کلمه جو
صفحه اصلی

ball bearing


معنی : بلبرینگ
معانی دیگر : بلبرینگ، یاتاقان ساچمه ای، کاسه ساچمه، گردونگر، چر  فلزی که روی ساچمه های فلزی کوچکی باسانی میلغزد

انگلیسی به فارسی

بلبرینگ، چرخ فلزی که روی ساچمه‌های فلزی کوچکی به‌آسانی می‌لغزد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bearing composed of a track containing freely rolling metal balls, against which or within which a shaft or other part can rotate without friction.

(2) تعریف: a ball made for such a bearing.

• small metal ball which is used in pivoting devices
ball bearings are small metal balls used to make the moving parts of a machine run smoothly.

دیکشنری تخصصی

[خودرو] یاتاقان ساچمه ای
[عمران و معماری] یاتاقان ساچمه ای - کاسه ساچمه - بلبرینگ
[مهندسی گاز] یاتاقان ساچمه ای
[نساجی] بلبرینگ ( یاتاقان ساچمه ای بدون اصطکاک )

مترادف و متضاد

بلبرینگ (اسم)
ballbearing

جملات نمونه

1. You'll have to put some grease on those ball bearings.
[ترجمه ترگمان]باید روی اون ball روغن بزنی
[ترجمه گوگل]شما #39 ؛ شما باید روی آن بلبرینگ ها مقداری گریس بزنید

2. They were rolling it on rusty ball bearings.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی bearings زنگ زده چرخ می زدند
[ترجمه گوگل]آنها آن را روی بلبرینگ های زنگ زده می غلتاندند

3. Many machines use ball bearings to reduce friction.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ماشین ها از یاتاقان استفاده می کنند تا اصطکاک را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ماشین ها از بلبرینگ برای کاهش اصطکاک استفاده می کنند

4. The football's got ball bearings in it.
[ترجمه ترگمان]توپ فوتبال در آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]فوتبال شماره 39 ؛ دارای یاتاقانهای توپی است

5. There is nothing specific about the ball bearings: nothing that makes them more suitable to one situation rather than another.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز خاصی در مورد موقعیت توپ وجود ندارد: چیزی که آن ها را برای یک موقعیت مناسب تر از دیگری می سازد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز خاصی در مورد یاتاقانهای توپی وجود ندارد که آنها را برای موقعیتی مناسب تر از موقعیت دیگر کند

6. Once fired, the blast would fire the ball bearings out toward the enemy and covered quite an area.
[ترجمه ترگمان]پس از شلیک، گلوله توپ را به طرف دشمن پرتاب خواهد کرد و کاملا منطقه را پوشش خواهد داد
[ترجمه گوگل]پس از شلیک ، انفجار بلبرینگهای توپ را به سمت دشمن شلیک کرده و منطقه ای کاملاً را تحت پوشش قرار می دهد

7. The safety of angular contact ball bearing in CMG under random vibration is investigated.
[ترجمه ترگمان]ایمنی توپ تماس زاویه ای که در CMG تحت ارتعاشات تصادفی قرار دارد مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]ایمنی بلبرینگ تماس زاویه ای در CMG تحت ارتعاش تصادفی بررسی شده است

8. Single row angular contact ball bearing with two piece inner ring has complex construction, long design cycle, great difficulty in processing.
[ترجمه ترگمان]یک توپ برخورد زاویه ای زاویه ای با دو قطعه داخلی دارای ساختار پیچیده، چرخه طراحی طولانی و دشواری زیاد در پردازش است
[ترجمه گوگل]یاتاقان ساچمه ای زاویه ای تک ردیف با دو حلقه داخلی دارای ساختاری پیچیده ، چرخه طراحی طولانی ، دشواری زیاد در پردازش است

9. Deep groove ball bearing is a kind of crane accessories.
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل شیار عمیق نوعی از لوازم جانبی است
[ترجمه گوگل]بلبرینگ شیار عمیق نوعی لوازم جانبی جرثقیل است

10. One sleeve and one ball bearing life expectance: 30,000 hours minimum.
[ترجمه ترگمان]یک آستین و یک توپ که دارای طول عمر است: ۳۰،۰۰۰ ساعت حداقل
[ترجمه گوگل]یک آستین و یک بلبرینگ حداقل امید به زندگی 30،000 ساعت

11. Self - aligning ball bearing is a species of crane accessories equipment.
[ترجمه ترگمان]Self - گونه ای از لوازم جانبی و لوازم جانبی است
[ترجمه گوگل]یاطاقان توپ ، خود تراز گونه ای از تجهیزات جانبی جرثقیل است

12. Ball bearing screw-aerostatic slideway assures High Speed PCB Machine' s feeding system of its high efficiency and high precision.
[ترجمه ترگمان]Ball slideway که دارای screw - است، سیستم تغذیه سرعت بالا و دقت بالا را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]بلبرینگ پیچ آروستاتیک یاطاقان توپ توپی اطمینان از ماشین پر سرعت PCB #39؛ سیستم تغذیه با کارایی بالا و دقت بالا است

13. The thrust force ball bearing mainly applies to profession and so on automobile,(Sentence dictionary) engine bed.
[ترجمه ترگمان]توپ بسکتبال نیروی رانشی عمدتا برای حرفه و به اصطلاح در دستگاه اتومبیل بکار می رود
[ترجمه گوگل]یاطاقان توپ ، نیروی رانش به طور عمده برای حرفه و غیره بستر موتور خودرو (فرهنگ لغت جمله) اعمال می شود

14. Additionally, the self-aligning ball bearing has the lowest friction of all rolling bearings, which enables it to run cooler even at high speeds.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، توپ خود - دارای کم ترین اصطکاک بین تمام یاتاقان است که به آن امکان می دهد که با سرعت بالا به حالت خنک تر حرکت کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این ، یاطاقان توپ خود تنظیم دارای کمترین اصطکاک در بین تمام یاطاقان های نورد است ، که آن را قادر می سازد حتی در سرعتهای بالا خنک تر عمل کند

15. In design apply line-glide rail and ball bearing bar forming slipway structure, scheme out flexible replaceable clamp structure.
[ترجمه ترگمان]در طراحی، ریل حرکت خط و خطوط حامل بار در حال تشکیل ساختار slipway، یک ساختار محکم قابل تعویض انعطاف پذیر را طرح می کنند
[ترجمه گوگل]در طراحی از خطوط کشویی و میله بلبرینگ تشکیل دهنده ساختار لغزنده استفاده کنید ، ساختار گیره قابل تعویض انعطاف پذیر را طراحی کنید

پیشنهاد کاربران

بلبرینگ

یاتاقان چرخشی ، یاتاقان غلتشی


کلمات دیگر: