1. a blacksmith was shoeing a horse
یک آهنگر داشت اسبی را نعل می کرد.
2. The blacksmith pounded an iron sheet out to a wash-basin.
[ترجمه ترگمان]آهنگر یک ملحفه آهنی را به دست شویی کوبید
[ترجمه گوگل]آهنگر یک ورق آهن را به یک حوضچه شستشو داد
3. The blacksmith shaped a horseshoe on his anvil.
[ترجمه ترگمان]آهنگری یک نعل بر سندان خود دارد
[ترجمه گوگل]آهنگر یک نعل اسب را بر روی غضبش شکل داد
4. The princess wanted to marry a blacksmith.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم می خواست با یک آهنگر ازدواج کند
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم خواهان ازدواج با آهنگر بود
5. The blacksmith is forging the horseshoe.
[ترجمه ترگمان]آهنگر دست به نعل اسب می زند
[ترجمه گوگل]شمشیر اسب سواری است
6. The blacksmith picked a lock with a pin.
[ترجمه ترگمان]آهنگر یک قفل با یک سنجاق انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]آهنگر یک قفل با یک پین برداشت
7. His son was indentured to the local blacksmith.
[ترجمه ترگمان]پسرش با indentured به آهنگر محلی کار می کرد
[ترجمه گوگل]پسر او به آهنگر محلی متصل بود
8. The blacksmith forged a bar of iron into a hook.
[ترجمه ترگمان]آهنگر میله آهنی را به قلاب کشید
[ترجمه گوگل]آهنگر یک نوار آهن را به یک قلاب سوار کرده است
9. The horses were sent to the blacksmith to be shod.
[ترجمه ترگمان]اسب ها را به آهنگر فرستاده بودند تا کفش نعل کنند
[ترجمه گوگل]اسب ها به اسلحه فرستاده می شود که برداشته شود
10. The blacksmith is hammering the red - hot metal.
[ترجمه ترگمان]آهنگر از فلز گداخته در حال افتادن است
[ترجمه گوگل]آهنگر متشکل از فلز داغ قرمز است
11. The old man is a blacksmith.
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد آهنگری است
[ترجمه گوگل]پیر مرد آهنگر است
12. As special jobs arose the blacksmith would work with an assistant to complete them.
[ترجمه ترگمان]به عنوان شغل های خاص، آهنگر با یک دستیار برای تکمیل کردن آن ها کار می کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مشاغل ویژه ای ایجاد شد، آهنگر با یک دستیار برای تکمیل آنها کار می کرد
13. Sanson had to employ assistants and carters, a blacksmith, a cook and servants.
[ترجمه ترگمان]Sanson باید شاگردها و گاریچی ها، آهنگری، یک آشپز و خدمتکار استخدام می کردند
[ترجمه گوگل]سانسان مجبور بود که دستیارها و کاردانها را بگیرد، یک آهنگر، یک آشپز و خادمین
14. The carpenter and blacksmith hurriedly fashion a new one, and Ahab has a new harpoon fashioned from the finest iron.
[ترجمه ترگمان]نجار و آهنگر با شتاب لباس تازه ای به تن می کنند و اهب یک زوبین انداز جدید از بهترین آهن دارد
[ترجمه گوگل]نجار و آهنگر به تازگی یک مدل جدید را طراحی کرده و Ahab دارای یک هارپون جدید از بهترین آهن ساخته است
15. Suppose a blacksmith does develop big muscles.
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که یک آهنگر ماهیچه های بزرگ را رشد می دهد
[ترجمه گوگل]فرض کنید یک آهنگر عصبی بزرگ می کند