کلمه جو
صفحه اصلی

first off

انگلیسی به فارسی

اول از همه


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: before anything else; immediately.

- First off, let me say congratulations to all of you.
[ترجمه ترگمان] اول از همه، اجازه بده بهت تبریک بگم
[ترجمه گوگل] اولا، بگذارید به همه شما تبریک بگویم

جملات نمونه

1. First off I didn't agree with the comments in your email.
[ترجمه ترگمان]اول از همه با این نظرات در ایمیل تان موافق نبودم
[ترجمه گوگل]اولا من با نظرات در ایمیل شما موافق نیستم

2. First off, let's see how much it'll cost.
[ترجمه ترگمان]اول بذار ببینیم چقدر خرج داره
[ترجمه گوگل]ابتدا بگذارید ببینیم چقدر هزینه خواهد شد

3. First off I'd like you all to fill in an evaluation sheet.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، دوست دارم همتون یه فرم evaluation رو پر کنید
[ترجمه گوگل]اول از همه می خواهم همه شما برای پر کردن یک ورق ارزیابی

4. First off, I must state, as always, I like the Star sports section.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، من باید مثل همیشه، بخش ورزشی استار را دوست دارم
[ترجمه گوگل]ابتدا باید، همانطور که همیشه،، بخش ورزش را دوست دارم

5. First off, there were a good number of empty seats.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، تعدادی صندلی خالی وجود داشت
[ترجمه گوگل]ابتدا تعدادی کرسی خالی وجود داشت

6. First off, let me say that when it comes to sushi, Tucson is no culinary slouch.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، بگذارید بگویم که وقتی نوبت به سوشی می رسد، توسکان هیچ slouch culinary ندارد
[ترجمه گوگل]اولا، اجازه دهید بگویم وقتی که سوشی می آید، توسون هیچ نوع شیرینی پزی نیست

7. Well, first off, I want to know what you've done with the money I gave you.
[ترجمه ترگمان]خب، اول از همه می خوام بدونم با پولی که بهت دادم چی کار کردی
[ترجمه گوگل]خب، ابتدا، می خواهم بدانم آنچه را که با پولی که به تو دادم، می دانم

8. First off, he decided to attack dueling, which was hardly a threat any longer.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، او تصمیم گرفت به دوئل حمله کند، که دیگر تهدیدی محسوب نمی شد
[ترجمه گوگل]اولا، تصمیم گرفت به حمله دوئل، که به سختی تهدید دیگر است

9. First off, please tell us a bit about yourself ( Name, location, interests, etc ).
[ترجمه ترگمان]اول از همه، لطفا کمی درباره خودتان (نام، مکان، علایق و غیره)به ما بگویید
[ترجمه گوگل]ابتدا لطفا کمی درباره خودتان (نام، محل، منافع و غیره) بگویید

10. First off, let's talk about the model system.
[ترجمه ترگمان]اول، بیایید در مورد سیستم مدل صحبت کنیم
[ترجمه گوگل]ابتدا اجازه دهید درباره سیستم مدل صحبت کنیم

11. First off, the place where I work are pretty easy going when it comes to using scrap material for personal projects.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، جایی که کار من برای استفاده از آهن قراضه در پروژه های شخصی به راحتی انجام می شود، بسیار آسان است
[ترجمه گوگل]اول اینکه جایی که من کار می کنم خیلی راحت می شود زمانی که به استفاده از مواد قراضه برای پروژه های شخصی می آید

12. First off, the penalty is not the point; the principle is.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، مجازات نقطه ای نیست؛ اصل این است
[ترجمه گوگل]اول، مجازات نقطه نیست؛ اصل است

13. I want to first off apologize any confusion caused by our Customer Service Department's response.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم برای اولین بار از هر گونه آشفتگی ناشی از واکنش اداره خدمات مشتریان عذرخواهی کنم
[ترجمه گوگل]من ابتدا می خواهم عذر خواهی از هر گونه سردرگمی ناشی از پاسخ دهی اداره خدمات مشتریان ما

14. First off: Finish the last chapters in our HTML tutorial!
[ترجمه ترگمان]مرحله اول: آخرین فصل در برنامه آموزشی HTML ما را تمام کنید!
[ترجمه گوگل]اول: پایان فصل در آموزش HTML ما!

پیشنهاد کاربران

اولا، اول از همه

اولا - اول از همه
همون firstly یا first of all هستش
ولی این نسخه باحالترشه


کلمات دیگر: