چوب، چماق، عصا، چوکان زدن، خشت، گل اماده برای کوزهگری، لعاب مخصوص ظروف سفالی، چشمک زدن، مژگان را تکان دادن، بال بال زدن، چوگان، چوگاندار، نیمه یا پاره اجر، (خودمانی) ضربت، چوگان زدن، (جانورشناسی) خفاش
bated
چوب، چماق، عصا، چوکان زدن، خشت، گل اماده برای کوزهگری، لعاب مخصوص ظروف سفالی، چشمک زدن، مژگان را تکان دادن، بال بال زدن، چوگان، چوگاندار، نیمه یا پاره اجر، (خودمانی) ضربت، چوگان زدن، (جانورشناسی) خفاش
انگلیسی به فارسی
ممنوع، دلیل و برهان اوردن، کم کردن، نگهداشتن، تخفیف دادن، پایین اوردن، بال زدن بطرف پایین، خیساندن، خرد ساختن
انگلیسی به انگلیسی
• restrained, held (of breath)
if you wait for something with bated breath, you are very anxious about it; a literary expression.
if you wait for something with bated breath, you are very anxious about it; a literary expression.
جملات نمونه
1. with bated breath
(به خاطر ترس یا هیجان و غیره) با نفس حبس
2. We listened with bated breath to Grandma's stories of her travels.
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده به داستان های مامان بزرگ او گوش می دادیم
[ترجمه گوگل]ما با نفس نفس نفس کشیدن به داستان مادر بزرگ از سفر او گوش داد
[ترجمه گوگل]ما با نفس نفس نفس کشیدن به داستان مادر بزرگ از سفر او گوش داد
3. That was setbacks that bated her hopes.
[ترجمه ترگمان]این همه عقب نشینی بود که امیدش را در سینه حبس کرده بود
[ترجمه گوگل]این ها رکود هایی بود که امیدش را از دست داد
[ترجمه گوگل]این ها رکود هایی بود که امیدش را از دست داد
4. For fear of disturbing others she spoke with bated breath.
[ترجمه ترگمان]به خاطر ترس از آزار دیگران او با نفس های حبس شده حرف می زد
[ترجمه گوگل]برای ترس از ناراحتی دیگران او با نفس نفس زده صحبت کرد
[ترجمه گوگل]برای ترس از ناراحتی دیگران او با نفس نفس زده صحبت کرد
5. I bated my breath and waited by the phone.
[ترجمه ترگمان]نفسم را حبس کردم و کنار تلفن منتظر ماندم
[ترجمه گوگل]من تنفس خود را از دست دادم و منتظر تلفن بودم
[ترجمه گوگل]من تنفس خود را از دست دادم و منتظر تلفن بودم
6. I waited with bated breath for what would happen next.
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده منتظر ماندم که چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]برای آنچه که بعدا اتفاق می افتد، با نفس نفس می کشیدم
[ترجمه گوگل]برای آنچه که بعدا اتفاق می افتد، با نفس نفس می کشیدم
7. We waited for the judge's decision with bated breath.
[ترجمه ترگمان]منتظر تصمیم قاضی با نفس های حبس شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما منتظر تصمیم قاضی با نفس افتاده بودیم
[ترجمه گوگل]ما منتظر تصمیم قاضی با نفس افتاده بودیم
8. We waited with bated breath for the winner to be announced.
[ترجمه ترگمان]ما با نفس های حبس شده منتظر برنده شدن منتظر ماندیم
[ترجمه گوگل]ما برای نفوذی که برای برنده اعلام شد، با نفس نفس می زدیم
[ترجمه گوگل]ما برای نفوذی که برای برنده اعلام شد، با نفس نفس می زدیم
9. His curiosity has bated.
[ترجمه ترگمان]کنجکاویش در سینه حبس شده
[ترجمه گوگل]کنجکاوی او کم شده است
[ترجمه گوگل]کنجکاوی او کم شده است
10. So now I wait with bated breath.
[ترجمه ترگمان]پس حالا با نفس های حبس منتظر می مانم
[ترجمه گوگل]بنابراین اکنون صبر میکنم تا نفس نفس بکشم
[ترجمه گوگل]بنابراین اکنون صبر میکنم تا نفس نفس بکشم
11. I was waiting with bated breath for him to say something, anything, that wasn't a cliche.
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده منتظر او بودم که چیزی بگوید، هر چیزی، این یک کلیشه نبود
[ترجمه گوگل]من انتظار داشتم که نفس نفس بکشد تا او چیزی بگوید، هرچیزی که کلش نیست
[ترجمه گوگل]من انتظار داشتم که نفس نفس بکشد تا او چیزی بگوید، هرچیزی که کلش نیست
12. The soldiers' families waited with bated breath for news.
[ترجمه ترگمان]خانواده ها با نفس های حبس شده منتظر اخبار بودند
[ترجمه گوگل]خانواده های سربازان برای تماشای اخبار از نفس نفس می کشیدند
[ترجمه گوگل]خانواده های سربازان برای تماشای اخبار از نفس نفس می کشیدند
13. She bated her breath and shivered with fright when the burglar broke in.
[ترجمه ترگمان]وقتی که دزد وارد شد، نفسش را حبس کرد و از ترس به خود لرزید
[ترجمه گوگل]هنگامی که سارق وارد شد، نفس نفس می کشد و با ترس وحشت می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که سارق وارد شد، نفس نفس می کشد و با ترس وحشت می کند
14. The pickled pelt or bated hides were pretreated separately with glyoxylic acid, amino compounds and dicyandiamide resin etc., then tanned with less chrome.
[ترجمه ترگمان]The pickled یا hides bated به طور جداگانه با glyoxylic اسید، ترکیبات آمینو و رزین dicyandiamide جدا شدند و سپس با کروم کمتری دباغی شده بودند
[ترجمه گوگل]پودر ترشی یا پوسته پوسته شده به صورت جداگانه با اسید گلیکول اکسید، ترکیبات آمینو و رزین dicyandiamide و غیره پیش پردازش شده و سپس کروم کمتری تهیه می شود
[ترجمه گوگل]پودر ترشی یا پوسته پوسته شده به صورت جداگانه با اسید گلیکول اکسید، ترکیبات آمینو و رزین dicyandiamide و غیره پیش پردازش شده و سپس کروم کمتری تهیه می شود
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
پیشنهاد کاربران
I waited with bated breath for what would happen next
کلمات دیگر: