کلمه جو
صفحه اصلی

dead beat


(مکانیک - ساعت و غیره) بی نوسان، بی ضربه، بی بازگشت، بی جنبش، (خودمانی - کسی که در پرداخت دیون خود کوتاهی می کند) بد حساب، از زیرش در رو، کوتاهی کننده، زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل، دارای سکون

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) one who avoids paying debts or expenses.

- You'll never get your money back from that deadbeat.
[ترجمه ترگمان] تو هیچ وقت پولت رو از اون deadbeat نمی گیری
[ترجمه گوگل] شما هرگز پول خود را از این نابودی دریافت نخواهید کرد

• worthless; exhausted, very tired, worn out
if you are dead beat, you are very tired and have no energy left; an informal expression.
loser, lazy person, loafer; one who doesn't pay his debts
tired, exhausted
a deadbeat is a person who is lazy or who does not want to be part of ordinary society; an informal word.

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل

جملات نمونه

1. deadbeat instrument
ابزار کم نوسان

2. I'm dead beat after going through all this mass of details of the case!
[ترجمه ترگمان]بعد از این که همه این جزئیات را از بین ببرم، من مرده هستم!
[ترجمه گوگل]من بعد از گذراندن تمام این جرم جزئیات مورد، ضرب و شتم می گیرم!

3. Come and sit down, you must be dead beat .
[ترجمه ترگمان]بیا بشین، تو باید مرده باشی
[ترجمه گوگل]بیا و نشستن، باید مرده باشید

4. You look dead beat.
[ترجمه ami] هدف قانون جدید صاحبخانه های بد حسابی هست که دو میلیون بدهکار هستند
[ترجمه ترگمان]انگار که مرده به نظر می ای
[ترجمه گوگل]شما بی نظیر میبینید

5. He was dead beat after a day's work.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک روز کار، مرده بود
[ترجمه گوگل]او بعد از یک کار روزانه ضرب و شتم شد

6. We ran five miles, and came back dead beat.
[ترجمه ترگمان]ما پنج مایل دویدیم و باز به راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما پنج مایلی زدیم و ضرب و شتم مرده را گرفتیم

7. He dead beat after a day's work.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک روز کار کشته شد
[ترجمه گوگل]او پس از یک کار روزانه، مرده است

8. She was dead beat after long - distance race.
[ترجمه ترگمان] بعد از یه مسابقه طولانی، مرده بود
[ترجمه گوگل]او پس از مسابقه در مسافت های طولانی ضرب دیده بود

9. The long - distance runner was dead beat as he crossed the finishing line.
[ترجمه ترگمان]همان طور که از خط پایان عبور می کرد، فراری از دور مرده بود
[ترجمه گوگل]دونده فاصله ای که از خط پایان برداشته شد، ضرب و شتم مرده بود

10. He must be dead beat.
[ترجمه ترگمان]او باید مرده باشد
[ترجمه گوگل]او باید مرده باشد

11. He's a real deadbeat who's never had a proper job.
[ترجمه ترگمان]اون آدم deadbeat که هرگز شغلی درست و حسابی نداشته
[ترجمه گوگل]او یک مرده واقعی است که هرگز کار درستی نداشته است

12. The new law is aimed at deadbeat landlords who owe $2million.
[ترجمه ترگمان]هدف از این قانون جدید deadbeat landlords است که به ۲ میلیون دلار بدهکار هستند
[ترجمه گوگل]این قانون جدید در صاحبخانه های مرده است که 2 میلیون دلار بدهکار هستند

13. Advocates also said that the stereotype of the deadbeat dad as in jail or unemployed was a myth.
[ترجمه ترگمان]حامیان همچنین می گویند که کلیشه پدر deadbeat در زندان یا بی کار یک افسانه بوده است
[ترجمه گوگل]طرفداران همچنین گفتند که کلیشه ای از پدر مرده که در زندان یا بیکار بود اسطوره بود

14. Deadbeat has really set an example.
[ترجمه ترگمان]deadbeat واقعا یک نمونه را تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]Deadbeat واقعا یک نمونه را تنظیم کرده است

15. Should a deadbeat dad's nonpayments go on his credit report?
[ترجمه ترگمان]باید از گزارش کارت اعتباریش دست و پا کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا عدم پرداخت بدهی مرده به گزارش اعتباری خود می رود؟

