the most basic requirements for any form of angling is a sharp hook.
[ترجمه ترگمان]یکی از ابتدایی ترین الزامات برای هر شکلی از زاویه، قلاب تیزی است
[ترجمه گوگل]یکی از اساسی ترین الزامات برای هر نوع ماهیگیری یک قلاب تیز است
18. You'll be quite safe if you observe certain basic precautions.
[ترجمه ترگمان]اگر این احتیاط را رعایت کنید، کاملا در امان خواهید بود
[ترجمه گوگل]اگر موارد احتیاطی خاصی را رعایت کنید، کاملا ایمن خواهید بود
19. The basic unit of society is the family.
[ترجمه ترگمان]واحد اصلی جامعه خانواده است
[ترجمه گوگل]واحد اساسی جامعه خانواده است
20. There's a basic contradiction in the whole idea of paying for justice.
[ترجمه ترگمان]یک تناقض اساسی در کل ایده پرداخت عدالت وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک تضاد اصلی در کل ایده پرداخت عدالت وجود دارد
21. Contact with other people is a basic human need.
[ترجمه ترگمان]تماس با افراد دیگر یک نیاز اساسی بشر است
[ترجمه گوگل]تماس با دیگران یک نیاز اساسی انسان است