کلمه جو
صفحه اصلی

caulk


معنی : مسدود کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، اب بندی کردن، نعل زدن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، چرت زدن
معانی دیگر : آب بندی کردن، درزگیری کردن (به ویژه برای جلوگیری از نفوذ آب)، انداییدن، آژندیدن، زاماسکه، زاموسقه، آب بند (caulking compound هم می گویند)، بتونه (برای درزگیری)، بتانه، آژندگر، calk : شکاف وسورا  چیزی را گرفتن

انگلیسی به فارسی

( calk =) شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، بتونه‌گیری کردن، درز گرفتن، آب‌بندی کردن


کلفت کردن، مسدود کردن، چرت زدن، نعل زدن، درز گرفتن، اب بندی کردن، بتونه کاری کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: calks, caulks, calking, caulking, calked, caulked
مشتقات: caulker (n.)
• : تعریف: to seal against leakage of water or air, esp. by filling in cracks, as in the seams of a boat or the joints of a pipe.

• make watertight, stop up leaks (in pipes, ships, etc.); put on calks (part on a horseshoe that prevents slipping)

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] اب بندی کردن، درزبندی کردن
[زمین شناسی] کاوک
[آب و خاک] آب بندی کردن درزگیری

مترادف و متضاد

مسدود کردن (فعل)
close, bar, clog, choke, shut, block, barricade, shut off, caulk, blank out, jam, calk, stopper, foreclose, scotch, head back, mure, obstruct, obturate, occlude, oppilate, portcullis, stopple

بتونه گیری کردن (فعل)
caulk, calk

زیرپوش سازی کردن (فعل)
caulk, calk

درز گرفتن (فعل)
caulk, chink, calk, seam, sew up

اب بندی کردن (فعل)
caulk, calk

نعل زدن (فعل)
caulk, calk

بتونه کاری کردن (فعل)
prime, seal, caulk, calk, putty

شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن (فعل)
caulk, calk

چرت زدن (فعل)
caulk, catnap, snooze, nap, doze, slumber, dawdle, drowse

جملات نمونه

1. Straight silicone caulk does not accept paint, so the normal process with silicone is to caulk when you have completed painting.
[ترجمه ترگمان]سیلیکون Straight caulk رنگ را قبول نمی کند، بنابراین فرآیند نورمال با سیلیکون وقتی که نقاشی را تکمیل کردید، به caulk تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]کلاهک سیلیکون مستقیم رنگ را نمی پذیرد، بنابراین فرآیند طبیعی با سیلیکون، هنگامی که نقاشی را تکمیل می کنید، بپوشانید

2. The caulk has to cover the gap between the tub and the wall.
[ترجمه ترگمان]The باید شکاف بین وان و دیوار را پوشش دهد
[ترجمه گوگل]قالین باید شکاف بین وان و دیوار را پوشش دهد

3. Whatever caulk you use, remember that practice makes perfect.
[ترجمه ترگمان]هر کمکی که ازش استفاده کنی، یادت باشه که تمرین عالی پیش میره
[ترجمه گوگل]هر آنچه را که شما استفاده می کنید، به خاطر داشته باشید که تمرین کامل می شود

4. Assorted blends of acrylic adhesive caulk fortified with silicone.
[ترجمه ترگمان]ترکیب assorted از چسب acrylic با سیلیکون سازگار شده است
[ترجمه گوگل]مخلوط های مختلفی از کلر چسب اکریلیک تقویت شده با سیلیکون

5. Fibermax caulk is also used as a patchingmaterial around deteriorating burner blocks.
[ترجمه ترگمان]Fibermax caulk نیز به عنوان a در اطراف بلوک ها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کلاهک Fibermax نیز به عنوان یک لکه دار در اطراف بلوک های مشعل ضعیف استفاده می شود

6. Use caulk, weather stripping, door sweeps, plastic, and other appropriate means to close off these leaks.
[ترجمه ترگمان]از caulk، تخلیه آب و هوا، جاروب کردن در، پلاستیک و دیگر راه های مناسب برای بستن این leaks استفاده کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از کلاهک، هوا و هوا، سیلندرهای درب، پلاستیک و سایر ابزارهای مناسب برای بستن این نشت ها

7. Learn how to caulk when refinishing door jamb in this free house remodeling video from an expert finish carpenter and experienced home inspector.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید چگونه وقتی در این خانه آزاد قرار گرفت، ویدئو را از یک نجار finish ماهر و بازرس داخلی تجربه کرد
[ترجمه گوگل]در هنگام بازپرداخت درب خانه در این خانه بازسازی ویدئویی از کار نیمی از نجار کارآزموده و بازرس خانه با تجربه، یاد بگیرید چگونه به قلاب بپوشانید

8. Basins are provided with a 4" caulk inlet, 3" vent, and a large removable hand hole to permit access, as a standard.
[ترجمه ترگمان]Basins با یک ورودی ۴ \"caulk، ۳\" تخلیه و یک سوراخ کلید جدا شدنی برای اجازه دسترسی به عنوان یک استاندارد ارائه شده است
[ترجمه گوگل]حوضچه ها با یک ورودی 4 قطره ای، 3 عدد و یک سوراخ دستی قابل جدا شدن برای دسترسی به عنوان یک استاندارد ارائه می شوند

9. Wedgwood experimented with barium sulphate (caulk), and from it produced jasper, in 177
[ترجمه ترگمان]وجوود با سولفات سولفات (caulk)آزمایش کرد و از آنجا جسپر را در ۱۷۷ سالگی تولید کرد
[ترجمه گوگل]Wedgwood با سولفات باریم (گودال) آزمایش کرد و از آن یشم را در 177 تولید کرد

10. Caulk or grouting needed in tub area.
[ترجمه ترگمان]تزریق یا تزریق تزریق در ناحیه وان لازم است
[ترجمه گوگل]کلوچه یا پرکننده مورد نیاز در منطقه حیاط

11. Caulk a pipe joint; caulked the cracks between the boards with mud.
[ترجمه ترگمان]در میان تخته های کف اتاق را با گل و لای به هم وصل می کرد
[ترجمه گوگل]لوله مشترک را بکشید شکاف بین تخته ها با گل ها را از بین برد

12. Walk around the basement with caulk and cans of spray foam and plug every gap you can find between framing and masonry and around pipes or wires that penetrate the rim joist or exterior walls.
[ترجمه ترگمان]در زیرزمین با caulk و قوطی های اسپری آب راه بروید و هر فاصله ای را که می توانید بین کادربندی و سنگ تراشی و اطراف لوله ها و یا سیم های اتصال دیوار بیرونی و یا دیواره ای بیرونی پیدا کنید
[ترجمه گوگل]قدم زدن در زیر زمین را با قوطی و قوطی های اسپری فوم و هر شکاف که می توانید بین قاب و سنگ تراشی و اطراف لوله ها یا سیم هایی که به لولای لبه یا دیوارهای خارجی نفوذ می کنند، ببافید

13. The sailors couldn't find anything to caulk the seam in the boat.
[ترجمه ترگمان]ملاحان نمی توانستند چیزی برای گرفتن seam در قایق پیدا کنند
[ترجمه گوگل]ملوانان نمی توانستند چیزی را پیدا کنند تا دریابند در قایق

14. Shipbuilders caulk wooden boats with oakum and tar.
[ترجمه ترگمان]Shipbuilders چوبی را با طناب و قیر پوشانده است
[ترجمه گوگل]کشتی سازان قایق های چوبی را با اکیوم و قیر خالی می کنند

This learky boat needs caulking.

این زورق پر سوراخ نیاز به درزگیری دارد.



کلمات دیگر: