1. a tea canister
قوطی چای،چایدان
2. "Highly inflammable," it says on the spare canister.
[ترجمه ترگمان]در قوطی اضافی گفته می شود که به شدت قابل اشتعال است
[ترجمه گوگل]'بسیار قابل اشتعال،' آن را در کانتور یدکی می گوید
3. Hencke heard one canister bounce off the outer hull with a dull echo like the Devil knocking at the door.
[ترجمه ترگمان]صدای شکستن یک محفظه از بدنه بیرونی بدنه کشتی را شنید که انگار شیطان در را به در می زند
[ترجمه گوگل]هنک شنید که یکی از کانتورس ها از پوست بدنه بیرون می آید با یک اکو خفیف مانند شیطان که در حال ضربه زدن است
4. After the fire investigators tested a similar oxygen canister to determine whether it could generate enough heat to cause the fire.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه بازرسان آتش نشانی یک مخزن اکسیژن مشابه را تست کردند تا مشخص شود که آیا می تواند به اندازه کافی گرما تولید کند تا آتش سوزی ایجاد شود
[ترجمه گوگل]پس از آنکه محققان آتش سوزی یک کانکتور اکسیژن مشابه را آزمایش کردند، برای تعیین اینکه آیا می تواند حرارت کافی برای ایجاد آتش ایجاد کند
5. A canister of Red Vines licorice sticks, $ 5 at supermarkets.
[ترجمه ترگمان]یک مخزن از تاک Vines قرمز، ۵ دلار در سوپرمارکت ها
[ترجمه گوگل]یک قوطی نوشابه قرمز وینز، 5 دلار در سوپر مارکت ها
6. Detectives believe that Elizabeth managed to grab the canister, but it was wrenched from her grasp.
[ترجمه ترگمان]کاراگاهان باور دارن که الیزابت تونسته محفظه رو برداره، اما از چنگش بیرون کشید
[ترجمه گوگل]کارآگاهان معتقدند که الیزابت موفق به گرفتن کانتور شد، اما از درک او غرق شد
7. I would also advise a canister filter fitted with activated carbon.
[ترجمه ترگمان]همچنین به یک فیلتر canister مجهز به کربن فعال توصیه می کنم
[ترجمه گوگل]من همچنین یک فیلتر کانتور با کربن فعال را توصیه می کنم
8. Simultaneously cannons fired canister into their midst.
[ترجمه ترگمان]هم زمان توپ ها از محفظه گلوله به میان آن ها شلیک می کردند
[ترجمه گوگل]به طور همزمان توپها آتش سوزی را در میان آنها انجام دادند
9. A tear gas canister fatally wounded one young demonstrator.
[ترجمه ترگمان]یک قوطی گاز اشک آور یکی از تظاهرکنندگان جوان را به ضرب گلوله کشت
[ترجمه گوگل]یک قوطی گاز اشک آور یک جوان تظاهر کننده را مجروح کرد
10. Her hand now cradled a tiny canister; what a conjuror she could be.
[ترجمه ترگمان]اکنون دستش محفظه کوچکی را در دست گرفته بود؛ چه شعبده بازی می کرد
[ترجمه گوگل]دستش هم اکنون یک ظرف کوچک بود چه جالب است که او می تواند باشد
11. I would be inclined to add an external canister filter to your set-up, such as an Eheim 22
[ترجمه ترگمان]من مایلم یک فیلتر canister خارجی را به مجموعه تنظیمات شما اضافه کنم، مانند an ۲۲
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک فیلتر کانتور خارجی برای تنظیم شما اضافه کنم، مانند Eheim 22
12. Its raise price range is every canister (15 kilogram) on move 15 yen (7%, 8%), make market of this product Japan carries price range to achieve the past one year to come top level .
[ترجمه ترگمان]قیمت بالا بردن قیمت هر قوطی (۱۵ کیلوگرم)برای حرکت ۱۵ ین (۷ %، ۸ %)، ایجاد بازار از این محصول برای رسیدن به یک سال گذشته در سطح بالا است
[ترجمه گوگل]محدوده افزایش قیمت آن هر کانتور (15 کیلوگرم) در حرکت 15 ین (7٪ و 8٪) است، بازار این محصول ژاپن محدوده قیمت را برای رسیدن به یک سال گذشته به بالاترین سطح می رساند
13. The invention has decreased the roller canister work height in the condition of the other parts installing position to reach the connecting the every transfer device which is lower from the ground.
[ترجمه ترگمان]این اختراع باعث کاهش ارتفاع کار مخزن هوایی در شرایط نصب بخش های دیگر در حال نصب موقعیت برای رسیدن به اتصال هر دستگاه انتقال که پایین تر از سطح زمین است، شده است
[ترجمه گوگل]این اختراع ارتفاع کارتریج غلتک را در شرایط سایر قسمت های نصب شده کاهش می دهد تا بتواند به هر دستگاه انتقالی که از زمین پایین می آید ارتباط برقرار کند
14. The canister vapor - vent value is operated by vacuum.
[ترجمه ترگمان]مخزن گاز مخزن با خلا فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]بخار کانتور - مقدار خروجی توسط خلاء عمل می کند