کلمه جو
صفحه اصلی

undermined

انگلیسی به فارسی

تضعیف شد، تحلیل بردن، نقب زدن، از زیر خراب کردن


پیشنهاد کاربران

تضعیف شده

تحلیل رفته، آسیب دیده، صدمه دیده، سست، ضعیف، نابود، فروپاشیده، ازبین رفته، تخریب شده


کلمات دیگر: