کلمه جو
صفحه اصلی

center of gravity


(فیزیک) گرانیگاه، مرکز ثقل

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) گرانیگاه، مرکز ثقل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: that point in or near a body or mass about which all of its parts are in perfect balance.

• point where the force of gravity has the most effect

دیکشنری تخصصی

[شیمی] گرانیگاه، مرکز ثقل
[عمران و معماری] مرکز ثقل
[برق و الکترونیک] مرکز ثقل - گرانیگاه [سی جی] نقطه ای در رو یا درون جسم که برایند نیروهای وزن، صرفنظر از نحوه قرارگیری جسم، ماهواره از آن می گذرد و بنابراین می توان وزن یک جسم را با بردار نیرویی که از گرانیگاه آن می گذرد و جهت آن رو به پایین است نمایش داد.
[مهندسی گاز] مرکزثقل - مرکزثقل
[زمین شناسی] مرکز گرانش نقطه ای در پیکره یا سیستم که نیروی گرانش بر آن وارد می شود. نقطه ای که نسبت به آن جسم یا بدن می تواند از حالت تعادل خارج شود.
[ریاضیات] مرکز گرانی، مرکز ثقل، گرانیگاه
[آمار] گرانیگاه
[آب و خاک] مرکز ثقل، گرانگاه

مترادف و متضاد

point of balance


Synonyms: center of mass, centre of gravity, mass center


جملات نمونه

1. A heavy car with a low center of gravity will hug the road.
[ترجمه ترگمان]یک اتومبیل سنگین با مرکز کم جاذبه جاده را در آغوش خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]یک ماشین سنگین با مرکز جاذبه کم، جاده را از بین می برد

2. You can change the center of gravity by adding weight to one part of the object.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با افزودن وزن به یک قسمت از شی، مرکز ثقل را تغییر دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید مرکز جاذبه را با اضافه کردن وزن به یک قسمت از جسم تغییر دهید

3. A system can only be stable if the center of gravity is under the pivot point.
[ترجمه ترگمان]اگر مرکز ثقل تحت نقطه محوری قرار گیرد، یک سیستم می تواند پایدار باشد
[ترجمه گوگل]یک سیستم فقط می تواند پایدار باشد اگر مرکز جاذبه زیر نقطه محوری باشد

4. As the seventies progressed, the center of gravity of much of urban life seemed to shift.
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت دهه هفتاد، به نظر می رسید که مرکز ثقل بیشتر زندگی شهری تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]با گذشت هفتاد و هفتاد، مرکز جاذبه اکثر زندگی شهری به نظر می رسید که تغییر می کند

5. This is because the center of gravity of the hammer is in the iron part.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که مرکز ثقل چکش در بخش آهن قرار دارد
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که مرکز جاذبه چکش در بخش آهن است

6. Center of gravity - flow design - the focus of a long iron minimum, incremental boost to short - iron center.
[ترجمه ترگمان]- مرکز ثقل - طراحی جریان - تمرکز یک مینیمم آهن طولانی، افزایش افزایشی در مرکز آهن - iron
[ترجمه گوگل]مرکز گرانش - طراحی جریان - تمرکز یک آهن طولانی حداقل، تقویت افزایشی به مرکز کوتاه آهن

7. The center of gravity of a flat object can be experimentally as shown in Fig 3 - 9 .
[ترجمه ترگمان]مرکز ثقل یک جسم مسطح را می توان به صورت آزمایشی در شکل ۹ - ۳ نشان داد
[ترجمه گوگل]مرکز جاذبه یک جسم صاف به صورت آزمایشی می تواند به شکل 3 - 9 نشان داده شود

8. The light center of gravity method is applied to processing optic fiber exited spot signal.
[ترجمه ترگمان]مرکز نور برای پردازش فیبر نوری از سیگنال نقطه ای استفاده شده است
[ترجمه گوگل]مرکز نور روش جاذبه برای پردازش سیگنال نقطه خروجی فیبر نوری اعمال می شود

9. And so it goes around the world the center of gravity moves from the U.
[ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب مرکز ثقل دور دنیا حرکت می کند
[ترجمه گوگل]و به همین دلیل در سراسر جهان می رود مرکز جاذبه حرکت می کند از U

10. Wind and sea may displace the ship's center of gravity along three orthogonal axes.
[ترجمه ترگمان]باد و دریا ممکن است مرکز گرانش کشتی را به همراه سه محور متعامد جابجا کند
[ترجمه گوگل]باد و دریا ممکن است مرکز جاذبه کشتی را در امتداد سه محور متعامد جایگزین کند

11. Moreover after Kyd has come, the attack center of gravity had already had the change.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پس از آمدن Kyd، مرکز ثقل این حمله تغییر کرده بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این پس از کید، مرکز حمله گرانش پیش از این تغییری را تجربه کرده بود

12. Pay attention to weight and center of gravity.
[ترجمه ترگمان]به وزن و مرکز ثقل توجه کنید
[ترجمه گوگل]توجه به وزن و مرکز جاذبه

13. This part a textual center of gravity place.
[ترجمه ترگمان]این بخش یک مرکز متنی از جاذبه است
[ترجمه گوگل]این بخش یک مرکز متمرکز جاذبه است

14. With fulcrum at end of shaft, the center of gravity is changed and clubhead feels much heavier.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نقطه اتکا، مرکز ثقل تغییر کرده است و clubhead سنگین تر احساس می شود
[ترجمه گوگل]با تکیه به انتهای شفت، مرکز جاذبه تغییر می کند و کلاهک احساس بسیار سنگین می کند

15. Do We Mistake Center of Mass Center of Gravity?
[ترجمه ترگمان]آیا ما در مرکز جرم جاذبه جرم قرار داریم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما مرکز اشتباه مرکز عظیم جاذبه هستیم؟


کلمات دیگر: