کلمه جو
صفحه اصلی

flammability


معنی : قابلیت اشتعال
معانی دیگر : قابلیت اشتعال

انگلیسی به فارسی

قابلیت‌اشتعال


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being flammable, combustibility, ability to catch fire easily

دیکشنری تخصصی

[شیمی] اشتعال پذیری
[مهندسی گاز] قابلیت اشتعال
[نساجی] قابلیت آتش گرفتن - قابلیت اشتعال
[پلیمر] آتشگیری، اشتعال پذیری

مترادف و متضاد

قابلیت اشتعال (اسم)
flammability, inflammability

جملات نمونه

1. Coordinates each kind of flammability tester to use, before using in the fabric burning test, pretreating.
[ترجمه ترگمان]مختصات هر نوع قابلیت اشتعال پذیری را برای استفاده، قبل از استفاده در تست سوختن پارچه، pretreating انجام می دهد
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از تست سوزاندن پارچه، قبل از تست، هر تست کننده قابل اشتعال را هماهنگ می کند

2. Using in without dusts, causticity gas, flammability gas, oil fog, vapor.
[ترجمه ترگمان]استفاده از گاز بی اثر، گاز سوز، گاز اشتعال پذیری، مه نفتی، بخار
[ترجمه گوگل]استفاده از بدون گرد و غبار، گاز سوزان، گاز اشتعال، مه و نفت، بخار

3. The hazardous waste has toxicity, flammability, reactivity, causticity and infection.
[ترجمه ترگمان]پسماند خطرناک سمیت، اشتعال پذیری، واکنش پذیری، causticity و عفونت دارد
[ترجمه گوگل]زباله های خطرناک دارای سمیت، اشتعال پذیری، واکنش پذیری، سفتی و عفونت هستند

4. The results showed that the flammability affected by the power of radiation and the exposed areas.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که قابلیت اشتعال پذیری تاثیر تشعشع و مناطق افشا شده را تحت تاثیر قرار داده است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که اشتعال پذیری تحت تأثیر تابش و مناطق تابش قرار دارد

5. Said invention is a low - cost new mosquito - repellent incense base with good flammability.
[ترجمه ترگمان]اختراع سعید یک پایه ارزان و بخور از پشه با قابلیت اشتعال پذیری خوب است
[ترجمه گوگل]این اختراع پایه عود کننده پودر ضدعفونی کننده با کمبود اشتعال خوب است

6. But flame retardancy is needed for its low LOI, flammability and dropping when burning.
[ترجمه ترگمان]اما آتش کردن آتش برای loi کم رنگش مورد نیاز است و در هنگام سوختن به آتش نیاز دارد
[ترجمه گوگل]اما بازدارندگی شعله برای کم بودن LOI، اشتعال پذیری و کاهش سوزاندن ضروری است

7. Water hydraulics is paid more attention because of its environmental friendliness and in flammability etc.
[ترجمه ترگمان]هیدرولیک آب به دلیل رفتار دوستانه محیطی آن و هم در اشتعال پذیری محیط زیست، توجه بیشتری به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]هیدرولیک آب به دلیل دوستانه محیط زیست و اشتعال پذیری و غیره بیشتر توجه می شود

8. Limited oxygen index ( LOI ) measurements were performed on the Oxygen Index Flammability Gauge.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری های محدود اکسیژن (loi)در شاخص اکسیژن Flammability Gauge انجام شد
[ترجمه گوگل]اندازه گیری اکسیژن محدود (LOI) بر روی شاخص کربن اشتعال شاخص اکسیژن انجام شد

9. ALL LUEN TAI Non - ignition foam can meet any requirement of international flammability standard.
[ترجمه ترگمان]تمامی سطوح اشتعال پذیری غیر اشتعال پذیری می توانند هر گونه نیاز به استاندارد قابلیت اشتعال پذیری بین المللی را برآورده سازند
[ترجمه گوگل]ALL LUEN TAI فوم غیر فشرده می تواند به هر مورد استاندارد استاندارد آتش سوزی بین المللی برسد

10. The polymer clay nanocomposite have the unique combination of reduced flammability and improved physical properties.
[ترجمه ترگمان]نانوکامپوزیت خاک رس پلیمر ترکیبی منحصر به فرد از قابلیت اشتعال ناقص و خواص فیزیکی بهبود یافته دارد
[ترجمه گوگل]نانوکامپوزیت رس پلیمری ترکیبی منحصر به فرد از کاهش اشتعال پذیری و بهبود خواص فیزیکی دارد

11. Add a new Annex for the procedure for testing the flammability of fabrics, i . e.
[ترجمه ترگمان]یک پیوست جدید را برای فرآیند تست قابلیت اشتعال پارچه اضافه کنید ای
[ترجمه گوگل]اضافه کردن یک پیوست جدید برای روش برای آزمایش اشتعال پذیری پارچه، من e

12. Ammoniacal synthesis procedure has some dangerous characteristics, for example: temperature, press, flammability, explosive and so on.
[ترجمه ترگمان]روش سنتز ammoniacal دارای ویژگی های خطرناکی است، به عنوان مثال: دما، فشار، اشتعال پذیری، مواد منفجره و غیره
[ترجمه گوگل]روش سنتز آمونیاک دارای ویژگی های خطرناکی است، به عنوان مثال: درجه حرارت، فشار، اشتعال پذیری، مواد منفجره و غیره

13. Many poisonous gases also have other hazardous properties, for example, corrosivity and flammability.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گازهای سمی هم چنین ویژگی های خطرناک دیگری دارند، به عنوان مثال، اشتعال پذیری و اشتعال پذیری
[ترجمه گوگل]بسیاری از گازهای سمی دارای خواص خطرناک دیگری نیز هستند، به عنوان مثال، خوردگی و اشتعال پذیری

14. Properties: White powder with Specific Gravity of easily absorb moisture, without flammability and causticity.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: پودر سفید با نیروی ویژه مخصوص جذب رطوبت، بدون اشتعال پذیری و قابلیت اشتعال پذیری
[ترجمه گوگل]خواص: پودر سفید با غلظت خاص به راحتی جذب رطوبت، بدون اشتعال و سفتی

پیشنهاد کاربران

flammability ( شیمی )
واژه مصوب: اشتعال پذیری
تعریف: میزان آسانی سوختن یک ماده


کلمات دیگر: