کلمه جو
صفحه اصلی

derrick


معنی : جر ثقیل، برج چاه کنی، دکل کشتی، با جرثقیل حمل کردن
معانی دیگر : دکل حفاری، دکل چاه نفت، منجنیق، دریک، بزرگ دکل

انگلیسی به فارسی

جرثقیل، دکل کشتی، برج چاه‌کنی، با جرثقیل حمل کردن


جرثقیل، جر ثقیل، برج چاه کنی، دکل کشتی، با جرثقیل حمل کردن


انگلیسی به انگلیسی

• crane, machine for raising heavy objects; drilling tower of an oil well
a derrick is a simple crane that is used to move cargo on a ship.
a derrick is also a tower built over an oil well which is used to raise and lower the drill.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] جرثقیل دکلی - دکل حفاری
[مهندسی گاز] منجنیق، دکل حفاری
[زمین شناسی] جرثقیل ،نقل و انتقال به وسیله جرثقیل
[معدن] دکل حفاری (حفاری اکتشافی)

مترادف و متضاد

جر ثقیل (اسم)
lift, crane, derrick

برج چاه کنی (اسم)
derrick

دکل کشتی (اسم)
derrick

با جرثقیل حمل کردن (فعل)
derrick

جملات نمونه

1. the boom of a derrick
تیر (یا بازوی) دکل حفاری

2. Don't stay under the arm of a derrick!
[ترجمه ترگمان]زیر بغل یه جرثقیل بمون
[ترجمه گوگل]تحت بازوی یک دره نباشید!

3. Is Derrick about? There's a phone call for him.
[ترجمه ترگمان]دریک \"در مورد چیه؟\" یه تماس تلفنی براش هست
[ترجمه گوگل]آیا Derrick در مورد؟ برای او یک تماس تلفنی وجود دارد

4. Left tackle Derrick Deese and center Chris Dalman both have knee and foot injuries.
[ترجمه ترگمان]برخورد چپ با دریک Deese و مرکز کریس Dalman هر دو دارای آسیب های مفصل زانو و پا هستند
[ترجمه گوگل]درگیری دایس و مرکز کریس دالمن، جراحت زانو و پا است

5. Derrick Coleman returns to Jersey on Friday for the first time since being traded.
[ترجمه ترگمان]دریک کلمن برای اولین بار پس از دادوستد در روز جمعه به جرسی بازگشت
[ترجمه گوگل]دریک کولمن برای اولین بار از زمان معامله به جمیرا بازگشت

6. More details from Derrick Buttress on.
[ترجمه ترگمان]جزییات بیشتری از دریک buttress به دست آمده است
[ترجمه گوگل]جزئیات بیشتر از Derrick Buttress در

7. Fullback Derrick Fenner barely played at all because of a groin injury.
[ترجمه ترگمان]fullback دریک Fenner به دلیل آسیب دیدگی در وسط دو ران به سختی بازی کرد
[ترجمه گوگل]دربی فینر به سختی به دلیل آسیب های کشاله ران بازی کرد

8. Left tackle Derrick Deese has a sprained right foot and is probable for the game.
[ترجمه ترگمان]رفع مشکل دریک Deese یک پای راست رگ به رگ شده و احتمال این بازی وجود دارد
[ترجمه گوگل]دروازه چپ دریک دیس دارای یک پای راست است و ممکن است برای بازی باشد

9. He found Derrick Fenner and Daryl Hobbs on short passes; they each gained nice yardage after the catch.
[ترجمه ترگمان]متوجه شد که دریک Fenner و داریل Hobbs بعد از صید ماهی yardage به دست آورده اند
[ترجمه گوگل]او Derrick Fenner و Daryl Hobbs را در کوتاه مدت یافت؛ آنها هر یک پس از گرفتن، به خوبی از بین بردند

10. Derrick Smith, remains largely unknown even on this Marine Corps base where he is stationed.
[ترجمه ترگمان]دریک اسمیت، هنوز تا حد زیادی ناشناخته مانده است، حتی در پایگاه نیروی دریایی که در آنجا مستقر است
[ترجمه گوگل]دریک اسمیت، حتی در این پایگاه نیروی دریایی که در آن مستقر است، همچنان تا حد زیادی ناشناخته است

11. She will be joined by professional driving instructor Derrick Scott.
[ترجمه ترگمان]او مربی رانندگی حرفه ای دریک اسکات خواهد بود
[ترجمه گوگل]او توسط دریک اسکات، مربی حرفه ای رانندگی می شود

12. Winger Derrick Morgan scored the first try.
[ترجمه ترگمان]winger دریک مورگان اولین تلاش خود را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]دریک مورگان برنده اولین تلاش را به دست آورد

13. Derrick Evans is Roland Rat with pecs appeal - and the housewives love it.
[ترجمه ترگمان]دریک اوانز (رولاند Rat)با appeal pecs (pecs Rat)است - و زنان خانه دار آن را دوست دارند
[ترجمه گوگل]Derrick Evans Roland Rat با درخواست تجدیدنظر - و خانم های خانه دار آن را دوست دارند

14. Left tackle Derrick Deese sprained his right ankle when Steve Young rolled on his leg.
[ترجمه ترگمان]وقتی که استیو یانگ روی پایش غلتید، مهار چپ قوزک پایش رگ به رگ شد
[ترجمه گوگل]درگیری دفاعی چلسی، در حالی که استیو یانگ روی پای خود رانده شد، مچ پا راست خود را تکان داد

پیشنهاد کاربران

derrick ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: دیرک
تعریف: وسیله ای متشکل از مجموعه ای از قرقره ها و بافه ها و طناب ها و دوارها و یک دکل و یک بازو که برای بلند کردن اجسام سنگین از آن استفاده می کنند |||متـ . دیرک بار cargo boom

۱. یک اسم پسرانه به معنای ruler of the people ( فرمانروا و حکمران مردم ) که بصورت Derrick یا Derek نوشته میشه

۲. یکی از پر استفاده ترین انواع جرثقیل هست

noun
[count]
1 : a tall machine with a long part like an arm that is used to move or lift heavy things especially on ships
2 : a tall tower that is built over an oil well and used to support and guide the tool that is used to dig the hole and get oil out of the ground

تعریف ویکیپدیا :
دریک ( انگلیسی: Derrick ) از انواع جرثقیل است، که منسوب به شخصی بنام توماس دریک که در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی در تیلبوری، انگلستان شغلش کشیدن طناب دار بود. جرثقیل دریک پایهٔ قائمی موسوم به دکل دارد، که بوسیلهٔ سیم ها یا طناب هایی مهار شده است و با تیری موسوم به برج جرثقیل، که به آن اتصال دارد، می تواند بوسیلهٔ چرخی در حول محور خود بگردد. این نوع جرثقیل در معادن و پل سازی و ساختمان های دیگر بکار می رود.


این ها عکس های Derrick هست


کلمات دیگر: