1. the telltale dots of measles
لکه های آشکار (بیماری) سرخک
2. the telltale smell of cigarette smoke showed that somebody had recently been in the room
بوی گویای دود سیگار نشان می داد که اخیرا کسی در اتاق بوده است.
3. She found lipstick on his shirts - the telltale sign that he was having an affair.
[ترجمه ترگمان]اون رژ گونه رو روی پیراهنش پیدا کرد که اون باه اش رابطه داشت
[ترجمه گوگل]او بر روی پیراهن هایش رژ لب یافت - نشانه ای از این که او عادت داشت
4. Only occasionally did the telltale redness around his eyes betray the fatigue he was suffering.
[ترجمه ترگمان]فقط گاهی سرخی سرخی در چشمانش دیده می شد و از خستگی رنج می برد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات قرمزی چشمگیر در اطراف چشم او خستگی خستگی او را رنج می دهد
5. They examined the child carefully, looking for telltale signs of abuse.
[ترجمه ترگمان]آن ها با دقت کودک را معاینه کردند و به دنبال نشانه های بد رفتاری بودند
[ترجمه گوگل]آنها دقت کودک را مورد بررسی قرار دادند، به دنبال علائم آشکار سوء استفاده
6. The telltale entry was the lone item on the credit side: £000, from deposit account.
[ترجمه ترگمان]این ورود telltale، تنها موردی بود که در بخش اعتباری به حساب می آمد: مبلغ ۲۰۰۰۰ پوند از حساب سپرده
[ترجمه گوگل]ورودی گواهینامه تنها در مورد اعتبار � 000، از حساب سپرده بود
7. Teachers are encouraged to look for telltale signs of abuse among their students.
[ترجمه ترگمان]معلمان تشویق می شوند تا به دنبال نشانه هایی از آزار و اذیت دانش آموزان خود بگردند
[ترجمه گوگل]معلمان تشویق می شوند که به دنبال نشانه هایی از سوء استفاده از دانش آموزان خود باشند
8. It was a telltale sign that water was seeping through the canyon walls, softening the mica shale and conglomerate abutment.
[ترجمه ترگمان]این نشانه از آن بود که آب از دیواره های دره سرازیر می شود و سنگ mica و conglomerate conglomerate را نرم می کند
[ترجمه گوگل]این یک نشانه گواهی بود که آب از طریق دیوارهای دره عمیق می خورد، شستن میله شوم و کنگلومرا را کمرنگ می کند
9. Satin smooth Telltale lines are taboo under clingy tops and knit fabrics. Lycra blends give the smoothest outlines.
[ترجمه ترگمان]خطوط صاف و نرم Satin زیر tops clingy و پارچه های بافتنی تابو هستند ترکیبات Lycra به the شکل می دهند
[ترجمه گوگل]ساتن صاف Telltale خطوط taboo تحت تاپس clingy و پارچه های قیمتی است مخلوط لیکرا را به آرامی ترکیب می کند
10. The out-of-state addresses were a telltale sign that the children were illegally adopted.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی های خارج از دولت نشانه آن بودند که این کودکان به طور غیرقانونی پذیرفته شده اند
[ترجمه گوگل]آدرس های خارج از ایالت نشانه ای حاکی از آن بود که کودکان به طور غیرقانونی پذیرفته شدند
11. One telltale sign is when government hunkers down and starts to tinker with things.
[ترجمه ترگمان]یک نشانه آشکار این است که دولت مداخله می کند و شروع به tinker با اشیا می کند
[ترجمه گوگل]یکی از نشانه های هشدار دهنده این است که دولت ها را مجبور به انجام کارها می کند
12. Here are five telltale signs that the Ego is in command:
[ترجمه ترگمان]در اینجا پنج علامت آشکار وجود دارد که خود من تحت فرمان است:
[ترجمه گوگل]در اینجا پنج نشانه ای است که Ego در فرمان است
13. When you feel that telltale tug, crank the handle and keep the pressure on.
[ترجمه ترگمان]وقتی احساس می کنید آن کشش سطحی، دسته دسته را فشار داده و فشار را بر روی آن ثابت نگه دارید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما احساس می کنید که بلبرینگ دقیق، دسته را برداشته و فشار را ادامه دهید
14. The kelp bass with their telltale checkerboard markings are fabled in these waters.
[ترجمه ترگمان]The kelp با نشانه های checkerboard their در این آب ها افسانه ای هستند
[ترجمه گوگل]باب اسفنجی با نشانه های شطرنجی گواهی نامه خود را در این آب های زیبا پخش می کنند