16. But even if he was a deadbeat dad and a bit of a nut, Duffy had a dream as big as the Pacific Ocean and little could deter him.
[ترجمه ترگمان]اما حتی اگر پدر deadbeat بود و کمی مهره، دافی یک رویا به بزرگی اقیانوس آرام داشت و کمی هم می توانست او را بترساند
[ترجمه گوگل]اما حتی اگر او یک پدر نابینا بود و کمی از مهره ها، دافی یک رویای بزرگ مانند اقیانوس آرام داشت و کمی می توانست او را از بین ببرد

17. STATCOM mathematical model is set up derivative the deadbeat STATCOM control model for unbalanced load.
[ترجمه ترگمان]مدل ریاضی STATCOM از طریق مدل کنترل deadbeat STATCOM برای بار نامتوازن تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]مدل ریاضی STATCOM مشتق شده از مدل کنترل STATCOM deadbeat برای بار نامتعادل است

18. A novel deadbeat predictive current control strategy adopted according to the characteristics of three - phase grid - connected inverters.
[ترجمه ترگمان]یک استراتژی کنترل جریان پیش بینی جریان پیش بینی با توجه به ویژگی های مبدل های متصل به شبکه سه فازی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]استراتژی کنترل جریان فعلی پیش بینی شده، با توجه به ویژگی های سه فاز گیرنده های متصل به شبکه اتخاذ شده است

19. Pierre, who's working at a Dunkin' Donuts in Newburgh, was labeled a "deadbeat dad" in some news accounts but O'Connor said there was never any such allegation relating to his children with Armstrong.
[ترجمه ترگمان]پی یر که در دانکین Donuts در Newburgh کار می کرد، در برخی از گزارش ها خبری لقب \"بابا deadbeat\" داشت اما او گفت که هیچ وقت چنین اتهامی مربوط به فرزندان او با آرمسترانگ وجود ندارد
[ترجمه گوگل]پیر، که در دونکین دونات در نیوبرگ کار می کند، در برخی از گزارش های خبری به عنوان 'پدر مرده' نامگذاری شده بود اما اوکانر گفت که چنین ادعایی در ارتباط با فرزندانش با آرمسترانگ وجود ندارد

20. If a deadbeat friend is bad news, a deadbeat child or sibling can be even worse.
[ترجمه ترگمان]اگر یک دوست deadbeat خبر بدی است، یک کودک یا خواهر sibling می تواند حتی بدتر هم بشود
[ترجمه گوگل]اگر یک دوست نابهنگام خبر بدی باشد، فرزند مرده و یا خواهر و برادرش می تواند حتی بدتر باشد

21. After the day's hard work, all looked deadbeat.
[ترجمه ترگمان]بعد از کار سخت روزانه، همه ساکت به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]پس از سختی روز، همه چیز به نظر می رسید

22. Extra-special sucky is when you get deadbeat clients, which happens a lot more often –at least to me –than one would think likely.
[ترجمه ترگمان]Extra ویژه زمانی است که شما deadbeat مشتری می گیرید، که خیلی بیشتر از حد ممکن است - حداقل به من - بیش از آنچه که فکر می کنید
[ترجمه گوگل]فوق العاده ویژه زمانی است که شما مشتریان مرده را دریافت می کنید، که اغلب اتفاق می افتد - حداقل برای من - که احتمالا به نظر می رسد

23. Test results show that the deadbeat SVPWM control algorithm can effectively track the grid voltage and reference current.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون نشان می دهد که الگوریتم کنترل deadbeat svpwm می تواند به طور موثر ولتاژ شبکه و جریان مرجع را ردیابی کند
[ترجمه گوگل]نتایج تست نشان می دهد که الگوریتم کنترل SVPWM deadbeat می تواند به طور موثر ولتاژ شبکه و جریان مرجع ردیابی کند

24. That deadbeat left town owing US $ 000.
[ترجمه ترگمان]این deadbeat شهر را به مبلغ ۵۰۰۰ دلار ترک کرد
[ترجمه گوگل]این مرگبیت شهر را به خاطر 000 دلار آمریکا ترک کرد

پیشنهاد کاربران

Completely exausted, bone - tired

معمولاً به افراد ولگرد، بیکار، معتاد می گن و انگل جامعه محسوب میشن.
. Someone who is lazy and no plan in life
. Someone who avoid paying debt


پول - پس - نده

آدم دوزاری

لااُبالی، بیکار و بی عار

به کسی که پول قرض میگیره و پولتون رو پس نمیده و اعتماد دیگران به خودش رو از دست میده میگن


کلمات دیگر: