کلمه جو
صفحه اصلی

inclined plane


معنی : سطح شیب دار
معانی دیگر : سطح مورب، شیب پهنه

انگلیسی به فارسی

سطح شیب دار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a plane surface inclined at less than a right angle to a horizontal surface, used to roll or slide a load up or down.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سطح شیبدار - سطح سراشیب - سطح مورب
[مهندسی گاز] سطح مورب، سطح مایل
[ریاضیات] سطح شیب دار، سطح مایل

مترادف و متضاد

سطح شیب دار (اسم)
ramp, gradient, inclined plane

جملات نمونه

1. This drop was overcome by means of an inclined plane, up and down which the loaded barges were carried on trolleys.
[ترجمه ترگمان]این افت با استفاده از یک صفحه مایل، بالا و پایین که the پر شده بر روی چرخ دستی حمل می شدند، برطرف شد
[ترجمه گوگل]این قطره با استفاده از یک هواپیمای شیب دار، بالا و پایین برداشته شد که بارگیرهای لود شده بر روی چرخ دستی ها حمل می شدند

2. After its closure in 19 the Inclined Plane became heavily overgrown.
[ترجمه ترگمان]پس از بسته شدن آن در ۱۹، هواپیمای Inclined به شدت شلوغ شد
[ترجمه گوگل]پس از بستن آن در سال 19، هواپیمای شیبدار به شدت رشد یافت

3. Guangxi locates inclined plane from the Yungui highland to the hilly of south of China.
[ترجمه ترگمان]Guangxi در مناطق کوهستانی the تا تپه ای در جنوب چین واقع است
[ترجمه گوگل]گوانگزوی هواپیما شیب دار را از سرزمین یونگویی به قله جنوبی جنوب چین قرار می دهد

4. Inclined plane edge design to prevent falling.
[ترجمه ترگمان]طراحی لبه صفحه برای جلوگیری از سقوط
[ترجمه گوگل]طراحی لبه تسمه ای برای جلوگیری از سقوط

5. The experimental problem about magnetic braking on an inclined plane in the 6th Asia Physics Olympiad is introduced.
[ترجمه ترگمان]مساله تجربی در مورد ترمز مغناطیسی بر روی یک صفحه مایل در المپیاد جهانی فیزیک در ششم آسیا معرفی شده است
[ترجمه گوگل]مسئله آزمایشی در مورد ترمز مغناطیسی بر روی یک سطح شیب دار در 6مین المپیاد آسیایی فیزیک معرفی شده است

6. The inclined plane is a simple machine.
[ترجمه ترگمان]صفحه مایل، یک ماشین ساده است
[ترجمه گوگل]هواپیما شیب یک ماشین ساده است

7. The dreaded inclined plane is dealt with head on.
[ترجمه ترگمان]هواپیما مایل به مایل با سر انجام می شود
[ترجمه گوگل]هواپیما محکم مخوف با سر درگیر است

8. In the event it was decided against all precedent to bypass the flights by the construction of inclined plane lifts.
[ترجمه ترگمان]در این صورت، تصمیم گرفته شد تا بر خلاف تمام سابقه ای که برای دور کردن پروازها از طریق ساخت of مایل با سطح شیب دار انجام شده بود، انجام شود
[ترجمه گوگل]در صورت برآورده شدن همه سنت ها، با ساخت هواپیمای شیبدار، از پرواز خارج شد

9. According to the munltivariable of cut - backs, changing the inclined plane, as shown in Figure
[ترجمه ترگمان]مطابق با munltivariable برش - پشت، تغییر صفحه مایل، همانطور که در شکل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به munltivariable از برش - پشت، تغییر هواپیما تمایل، همانطور که در شکل نشان داده شده است

10. This paper considers the problem of nonlinear stability of a liquid layer flowing down an inclined plane.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی مساله پایداری غیر خطی یک لایه مایع که از یک صفحه مایل به پایین جریان دارد، می پردازد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مسئله ثبات غیرخطی یک لایه مایع جریان دارد که یک صفحه ی شیب دارد

11. Private intilted air course makes sure the materials in the girding chamber enter into the mill along the inclined plane.
[ترجمه ترگمان]مسیر هوای intilted خصوصی اطمینان حاصل می کند که مواد موجود در محفظه girding در امتداد سطح شیب دار به آسیا وارد می شوند
[ترجمه گوگل]دوره هوای خصوصی درون محفظه اطمینان حاصل می کند که مواد در محفظه گرمسیری درون ماشین در امتداد هواپیما شیب وارد شده اند

12. Methods:To observe the cultural characteristics with the medium of inclined plane of egg, agar plate with blood and potassium tellurite, and broth.
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای مشاهده ویژگی های فرهنگی با محیط سطح شیب دار تخم مرغ، بشقاب آگار با خون و پتاسیم tellurite و آبگوشت
[ترجمه گوگل]روش ها: به منظور مشاهده ویژگی های فرهنگی با استفاده از محیط هوایی تخم مرغ، صفحه آگار با تلوریت خون و تام پتاسیم و گوگرد

13. He claimed to have discovered the law of motion of an object on an inclined plane.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که قانون حرکت یک شی را در یک صفحه مایل کشف کرده است
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که قانون حرکت یک جسم در یک هواپیمای شیب دار را کشف کرده است

14. In this paper, the herpolhode and polhode os a rolling ball on an inclined plane have been obtained and discussed by analysing the motion of this ball.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، herpolhode و polhode یک توپ غلتان بر روی یک صفحه با تمایل به دست آمده اند و با تجزیه و تحلیل حرکت این توپ مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، چرخش توپ و چرخش آن در یک سطح شیب دار به دست آمده و با تحلیل حرکت این توپ مورد بحث و بررسی قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

inclined plane ( فیزیک )
واژه مصوب: سطح شیب دار
تعریف: سطحی که با افق زاویه می سازد


کلمات دیگر: