1. to enter into the priesthood
وارد کار کشیشی شدن
2. He is celebrating 30 years in the priesthood.
[ترجمه ترگمان]او در حال جشن گرفتن ۳۰ سال کشیش شدن است
[ترجمه گوگل]او 30 سال در مذهب مذهبی جشن می گیرد
3. He spent the first twenty-five years of his priesthood as an academic.
[ترجمه ترگمان]او بیست و پنج سال اول را به عنوان یک استاد دانشگاه گذراند
[ترجمه گوگل]او اولین بیست و پنج سال از کشیش خود را به عنوان یک آکادمیک سپری کرد
4. He felt the call of the priesthood early on in his life.
[ترجمه ترگمان]از آغاز زندگی خود، خبر کشیش شدن کشیش را احساس کرد
[ترجمه گوگل]او زنی را که در اوایل زندگی او بود، احساس کرد
5. He felt called to the priesthood .
[ترجمه ترگمان]خود را به کشیش شدن فرا می خواند
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که به روحانی احضار شده است
6. He left the priesthood to get married.
[ترجمه ترگمان]کشیش را ترک گفت تا ازدواج کند
[ترجمه گوگل]او وحشی را ترک کرد تا ازدواج کند
7. Should the General Synod vote women into the priesthood?
[ترجمه ترگمان]آیا شورای عمومی، زنان را به سلک کشیشان درآورد؟
[ترجمه گوگل]آیا شورای عمومی باید زنان را به وحشی معرفی کند؟
8. He began his religious training for the priesthood.
[ترجمه ترگمان]او آموزش مذهبی خود را برای کشیش شدن آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او آموزش مذهبی خود را برای مذهب آغاز کرد
9. He was later received into the priesthood.
[ترجمه ترگمان]بعدها در سلک کشیشان شدن درآمد
[ترجمه گوگل]او بعدها به خدای مقدس فرستاده شد
10. Efforts to recruit more men to the priesthood have not been successful.
[ترجمه ترگمان]تلاش برای استخدام افراد بیشتر برای کشیش شدن موفق نبوده است
[ترجمه گوگل]تلاش برای جذب مردان بیشتر به روحانی موفق نبوده است
11. An indelible stamp, like the priesthood.
[ترجمه ترگمان]یک مهر نشدنی، مثل کشیش
[ترجمه گوگل]تمبر قابل تمیز، مانند کشیشی
12. While Bourdieu's self-deprecatory claims to priesthood and orthodoxy turn out to be a cover for a very avant-garde sociology of culture.
[ترجمه ترگمان]در حالی که ادعا شده بوردیو ادعا می کند که ادعای کشیش شدن و آیین سنتی، پوششی برای جامعه شناسی مدرن فرهنگی است
[ترجمه گوگل]در حالی که ادعای خودپرداخت بوردیو برای وفاداری و ارتداد به نظر می رسد پوشش یک جامعه شناسی بسیار آوانگارد فرهنگ است
13. The priesthood of central computing has already given way to a secular world of laypeople playing with multiplying microprocessors.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، شغل کشیشی محاسبه مرکزی به یک دنیای سکولار از laypeople که با microprocessors کردن microprocessors می کنند، داده شده است
[ترجمه گوگل]مذهب محاسبات مرکزی در حال حاضر راه را برای یک دنیای سکولار از افراد غیر مجاز در حال پخش با میکروپروسسورهای ضرب کرده است
14. Oddly, it was men who'd left the active priesthood to marry who were most eloquent about celibacy.
[ترجمه ترگمان]به طرز عجیبی، مردانی بود که از کشیشی فعال برای ازدواج با کسانی که در مورد تجرد و celibacy حرف می زدند ترک کرده بودند
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب بود، آن مردان بود که از کشیش فعال اجتناب کرد تا ازدواج کنند که بیشتر در مورد بی عدالتی سخاوتمند بودند