1. modulated light detector
نوریاب مدوله شده
2. A Roman soldier's pay, found by a metal detector enthusiast in Norfolk, has been declared treasure trove at an inquest in Diss.
[ترجمه A.A] حقوی یک سرباز رومی توسط فردی علاقه مند به دستگاه فلز یاب در " نوفوک "پیدا شد ، اعلام شده است گنجینه یافت شده در " دس " تحت بررسی و تحقیق است
[ترجمه ترگمان]یک سرباز رومی که به وسیله یکی از علاقمندان به فلز در نورفولک پیدا شده است، در یک تحقیق در diss به عنوان گنجینه جواهرات اعلام شده است
[ترجمه گوگل]حقوق بازنشستگی سربازان رومی، که توسط یک متفکر فلزیاب در نورفولک یافت شده است، به عنوان یک گنجینه در دادرسی در Diss اعلام شده است
3. This detector is a very delicate instrument; it'll go wrong if it's mishandled.
[ترجمه ترگمان]این موج یک ابزار بسیار ظریف است؛ اگر اشتباه کرده باشد، اشتباه خواهد شد
[ترجمه گوگل]این آشکارساز یک ابزار بسیار ظریف است اگر خراب شود، اشتباه خواهد کرد
4. "Do you have a metal detector?" — "No, I don't. ".
[ترجمه ترگمان]\" آیا شما یک دستگاه تشخیص فلز دارید؟ - نه، نمی دانم
[ترجمه گوگل]آیا شما یک آشکارساز فلزی دارید؟ - نه، من نیستم '
5. Both men refused to take a lie detector test.
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد از انجام تست تشخیص دروغ خودداری کردند
[ترجمه گوگل]هر دو مرد از انجام یک آزمایش آشکار دروغ اجتناب کرد
6. The sensitivity of the detector can be increased.
[ترجمه سبحان مرادی] حساسیت ردیاب می تونه افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]حساسیت آشکار ساز می تواند افزایش یابد
[ترجمه گوگل]حساسیت آشکارساز می تواند افزایش یابد
7. He was asked to take a lie detector test .
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شد تا تست تشخیص دروغ را انجام دهد
[ترجمه گوگل]از او خواسته شد یک تست آشکار کننده دروغ بگذارد
8. It might be prudent to get a virus detector for the network.
[ترجمه ترگمان]ممکن است عاقلانه باشد که یک دستگاه تشخیص ویروس برای این شبکه بدست آورد
[ترجمه گوگل]ممکن است محتاط باشید یک ویروس آشکارساز برای شبکه دریافت کنید
9. Now they are building a prototype detector.
[ترجمه ترگمان]اکنون آن ها در حال ساخت یابنده نمونه اولیه هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها یک آشکارساز نمونه اولیه را ساختند
10. There are now 30,000 metal detector users in Britain alone.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها ۳۰۰۰۰ کاربر ردیاب فلزی در بریتانیا وجود دارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تنها 30،000 کاربر شناسه فلزی در بریتانیا وجود دارد
11. Be it in a mousetrap or an atomic detector, the right kind of trip-lever can always trigger an arbitrarily large effect.
[ترجمه ترگمان]در یک دستگاه mousetrap یا یک ردیاب اتمی، آن را داشته باشید، نوع درست اهرم می تواند همیشه یک افکت بزرگ را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]در یک ماستر یا یک آشکارساز اتمی، نوع مناسب اهرم مسافرتی همیشه می تواند یک اثر به طور صریح بزرگی ایجاد کند
12. Every feature detector in the feature-detection stage is linked to every letter detector in the letter-detector stage.
[ترجمه ترگمان]هر یابنده ویژگی در مرحله تشخیص ویژگی به هر یابنده نامه در مرحله ردیاب مربوط می شود
[ترجمه گوگل]هر آشکارساز ویژگی در مرحله تشخیص ویژگی با هر آشکارساز نامه در مرحله آشکار نامه مرتبط است
13. He developed a detector for decays of carbon- a radioactive form of carbon, that can be used to this end.
[ترجمه ترگمان]او یک آشکارساز برای تجزیه کربن - یک فرم رادیو اکتیو کربن ایجاد کرد که می تواند برای این منظور مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]او یک آشکارساز برای فروپاشی کربن - یک فرم رادیواکتیو کربن را توسعه داد که می توان برای این منظور استفاده کرد
14. The detector has active anti-condensation protection to assure trouble free operation in cold-rooms.
[ترجمه ترگمان]آشکار کننده برای تضمین انجام عملیات آزاد در اتاق های سرد، از حفاظت ضد انقباض فعال برخوردار است
[ترجمه گوگل]آشکارساز دارای حفاظتی ضد تشدید فعال برای اطمینان از عملکرد بدون مشکل در اتاق سرد است