کلمه جو
صفحه اصلی

cavern


معنی : غار، غول، مغاره، حفره، گودال، حفره زیرزمینی، چال
معانی دیگر : غار (به ویژه اگر بزرگ باشد)، بزرگ اشکفت، کهف، گریج، گریشنگ، در غار گذاشتن، اشکفت دار کردن، مغاک

انگلیسی به فارسی

غار، حفره زیرزمینی، مغاک، چال، گودال، حفره


غار، حفره، گودال، حفره زیرزمینی، چال، مغاره، غول


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large cave.
مترادف: cave, grotto
مشابه: cavity, cove, den, hollow, mine, underground
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: caverns, caverning, caverned
(1) تعریف: to enclose, as in a cavern.
مترادف: cellar, chamber
مشابه: bury, cloister, entomb, immure, inter

(2) تعریف: to make hollow, as a cavern.
مترادف: burrow, excavate, hollow out, tunnel
مشابه: cave

• large cave
a cavern is a large deep cave.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شکفت - غار
[مهندسی گاز] حفره، گودال
[] غار

مترادف و متضاد

غار (اسم)
den, hole, crypt, bay tree, cave, cavern, grotto, grot, laurel tree

غول (اسم)
hole, ear, cave, cavern, corral, bogy, giant, ogre, colossus, ghoul, gargantua, bugaboo, hobgoblin

مغاره (اسم)
cave, cavern

حفره (اسم)
hollow, hole, grave, cell, ditch, trench, pit, cavern, delve, socket, cavity, fossa, fovea, gutter, sinus, lacuna, loculus, pothole

گودال (اسم)
hole, swag, grave, trench, pit, cavern, puddle, cavity, sinkhole, fossa, fosse, fovea, vesicle, sinus, graben

حفره زیرزمینی (اسم)
cavern

چال (اسم)
hole, trench, pit, cavern, fossa, fosse, lubritorium

hollow in land formation


Synonyms: cave, grotto, hole, pothole, subterrane, subterranean area


جملات نمونه

1. a dark cavern that had no issue
دخمه ی تاریکی که راه خروج نداشت

2. We shone our torches around the cavern.
[ترجمه ترگمان]We را دور غار می درخشیدند
[ترجمه گوگل]ما مشعل های ما را در اطراف غار تکان دادیم

3. We entered a dark cavern redolent with manly scents —gun oil and cigar smoke and boot polish.
[ترجمه ترگمان]وارد غاری تاریک شدیم که پر از بوی مردانه بود - روغن اسلحه و دود سیگار
[ترجمه گوگل]ما وارد یک غار تاریک شدیم که با عطرهای مردانه - سیگار کشیدن و سیگار کشیدن و لهستانی بوت شده است

4. The underground cavern was formed where water used to flow.
[ترجمه ترگمان]غار زیرزمینی تشکیل شد که در آن آب مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]غار زیرزمینی شکل گرفته است که در آن جریان آب جریان دارد

5. The cavern walls echoed his cries.
[ترجمه ترگمان]دیواره ای غار فریاد او را تکرار کردند
[ترجمه گوگل]دیوارهای غار نیز گریه می کرد

6. Jewel-tipped stalactites hung from the cavern roof, aglow like many little lamps.
[ترجمه ترگمان]stalactites از سقف غار آویخته شده بودند و چون چند چراغ کوچک می درخشیدند
[ترجمه گوگل]استالاکتیت هایی که از نوک انگشتان دست برداشته شده اند از سقف کوبه خالی است، مانند بسیاری از لامپ های کوچک

7. Electronic sensors have located a huge subterranean cavern in the Sierre Madre mountain range.
[ترجمه ترگمان]حسگرهای الکترونیکی دارای یک غار زیرزمینی عظیم در دامنه کوه Sierre Madre واقع شده اند
[ترجمه گوگل]سنسورهای الکترونیکی یک غار بزرگ زیرزمینی در محدوده کوه سیر مدر قرار گرفته اند

8. My chest was a flaming cavern of agony.
[ترجمه ترگمان]سینه ام یک غار پر از درد بود
[ترجمه گوگل]قفسه سینه من یک غار شعله ور بود

9. Inside the cavern fluorescent lights threw a weird glow as the vehicle descended a ramp deep into the earth.
[ترجمه ترگمان]داخل غار، نور مهتابی، نور عجیبی را که ماشین در اعماق زمین فرو می رفت، روشن کرد
[ترجمه گوگل]در داخل آتشفشان های فلورسنت غار یک زنگ عجیب و غریب به عنوان وسیله نقلیه فرود آمد رمپ عمیق به زمین

10. How is it that a large cavern with a high roof may be formed underground?
[ترجمه ترگمان]چطور یک غار بزرگ با یک سقف بلند ممکن است زیر زمین تشکیل شود؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان یک غار بزرگ با سقف بالایی در زیر زمین ایجاد کرد؟

11. The cavern was so huge that Benny thought they must have hollowed out the entire mountain.
[ترجمه ترگمان]غار انقدر بزرگ بود که بنی فکر می کرد که آن ها باید تمام کوه را سوراخ کرده باشند
[ترجمه گوگل]غار به اندازه ی بزرگ بود که بنی فکر کرد که باید کل کوه را از بین ببرد

12. Vertical pitches descend 250 feet to an immense cavern, second in dimensions only to the chamber in Gaping Gill.
[ترجمه ترگمان]گام های عمودی ۲۵۰ فوت به یک غار عظیم می رود، که دومین در ابعاد تنها به اتاق در gaping گیل است
[ترجمه گوگل]رزوه های عمودی 250 فوت به غار غول پیکر فرود می آیند، که در ابعاد تنها به محوطه در Gaping Gill است

13. From the catwalk they surveyed this choked cavern which lay beneath even the underbelly of the city.
[ترجمه ترگمان]از پیاده رو، این غاری را که زیر لب زیرین شهر قرار داشت، با دقت نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]از تپه ها، آنها این غار غرق شده را دیدند که در زیر حوالی شهر قرار داشت

14. It opens up into a fantastic cavern, which glistens and sparkles as though lit by an invisible Light.
[ترجمه ترگمان]در غاری خیالی باز می شود که در آن برق می زند و درخشان و درخشان که گویی با نوری نامریی آن را روشن می کند
[ترجمه گوگل]آن را به یک غار فوق العاده باز می شود، که درخشان و درخشش به نظر می رسد با نور نور نامرئی روشن است

پیشنهاد کاربران

اتاقی بزرگ و بی سرو ته، اتاقِ لخت و بدون وسیله


کلمات دیگر: