1. The new machine reduced labour costs to almost nil.
[ترجمه ترگمان]ماشین جدید هزینه های نیروی کار را تقریبا به صفر کاهش داد
[ترجمه گوگل]این دستگاه جدید تقریبا صفر را کاهش داد
2. We can win the rubber games to nil or -
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم بازی های لاستیکی را به صفر واگذار کنیم یا - -
[ترجمه گوگل]ما می توانیم بازی های لاستیکی را به صفر برسانیم یا -
3. She claims that the operating risks are virtually nil.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که خطرات عملیاتی عملا صفر هستند
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که خطرات عملی تقریبا صفر است
4. Our team won by two goals to nil.
[ترجمه Sara] تیم ما دو بر صفر پیروز شد.
[ترجمه ترگمان]تیم ما دو گل به صفر رساند
[ترجمه گوگل]تیم ما با دو گل به صفر برنده شد
5. The final score was three nil/nothing .
[ترجمه Sara] امتیاز نهایی سه بر صفر بود.
[ترجمه ترگمان]امتیاز نهایی سه صفر یا هیچ بود
[ترجمه گوگل]نمره نهایی سه نزولی بود
6. Our team won the game three nil.
[ترجمه ترگمان] تیم ما سه بار بازی رو برنده شد
[ترجمه گوگل]تیم ما این بازی را سه امتیاز به دست آورد
7. The final score was Southampton two,[Sentence dictionary] Leeds United nil.
[ترجمه ترگمان]آخرین امتیاز، Southampton two بود [ لغت نامه حکم ] لیدز یونایتد
[ترجمه گوگل]نمره نهایی Southampton دو بود، [Dictionary dictionary] Leeds United nil
8. Their legal rights are virtually nil.
[ترجمه ترگمان]حقوق قانونی آن ها عملا صفر است
[ترجمه گوگل]حقوق قانونی آنها تقریبا صفر است
9. The doctors rated her chances as nil .
[ترجمه ترگمان]دکترها به عنوان صفر شانس او را ارزیابی می کردند
[ترجمه گوگل]پزشکان شانس خود را به عنوان 'صفر' ارزیابی کردند
10. Commitment to this issue is absolutely nil.
[ترجمه ترگمان]تعهد به این مساله کاملا صفر است
[ترجمه گوگل]تعهد به این موضوع کاملا ناخوشایند است
11. Last night they drew nil, nil at Nottingham Forest.
[ترجمه ترگمان]دیشب هیچ صفر وجود نداشت
[ترجمه گوگل]شب گذشته آنها نیل را در ناتینگهام فارست به سر بردند
12. In the second, where worker turnover is almost nil, down time amounts to three percent.
[ترجمه ترگمان]در مرحله دوم، که گردش کار کارگری تقریبا صفر است، زمان به سه درصد می رسد
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، جابجایی کارگران تقریبا برابر با صفر است، زمان کم به سه درصد می رسد
13. This time a three nil defeat at the hands of Wimbledon.
[ترجمه ترگمان]این بار یک شکست صفر در دستان ویمبلدون
[ترجمه گوگل]این بار سه شکست نیل به دست ویمبلدون بود
14. The final score Oxford nil, Forest nil.
[ترجمه ترگمان]امتیاز نهایی آکسفورد صفر است، جنگل Forest
[ترجمه گوگل]نمره نهایی آکسفورد، صفر جنگل
15. My boredom threshold is next to nil.
[ترجمه ترگمان] آستانه کسالت من در برابر صفر است
[ترجمه گوگل]آستانه خستگی من نزدیک به صفر است