(فیزیک) نیروی مرکز گریز، نیروی گریز از مرکز
centrifugal force
(فیزیک) نیروی مرکز گریز، نیروی گریز از مرکز
انگلیسی به فارسی
(فیزیک) نیروی مرکزگریز، نیروی گریز از مرکز
نیروی گریز از مرکز
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a force that tends to pull a particle or body outward, away from the axis around which it rotates. (Cf. centripetal force.)
• force that moves objects or parts away from a center of rotation
centrifugal force is the force that makes objects move outwards when they are spinning around something or travelling in a curve; a technical term in physics.
centrifugal force is the force that makes objects move outwards when they are spinning around something or travelling in a curve; a technical term in physics.
دیکشنری تخصصی
[شیمی] نیروى مرکز گریز، نیروى گریز از مرکز
[عمران و معماری] نیروی گریز از مرکز
[مهندسی گاز] نیروی گریز از مرکز
[زمین شناسی] نیروی گریز از مرکز
[نساجی] نیروی گریز از مرکز
[ریاضیات] نیروی گریز از مرکز، نیروی گریزش از مرکز، نیروی مرکز گریز
[پلیمر] نیروی گریز از مرکز
[آب و خاک] نیروی گریز از مرکز
[عمران و معماری] نیروی گریز از مرکز
[مهندسی گاز] نیروی گریز از مرکز
[زمین شناسی] نیروی گریز از مرکز
[نساجی] نیروی گریز از مرکز
[ریاضیات] نیروی گریز از مرکز، نیروی گریزش از مرکز، نیروی مرکز گریز
[پلیمر] نیروی گریز از مرکز
[آب و خاک] نیروی گریز از مرکز
جملات نمونه
1. The juice is extracted by centrifugal force.
[ترجمه ترگمان]عصاره با نیروی گریز از مرکز استخراج می شود
[ترجمه گوگل]آب با نیروی گریز از مرکز استخراج می شود
[ترجمه گوگل]آب با نیروی گریز از مرکز استخراج می شود
2. The centrifugal force is not influenced by temperature. 2
[ترجمه ترگمان]نیروی گریز از مرکز تحت تاثیر دما قرار نمی گیرد ۲
[ترجمه گوگل]نیروی گریز از مرکز تحت تاثیر دما نیست 2
[ترجمه گوگل]نیروی گریز از مرکز تحت تاثیر دما نیست 2
3. They have inertia, mass and momentum and obey centrifugal force.
[ترجمه ترگمان]آن ها اینرسی، جرم و تکانه دارند و از نیروی گریز از مرکز پیروی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دارای inertia، توده و حرکت هستند و از نیروی گریز از مرکز اطاعت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دارای inertia، توده و حرکت هستند و از نیروی گریز از مرکز اطاعت می کنند
4. Centrifugal force can be greater than the force of gravity.
[ترجمه ترگمان]نیروی Centrifugal می تواند بزرگ تر از نیروی جاذبه باشد
[ترجمه گوگل]نیروی سانتریفیوژ می تواند بزرگتر از نیروی جاذبه باشد
[ترجمه گوگل]نیروی سانتریفیوژ می تواند بزرگتر از نیروی جاذبه باشد
5. Decentralization and its resulting centrifugal force have sent many managers reeling as well.
[ترجمه ترگمان]غیر متمرکز سازی و نیروی گریز از مرکز آن بسیاری از مدیران را گیج کرده است
[ترجمه گوگل]تقسیم بندی و نیروی گریز از مرکز آن باعث شده است که بسیاری از مدیران نیز از بین بروند
[ترجمه گوگل]تقسیم بندی و نیروی گریز از مرکز آن باعث شده است که بسیاری از مدیران نیز از بین بروند
6. Considerable attention is given to the action of centrifugal force in grinding wheels.
[ترجمه ترگمان]توجه قابل توجهی به عمل نیروی گریز از مرکز در چرخ های آسیاب کردن داده می شود
[ترجمه گوگل]توجه به نیروی گریز از مرکز در چرخ های سنگین توجه قابل توجهی می شود
[ترجمه گوگل]توجه به نیروی گریز از مرکز در چرخ های سنگین توجه قابل توجهی می شود
7. The spin-drier use centrifugal force to made the cloth dry.
[ترجمه ترگمان]اسپین - خشک تر از نیروی گریز از مرکز برای خشک کردن پارچه استفاده می کند
[ترجمه گوگل]اسپین خشک کن از نیروی گریز از مرکز استفاده می کند تا پارچه را خشک کند
[ترجمه گوگل]اسپین خشک کن از نیروی گریز از مرکز استفاده می کند تا پارچه را خشک کند
8. The stepless speed variator uses centrifugal force as positive pressure that acts directly on internal friction wheel, not bearing, to increase drive efficiency.
