(فیزیک) برقش شمار، جرقه شمار، جرقه سنج، برق سنج، چشمک شمار
scintillation counter
(فیزیک) برقش شمار، جرقه شمار، جرقه سنج، برق سنج، چشمک شمار
انگلیسی به فارسی
(فیزیک) برقش شمار، جرقهشمار، جرقهسنج، برقسنج، چشمک شمار
شمارش معکوس
انگلیسی به انگلیسی
• device used to count the number of radioactive atoms that break down in a given period of time
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] شمارنده سوسوزنی شمارنده ای که سوزنهای آن با تابش یونیده ساز در ماده فلوئورسان تولید می شود و با لامپ نوری چند برابر کننده و مدارهای مربوط به آن آشکار و شمارش می شود. این دستگاه کاربرد بسیاری در تحقیقات پزشکی، تحقیقات هسته ای و اکتشاف سنگهای رادیو اکتیو دارد.
[نفت] شمارگر سوسوزن
[نفت] شمارگر سوسوزن
جملات نمونه
1. The sensing element of a scintillation counter is a fluor, a substance capable of converting radiation energy to light energy.
[ترجمه ترگمان]عنصر سنجش درخشش نور یک fluor است، ماده ای که قادر به تبدیل انرژی تابشی به انرژی نور است
[ترجمه گوگل]عنصر حساس یک شمارنده شمعدانی یک فلوئور است که ماده قادر به تبدیل انرژی تابش به انرژی نور است
[ترجمه گوگل]عنصر حساس یک شمارنده شمعدانی یک فلوئور است که ماده قادر به تبدیل انرژی تابش به انرژی نور است
2. Beta and gamma emissions can be detected by scintillation counters.
[ترجمه ترگمان]انتشار بتا و گاما را می توان با counters scintillation تشخیص داد
[ترجمه گوگل]انتشار گازهای بتا و گاما توسط شمارنده های شمعدانی قابل تشخیص است
[ترجمه گوگل]انتشار گازهای بتا و گاما توسط شمارنده های شمعدانی قابل تشخیص است
3. The scintillation counter was abandoned for many years.
[ترجمه ترگمان]شمارنده درخشش به مدت چندین سال متروک مانده بود
[ترجمه گوگل]شمارش معکوس برای سالهای زیادی رها شده است
[ترجمه گوگل]شمارش معکوس برای سالهای زیادی رها شده است
4. After vigorous shaking, these were then counted in a Beckman scintillation counter.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه به شدت می لرزید، این بار در یکی از counter برق می زد که برق می زد
[ترجمه گوگل]پس از تکان دادن شدید، اینها در شمارنده شمارش معکوس بکمن شمارش شدند
[ترجمه گوگل]پس از تکان دادن شدید، اینها در شمارنده شمارش معکوس بکمن شمارش شدند
5. Free carnitine was converted to C acetyl carnitine and measured in a scintillation counter.
[ترجمه ترگمان]carnitine آزاد به C carnitine تبدیل شد و در شمارنده درخشش اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]کارنیتین آزاد به استیل کارنیتین C تبدیل شد و در یک شمارش معکوس اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]کارنیتین آزاد به استیل کارنیتین C تبدیل شد و در یک شمارش معکوس اندازه گیری شد
6. The radiation intensity through the motor is determined with a scintillation counter.
[ترجمه ترگمان]شدت تشعشع از طریق موتور با یک شمارنده درخشش تعیین می شود
[ترجمه گوگل]شدت تابش از طریق موتور با یک شمارنده شماتیک تعیین می شود
[ترجمه گوگل]شدت تابش از طریق موتور با یک شمارنده شماتیک تعیین می شود
7. Photosynthate for seeds development in soybean pods at different pod-filling stage was studied by electron microscope autoradiography, liquid scintillation counter and physiological indexes measuring.
[ترجمه ترگمان]photosynthate برای رشد دانه ها در غلاف سویا در مرحله پر کردن دانه های مختلف توسط میکروسکوپ الکترونی autoradiography، counter scintillation مایع و شاخص های فیزیولوژیکی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فتوسنته برای رشد بذر در غلاف سویا در مرحله تکثیر با افزودن با استفاده از اتاتایاژیوگرافی میکروسکوپ الکترونی، مقیاس شمعدانی مایع و شاخص های فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فتوسنته برای رشد بذر در غلاف سویا در مرحله تکثیر با افزودن با استفاده از اتاتایاژیوگرافی میکروسکوپ الکترونی، مقیاس شمعدانی مایع و شاخص های فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت
8. The results of quenching correction by efficiency tracing DPM are worse than by tSIE in Packard 000CA liquid scintillation counter.
[ترجمه ترگمان]نتایج تصحیح quenching به وسیله کارآیی ردیابی DPM بدتر از by در ۰۰۰ scintillation مایع Packard CA است
[ترجمه گوگل]نتایج خنثی سازی اصلاح با بازدهی ردیابی DPM بدتر از tSIE در مقیاس شمع سازی مایعات Packard 000CA بدتر است
[ترجمه گوگل]نتایج خنثی سازی اصلاح با بازدهی ردیابی DPM بدتر از tSIE در مقیاس شمع سازی مایعات Packard 000CA بدتر است
9. The circuit measures both the arrival time of the scintillation counter signal and its charge magnitude, to enable off-line correction for the time walk by means of the charge magnitude.
[ترجمه ترگمان]این مدار هر دو زمان رسیدن سیگنال با سیگنال شمارنده و شدت شارژ آن را اندازه گیری می کند تا تصحیح خط به هنگام راه رفتن به وسیله اندازه بار را فعال کند
[ترجمه گوگل]این مدار هر دو زمان ورود سیگنال شمارش معکوس و میزان شارژ آن را اندازه گیری می کند تا امکان اصلاح off-line را برای زمان راه رفتن با استفاده از مقدار شارژ فراهم کند
[ترجمه گوگل]این مدار هر دو زمان ورود سیگنال شمارش معکوس و میزان شارژ آن را اندازه گیری می کند تا امکان اصلاح off-line را برای زمان راه رفتن با استفاده از مقدار شارژ فراهم کند
پیشنهاد کاربران
scintillation counter ( فیزیک )
واژه مصوب: شمارگر سوسوزن
تعریف: وسیله ای که رویدادهای یونشی ناشی از تابش های هسته ای را ازطریق نور ثانویه و تبدیل آن به نشانک ها/ سیگنال های الکتریکی شمارش می کند
واژه مصوب: شمارگر سوسوزن
تعریف: وسیله ای که رویدادهای یونشی ناشی از تابش های هسته ای را ازطریق نور ثانویه و تبدیل آن به نشانک ها/ سیگنال های الکتریکی شمارش می کند
کلمات دیگر: