1. Activated charcoal, spread on a pan like baking soda, also alleviates an odor problem.
[ترجمه ترگمان]زغال چوب فعال که بر روی یک قابلمه مانند جوش شیرین پخش می شود، باعث کاهش یک مشکل بو کننده می شود
[ترجمه گوگل]زغال چوب فعال، روی پودر مانند نوشابه سودا گسترش می یابد، همچنین مشکل بوجود می آورد
2. Activated charcoal with sorbitol was administered by nasogastric tube.
[ترجمه ترگمان]زغال چوب فعال با sorbitol توسط لوله nasogastric اداره می شد
[ترجمه گوگل]زغال فعال با سوربیتول توسط لوله نازا گاستریک تزریق شد
3. Repeated doses of oral activated charcoal have not yet been shown to reduce morbidity and mortality.
[ترجمه ترگمان]دوزهای مکرر زغال فعال شده هنوز برای کاهش میزان مرگ و میر در نظر گرفته نشده اند
[ترجمه گوگل]دوزهای مجدد زغال فعال فعال خوراکی تا کنون نشان داده نشده است که میزان مرگ و میر را کاهش دهد
4. Turning to the third question, repeat doses of activated charcoal are thought to act in several ways.
[ترجمه ترگمان]به سوال سوم مراجعه کنید، مقادیر تکرار زغال فعال شده به روش های مختلفی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]با توجه به سوال سوم، دوزهای فعال زغال چوب تکرار می شود که به روش های مختلف عمل می کنند
5. The orange skin, the activated charcoal have used, useless!
[ترجمه ترگمان]پوست نارنج، زغال فعال، استفاده کردن، بی مصرف است!
[ترجمه گوگل]پوست پرتقال، زغال چوب فعال، بی فایده استفاده شده است!
6. Activated charcoal is known to be an excellent catalyst for many reactions.
[ترجمه ترگمان]زغال چوب فعال یک کاتالیزور عالی برای بسیاری از واکنش ها شناخته می شود
[ترجمه گوگل]زغال چوب فعال شناخته شده است که یک کاتالیست عالی برای بسیاری از واکنش ها است
7. Another, activated charcoal, lessens the danger of poisons.
[ترجمه ترگمان]یک زغال دیگر، زغال فعال می شود، خطر سم را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از فعال زغال چوب، خطر سموم را کاهش می دهد
8. Activated charcoal in the prehospital setting . [ comment ] .
[ترجمه ترگمان]زغال چوب فعال در تنظیمات prehospital [ comment ]
[ترجمه گوگل]زغال چوب فعال در محیط پیش دبستانی [ اظهار نظر ]
9. Removes the efficiency: In powdery activated charcoal pellet activated charcoal big pellet activated charcoal.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از زغال گداخته، زغال فعال شده با زغال فعال، زغال شده و زغال فعال شده را فعال می کند
[ترجمه گوگل]کارآیی را حذف می کند در زغال چوب پودری فعال ذغال چوب فعال زغال چوب فعال فعال است
10. The canister is filled with activated charcoal.
[ترجمه ترگمان]محفظه با زغال فعال شده
[ترجمه گوگل]کانتور با زغال فعال فعال شده است
11. The therapeutic effect of hemoperfusion with activated charcoal or Amberlite XAD - 7 on endotoxicshock rat were observed.
[ترجمه ترگمان]اثر درمانی of با زغال فعال شده یا Amberlite XAD - ۷ بر روی موش endotoxicshock مشاهده شد
[ترجمه گوگل]اثر درمانی هموپرفیوژن با زغال فعال فعال شده یا Amberlite XAD-7 بر روی موش های اندوتوکسیک شاک مشاهده شد
12. Conclusion: Activated charcoal powder is an effective method in estimating the function of maxillary sinus cilia.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: پودر زغال چوب یک روش موثر در برآورد عملکرد of سینوس آرواره بالا است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پودر زغال چوب فعال، یک روش موثر در تخمین عملکرد تابش اسپی ماگزیلاری است
13. A type powdery activated charcoal was preduced from xylitol residue with phosphoric acid as activating agent.
[ترجمه ترگمان]یک زغال کک زدایی فعال از باقیمانده xylitol با فسفریک اسید به عنوان عامل فعال کننده بدست آمد
[ترجمه گوگل]یک نوع زغال چوب فعال پودری از پسماند زایلیتول با اسید فسفریک به عنوان فعال کننده پیشگیرانه شد
14. The lavation regenerative method is leaves in the activated charcoal pore with the laundering the sulfuric acid, again carries on to the activated charcoal dryly.
[ترجمه ترگمان]روش احیا کننده lavation برگ هایی است که در زغال فعال شده با شویی اسید سولفوریک حاصل می شود و دوباره به زغال فعال به شدت فعال می شود
[ترجمه گوگل]روش احیاء انجماد برگ در خمیر زغال فعال فعال با شستشو اسید سولفوریک است، دوباره به زغال چوب فعال فعال خشک شده است