[ترجمه ترگمان]سرعت stepless variator از نیروی گریز از مرکز به عنوان فشار مثبت استفاده می کند که مستقیما بر روی چرخ اصطکاک داخلی عمل می کند، نه تحمل، تا کارایی محرک را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]متغیر سرعت بدون سرعت استفاده از نیروی سانتریفیوژ به عنوان فشار مثبت است که به طور مستقیم بر روی چرخ اصطکاک داخلی عمل می کند، بدون تحمل، برای افزایش کارایی درایو
[ترجمه گوگل]متغیر سرعت بدون سرعت استفاده از نیروی سانتریفیوژ به عنوان فشار مثبت است که به طور مستقیم بر روی چرخ اصطکاک داخلی عمل می کند، بدون تحمل، برای افزایش کارایی درایو
9. Both gravity and centrifugal force will pull you downhill.
[ترجمه ترگمان]هم جاذبه و هم نیروی گریز از مرکز شما را پایین خواهند آورد
[ترجمه گوگل]هر دو نیروی جاذبه و گریز از مرکز، شما را به سمت پایین می برد
[ترجمه گوگل]هر دو نیروی جاذبه و گریز از مرکز، شما را به سمت پایین می برد
10. The centrifugal force is very big.
[ترجمه ترگمان]نیروی گریز از مرکز بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]نیروی گریز از مرکز بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]نیروی گریز از مرکز بسیار بزرگ است
11. The principles of centrifugal force are used in the design of centrifuge - type machines.
[ترجمه ترگمان]اصول نیروی گریز از مرکز در طراحی ماشین های نوع سانتریفیوژ مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]اصول نیروی گریز از مرکز در طراحی ماشین آلات سانتریفیوژ استفاده می شود
[ترجمه گوگل]اصول نیروی گریز از مرکز در طراحی ماشین آلات سانتریفیوژ استفاده می شود
12. The centrifugal force developed by the rotating flyweight sis translated into an upward force that lifts the plunger.
[ترجمه ترگمان]نیروی گریز از مرکز تولید شده توسط the چرخشی به نیرویی رو به بالا تبدیل می شود که پیستون را بالا می برد
[ترجمه گوگل]نیروی گریز از مرکز که توسط سیستم چرخش چرخشی ساخته شده است به یک نیروی بالاتری تبدیل می شود که پیستون را بلند می کند
[ترجمه گوگل]نیروی گریز از مرکز که توسط سیستم چرخش چرخشی ساخته شده است به یک نیروی بالاتری تبدیل می شود که پیستون را بلند می کند
13. Suitable for conveying sensitivity and vulnerability to centrifugal force and other items damaged items.
[ترجمه ترگمان]مناسب برای انتقال حساسیت و آسیب پذیری به نیروی گریز از مرکز و اقلام دیگر آسیب دیده
[ترجمه گوگل]مناسب برای انتقال حساسیت و آسیب پذیری به نیروی گریز از مرکز و موارد دیگر آسیب دیده
[ترجمه گوگل]مناسب برای انتقال حساسیت و آسیب پذیری به نیروی گریز از مرکز و موارد دیگر آسیب دیده
14. Centrifugal force pushes it toward the point furthest, away from the point of rotation.
[ترجمه ترگمان]نیروی Centrifugal آن را به سمت نقطه دورترین، دور از نقطه چرخش هل می دهد
[ترجمه گوگل]نیروی سانتریفوژ آن را به سمت نقطه ای دورتر می برد، دور از نقطه چرخش است
[ترجمه گوگل]نیروی سانتریفوژ آن را به سمت نقطه ای دورتر می برد، دور از نقطه چرخش است
15. Principle: Separate plasm and dregs by centrifugal force.
[ترجمه ترگمان]اصل: plasm و dregs جداگانه با نیروی گریز از مرکز
[ترجمه گوگل]اصل جدا کردن پلاسما و ریزش توسط نیروی گریز از مرکز
[ترجمه گوگل]اصل جدا کردن پلاسما و ریزش توسط نیروی گریز از مرکز
پیشنهاد کاربران
centrifugal force ( فیزیک )
واژه مصوب: نیروی مرکزگریزی
تعریف: نیروی لَختی ای که در چارچوب های چرخان آن را در جهت گریز از محور در نظر می گیرند و اندازه اش با فاصله از محور نسبت عکس دارد
واژه مصوب: نیروی مرکزگریزی
تعریف: نیروی لَختی ای که در چارچوب های چرخان آن را در جهت گریز از محور در نظر می گیرند و اندازه اش با فاصله از محور نسبت عکس دارد
کلمات دیگر: