1. inert ammunition
(ارتش) مهمات مشقی (بدون خرج تخریب)
2. inert bureaucracy
دیوان سالاری کندکار
3. inert matter
ماده ی لخت (ساکن)
4. an inert drug
داروی بی اثر
5. an inert gas
گاز بی کنش
6. a politically inert citizenry
شهروندانی که از نظر سیاسی بی حمیت اند
7. he lay on the bed inert as a rock
او همچون سنگ بی حرکت در بستر خوابیده بود.
8. He covered the inert body with a blanket.
[ترجمه ترگمان]او بدن مرده را با یک پتو پوشاند
[ترجمه گوگل]او بدن مرطوب را با یک پتو پوشانده بود
9. The inert figure of a man could be seen lying in the front of the car.
[ترجمه ترگمان]پیکر بی جان مردی دیده می شد که در جلوی اتومبیل دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]چهره بی نظیر یک مرد می تواند در جلوی اتومبیل دیده شود
10. The government was perceived to be inert and inefficient.
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که دولت بی اثر و ناکارآمد است
[ترجمه گوگل]دولت در نظر گرفته شده بود بی رویه و ناکارآمد است
11. The narrative is inert and sloppy, as if the author had been writing half-asleep.
[ترجمه ترگمان]روایت، بی اثر و نامنظم است، گویی که نویسنده نیمی از آن را به خواب برده بود
[ترجمه گوگل]روایت بی روح و ناپاک است، گویی نویسنده نوشتن نیمه خواب است
12. The novel itself remains oddly inert.
[ترجمه ترگمان]خود رمان به طرز عجیبی بی اثر مانده است
[ترجمه گوگل]رمان خود را به طرز عجیبی بی اثر می کند
13. Helium and neon are inert gases.
[ترجمه ترگمان]هلیوم و نئون، گازهای بی اثر هستند
[ترجمه گوگل]هلیوم و نئون گازهای غیر مستقیم هستند
14. She lay there inert; I thought she must be dead.
[ترجمه ترگمان]بی حرکت افتاده بود و فکر می کردم که او باید مرده باشد
[ترجمه گوگل]او بی وقفه دراز کشید فکر کردم او باید مرده باشد
15. He lay inert with half-closed eyes.
[ترجمه ترگمان]او بی حرکت و با چشمان نیم بسته دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]او با چشمان نیمه بسته بسته می شود
16. She lay completely inert on her bed.
[ترجمه ترگمان]او کاملا بی حرکت روی تختش دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]او به طور کامل بر روی تختش بی قرار بود
17. Words in themselves are seldom either active or inert.
[ترجمه ترگمان]کلمات خودشان به ندرت فعال و یا بی اثر هستند
[ترجمه گوگل]واژه ها به خودی خود به ندرت فعال یا غیر فعال هستند
18. Inert gases such as helium have zero valencies. they do not normally form compounds.
[ترجمه ترگمان]گازهای بی اثر از قبیل هلیم نیز صفر است آن ها معمولا ترکیبات تشکیل نمی دهند
[ترجمه گوگل]گازهای بی اثر مانند هلیوم دارای صفر ولنتاین هستند آنها معمولا ترکیبات را تشکیل نمی دهند