1. Alternatively extra inductance can be added to the secondary circuit, taking care to avoid further mutually inductive couplings.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، اندوکتانس اضافه می تواند به مدار ثانویه اضافه شود، و توجه داشته باشید که از جفت شدگی inductive بیشتر اجتناب کنید
[ترجمه گوگل]به جای آن، می تواند به یک مدار ثانویه افزوده شود و از اجزای متقابل کوپلینگ استقامتی جلوگیری شود
2. Another consequence of the finite phase winding inductance is that the phase current can not be switched off instantaneously.
[ترجمه ترگمان]نتیجه دیگر اندوکتانس سیم پیچ انتقالی فاز محدود این است که جریان فاز را نمی توان به طور آنی خاموش کرد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از نتایج القایی پیچیده فاز محدود این است که جریان فاز را نمی توان بلافاصله خاموش کرد
3. SC negative impedance converters and inductance simulation circuits are designed.
[ترجمه ترگمان]مبدل های ظاهری مقاومت منفی و مدارهای شبیه سازی inductance طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]مبدل های امپدانس منفی و مدارهای شبیه سازی القایی طراحی شده اند
4. Through analyzing the process, this paper proposed a basic design method of the ignition coil (inductance coil). It also gave some ways for measuring the work-efficiency of the ignition coil.
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل این فرآیند، این مقاله یک روش طراحی اساسی برای سیم پیچ احتراق (سیم پیچ inductance)پیشنهاد داد همچنین به برخی روش ها برای اندازه گیری کارایی سیم پیچ احتراق پرداخته شده است
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل این فرآیند، این مقاله یک روش طراحی اولیه کوئل اشتعال (سیم پیچ القایی) را پیشنهاد کرد این همچنین راه هایی برای اندازه گیری کارآیی کویل جرقه ای ارائه داد
5. The effective inductance of interconnects and packaging structures in high-speed IC system has essential influence on system electrical performance.
[ترجمه ترگمان]مقاومت القایی موثر اتصالات میانی و ساختارهای بسته بندی در سیستم IC با سرعت بالا، تاثیر اساسی بر عملکرد الکتریکی سیستم دارد
[ترجمه گوگل]مؤلفه مؤثر اتصالات و ساختارهای بسته بندی در سیستم IC با سرعت بالا تاثیرات اساسی بر عملکرد الکتریکی سیستم دارد
6. Responce of circuits with imperfectly coupled inductance for arbitrary signal is evaluated, an example is given.
[ترجمه ترگمان]Responce مدارها با اندوکتانس کوپل شده به طور ناقص برای سیگنال دل خواه ارزیابی می شود، یک مثال ارائه شده است
[ترجمه گوگل]واکنش مدارهای با القایی ضعیف برای سیگنال دلخواه، ارزیابی می شود، مثال داده می شود
7. A formula to estimate the inductance value of a parallel active power filter on the basis of the fundamental wave is found.
[ترجمه ترگمان]یک فرمول برای تخمین ارزش inductance یک فیلتر قدرت موازی موازی براساس موج اساسی یافت می شود
[ترجمه گوگل]یک فرمول برای تخمین ارزش القایی یک فیلتر قدرت قدرت موازی بر اساس موج اصلی پیدا شده است
8. The principle of eliminating parasitic inductance is firstly analyzed.
[ترجمه ترگمان]اصل حذف اندوکتانس پارازیتی ابتدا آنالیز می شود
[ترجمه گوگل]اصل حذف القای انگل ابتدا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
9. The same mutual inductance, which is also a 2 nd harmonic component of rotor angle.
[ترجمه ترگمان]همان اندوکتانس دو طرفه، که همچنین یک مولفه هارمونیک ۲ و دومین مولفه هارمونیک در زاویه روتور نیز هست
[ترجمه گوگل]همان یکپارچه متقابل، که همچنین یک جزء 2 هارمونیک زاویه روتور است
10. Inductance greater than 0. 1? H read at recommended Q meter frequency.
[ترجمه ترگمان]Inductance بیشتر از ۰ است ۱؟ H در فرکانس توصیه شده به Q خوانده می شود
[ترجمه گوگل]انسداد بیشتر از 0 1؟ H در فرکانس Q متر توصیه می شود
11. The influence on decoherence of the mutual inductance coupling between the circuit components is complicated.
[ترجمه ترگمان]تاثیر on متقابل inductance متقابل بین اجزای مدار پیچیده است
[ترجمه گوگل]نفوذ در decoherence اتصال متقابل القایی بین اجزای مدار پیچیده است
12. One of many interesting alternative ways of measuring mutual inductance uses any bridge that measures self inductance together with the following technique.
[ترجمه ترگمان]یکی از راه های جایگزین جالب برای اندازه گیری سلف متقابل از هر پلی که سلف خود را با تکنیک زیر اندازه گیری می کند استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یکی از روشهای جایگزین جالب دیگری که برای اندازه گیری ابعاد متقابل استفاده می شود، از هر پل هایی است که اندازه گیری خود را با استفاده از روش زیر انجام می دهد
13. Mosfet Q6 avalanches repetitively and absorbs the energy stored in the leakage inductance of the coil.
[ترجمه ترگمان]mosfet به صورت مکرر سقوط می کند و انرژی ذخیره شده در اندوکتانس نشتی سیم پیچ را جذب می کند
[ترجمه گوگل]Mosfet Q6 به صورت تکراری به وقوع می پیوندد و انرژی ذخیره شده در انحنای نشت سیم پیچ را جذب می کند
14. A lossless transmission line can be regarded as a multiple-section low-pass filter with sectional inductance and capacitance and respectively.
[ترجمه ترگمان]یک خط انتقال بدون انرژی را می توان به عنوان یک فیلتر عرضی چند بخشی با inductance مقطعی و خازن و خازن در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]یک خط انتقال بدون افت فشار می تواند به عنوان یک فیلتر چند مرحله ای با ضریب نفوذ و ظرفیت مقطعی و به ترتیب در نظر گرفته شود
15. Both of these two results indicated that the TLT has an outstanding performance in frequency response if the secondary line inductance and stray capacitance are suitable.
[ترجمه ترگمان]هر دوی این دو نتیجه نشان دادند که اگر اندوکتانس خط دوم و ظرفیت stray مناسب باشند، TLT عملکرد قابل توجهی در پاسخ فرکانسی دارد
[ترجمه گوگل]هر دو این نتایج نشان می دهد که TLT دارای عملکرد فوق العاده ای در پاسخ فرکانس است اگر خطی خطی و خازن خطا مناسب هستند