جوانان، جوانی، شباب، نوباوگان، شخص جوان، فتوت
youths
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. those youths sacrificed their lives for their country
آن جوانان جان خود را فدای میهن خود کردند.
2. the misguided youths who burn down shops
جوانان گمراهی که مغازه ها را آتش میزنند.
3. there the youths disported themselves to their heart's content
جوانان در آنجا تا دلشان می خواست خوشی کردند.
4. gangs of rioting youths
دار و دسته های جوانان آشوبگر
5. a hollow generation of youths
نسلی از جوانان درون تهی
6. it is the society that fashions some youths into criminals
این اجتماع است که برخی جوانان را تبهکار می کند.
7. these songs are the creation of a group of kashani youths
این ترانه ها از نوآوری های گروهی از جوانان کاشی است.
پیشنهاد کاربران
جوانان
کلمات دیگر: