کلمه جو
صفحه اصلی

freeze out


1- (گیاه و غیره) در اثر سرما مردن، از بین رفتن، یخ زدن، سرما زده شدن 2- (عامیانه - با سردی یا رفتار غیر دوستانه و غیره) بیرون کردن، راه ندادن، اجازه ی شرکت ندادن

انگلیسی به فارسی

مسدود کردن


جملات نمونه

1. The heating went off and we were frozen out!
[ترجمه ترگمان]گرمایش خاموش شد و ما یخ زده بودیم!
[ترجمه گوگل]گرمای خاموش شد و ما یخ زده شدیم!

2. I felt I was being frozen out of/from the discussions.
[ترجمه ترگمان]حس کردم دارم از بحث و بحث یخ می زنم
[ترجمه گوگل]من احساس کردم که از / از بحث ها منجمد شده بودم

3. It was freezing out there even in his buttoned-up overcoat.
[ترجمه ترگمان]حتی در پالتوی یقه his یخ زده بود
[ترجمه گوگل]حتی در لباس پاشنه بلندش هم انجماد داشت

4. Members who are no longer welcome can easily be frozen out.
[ترجمه ترگمان]اعضایی که دیگر مورد استقبال قرار نمی گیرند می توانند به راحتی یخ زده شوند
[ترجمه گوگل]اعضائی که دیگر خوش آمدید نمی توانند به راحتی یخ زده شوند

5. The competition became so keen that many of smaller companies were frozen out.
[ترجمه ترگمان]رقابت به حدی شدید شد که بسیاری از شرکت های کوچک یخ زده بودند
[ترجمه گوگل]این رقابت بسیار مشتاق بود که بسیاری از شرکت های کوچک تر از آن منجمد شوند

6. Small shops are being frozen out by the big supermarkets.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های کوچک از نظر سوپرمارکت ها منجمد می شوند
[ترجمه گوگل]فروشگاه های کوچک توسط سوپرمارکت های بزرگ منجمد می شوند

7. American rice farmers complained that their crops were being frozen out of the market.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان برنج آمریکایی شکایت کردند که محصولاتشان از بازار یخ زده شده است
[ترجمه گوگل]کشاورزان آمریکایی برنج شکایت کرده اند که محصولاتشان از بازار خارج شده است

8. He believed that organizations like theirs were being frozen out.
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که سازمان هایی مانند آن ها منجمد شده اند
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که سازمان هایی مانند خودشان منجمد شده اند

9. Half the fruit crop was frozen out in the sudden severe autumn.
[ترجمه ترگمان]نیمی از محصولات میوه در پاییز سخت و ناگهانی یخ زده بود
[ترجمه گوگل]نیمی از محصولات میوه در پاییز ناگهانی شدید منجمد شد

10. They were frozen out of the club.
[ترجمه ترگمان]از باشگاه یخ زده بودند
[ترجمه گوگل]آنها از باشگاه منجمد شدند

11. It's absolutely freezing out there!
[ترجمه ترگمان]اون بیرون خیلی سرده
[ترجمه گوگل]این کاملا انسداد وجود دارد!

12. Can't we go inside? It's freezing out here.
[ترجمه ترگمان]نمی توانیم برویم داخل؟ اینجا خیلی سرده
[ترجمه گوگل]آیا نمی توانیم داخل باشیم؟ اینجا انزوا است

13. Cryosurgery, freezing out the abnormal cells, does not require any anaesthesia.
[ترجمه ترگمان]Cryosurgery که سلول های غیر عادی را مسدود می کنند به هیچ anaesthesia نیاز ندارند
[ترجمه گوگل]Cryosurgery، انسداد سلول های غیر طبیعی، هیچ بیهوشی نیاز ندارد

14. Harvard had hoped to retain its No. 1 spot by freezing out competitors from contracting with most of those physicians.
[ترجمه ترگمان]هاروارد امیدوار بود که با مسدود کردن رقبا از قرارداد با بیشتر این پزشکان نقطه شماره ۱ خود را حفظ کند
[ترجمه گوگل]هاروارد امیدوار بود که جایگاه شماره 1 خود را حفظ کند، با انقباض رقبای خود از قرارداد با بسیاری از این پزشکان

پیشنهاد کاربران

بی محلی کردن


کنار گذاشتن گسی از چیزی


کلمات دیگر: