کلمه جو
صفحه اصلی

jointer


معنی : صاحب شیره کش خانه، صاحب مشروب فروشی
معانی دیگر : (شخص یا ماشین) بست زن، همبستگر، بندزن، (نجاری) رنده ی همبستگر

انگلیسی به فارسی

صاحب شیره کش خانه، صاحب مشروب فروشی


جیرجیر، صاحب شیره کش خانه، صاحب مشروب فروشی


انگلیسی به انگلیسی

• hand tool used to form the edges of boards into joints, long plane (carpentry); tool used for pointing cement or mortar in brickwork (construction)

دیکشنری تخصصی

[نفت] ته لوله

مترادف و متضاد

صاحب شیره کش خانه (اسم)
jointer

صاحب مشروب فروشی (اسم)
jointer

جملات نمونه

1. A single pale blue flower grows up from each joint on a long stalk.
[ترجمه ترگمان]یک گل آبی کم رنگ از هر مفصل روی ساقه بلندی بزرگ می شود
[ترجمه گوگل]یک گل رنگ آبی رنگی از هر مفصل در یک ساقه بلند رشد می کند

2. She tried to cure the pain in my knee by putting manual pressure on the joint.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد درد را با فشار دستی بر روی زانوی من درمان کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد که درد را در زانو من درمان کند، با فشار دادن دستی روی مفصل

3. It will be sold to a joint venture created by Dow Jones and Westinghouse Broadcasting.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به یک سرمایه گذاری مشترک که توسط داو جونز و Broadcasting Westinghouse ایجاد شده است، فروخته می شود
[ترجمه گوگل]این به یک سرمایه گذاری مشترک توسط داو جونز و Westinghouse Broadcasting فروخته می شود

4. Cut the stem cleanly, just beneath a leaf joint.
[ترجمه ترگمان]ساقه گلی را تمیز کن، درست زیر یک بند برگ
[ترجمه گوگل]ساقه را کاملا تمیز کنید، درست زیر یک مفصل برگ

5. They finished in joint first place.
[ترجمه ترگمان]آن ها در وهله اول به پایان رسیدند
[ترجمه گوگل]آنها در محل اول مشترک شدند

6. The report was a joint effort .
[ترجمه ترگمان]این گزارش یک تلاش مشترک بود
[ترجمه گوگل]این گزارش یک تلاش مشترک بود

7. They were joint owners of the house .
[ترجمه ترگمان]آن ها مالک مشترک خانه بودند
[ترجمه گوگل]آنها صاحبان مشترک خانه بودند

8. She complained of stiffness in her joints. Accordingly she was admitted to hospital for further tests.
[ترجمه ترگمان]او از سفتی در مفاصل خود شکایت داشت بنابراین او برای آزمایش های بیشتر به بیمارستان منتقل شد
[ترجمه گوگل]او از سختی در مفاصلش شکایت کرد بر این اساس او برای آزمایش بیشتر به بیمارستان بستری شد

9. Our arms and legs can bend at the joints.
[ترجمه ترگمان]بازوها و پاهای ما می توانند در مفاصل خم شوند
[ترجمه گوگل]اسلحه و پاها ما می تواند در مفاصل خم شود

10. I put my shoulder out of joint last weekend lifting heavy boxes.
[ترجمه ترگمان]از آخرین تعطیلات آخر هفته، شانه هایم را بیرون کردم و جعبه سنگین را برداشتم
[ترجمه گوگل]شانه هایم را از روی صندلی های سنگین بلند می کنم که آخر هفته گذشته است

11. The mason flushed the joint with mortar.
[ترجمه ترگمان]بنا گل را با ملات پاک کرد
[ترجمه گوگل]موی سرش را با ملات شستشو داد

12. The tenancy is held in joint names.
[ترجمه ترگمان]این اجاره در اسم های مشترک برگزار می شود
[ترجمه گوگل]اجاره در نامهای مشترک برگزار می شود

13. Our arms and legs bend at the joints — the elbows and knees.
[ترجمه ترگمان]بازوها و پاها در مفاصل خم می شوند - آرنج هایش و زانوها
[ترجمه گوگل]اسلحه و پاها ما در مفاصل خم می شود - آرنج و زانو

14. The summit ended with a joint pledge to limit pollution.
[ترجمه ترگمان]این نشست با یک تعهد مشترک برای محدود کردن آلودگی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این اجلاس با تعهد مشترک برای محدود کردن آلودگی به پایان رسید

15. The two ministers have issued a joint statement .
[ترجمه ترگمان]این دو وزیر یک بیانیه مشترک صادر کرده اند
[ترجمه گوگل]دو وزیر یک بیانیه مشترک صادر کرده اند


کلمات دیگر: