حسودانه، ازروی رشک، ازروی غبطه، باغبطه خوری
enviously
حسودانه، ازروی رشک، ازروی غبطه، باغبطه خوری
انگلیسی به فارسی
حسادت
انگلیسی به انگلیسی
• jealously, covetously, resentfully
جملات نمونه
1. They look enviously at the success of their European counterparts.
[ترجمه ترگمان]آن ها با حسرت به موفقیت همتایان اروپایی خود نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها با افتخار بر موفقیت همتایان اروپایی خود نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها با افتخار بر موفقیت همتایان اروپایی خود نگاه می کنند
2. I was looking enviously at your plate, wishing I'd had the fish.
[ترجمه ترگمان]داشتم به بشقاب تو نگاه می کردم و آرزو می کردم کاش ماهی داشتم
[ترجمه گوگل]من به طرز وحشتناکی در بشقاب خود نگاه میکردم و مایل بودم ماهی داشته باشم
[ترجمه گوگل]من به طرز وحشتناکی در بشقاب خود نگاه میکردم و مایل بودم ماهی داشته باشم
3. "You haven't changed," I am often enviously told.
[ترجمه ترگمان]من اغلب با حسادت به او گفتم: \" تو تغییر نکردی \"
[ترجمه گوگل]'من تغییری نکرده ام' اغلب اغراق می گویم
[ترجمه گوگل]'من تغییری نکرده ام' اغلب اغراق می گویم
4. She stroked the rich velvet of the dress enviously.
[ترجمه ترگمان]با رشک و حسرت آن مخمل زیبا را نوازش کرد
[ترجمه گوگل]او غافلگیر شده از لباس غلیظ لباس را سد کرد
[ترجمه گوگل]او غافلگیر شده از لباس غلیظ لباس را سد کرد
5. Although ever watchful of her enviously slim figure she was not obsessive, and loved to dine out.
[ترجمه ترگمان]گر چه همیشه از آن هیکل لاغر و enviously که داشت، همیشه مراقب بود، و دوست داشت بیرون شام بخورد
[ترجمه گوگل]هرچند که هرگز مراقب او از نظر وی غم انگیز باریک بود او وسواس نداشت و دوست داشت که غذا بخورد
[ترجمه گوگل]هرچند که هرگز مراقب او از نظر وی غم انگیز باریک بود او وسواس نداشت و دوست داشت که غذا بخورد
6. Vincent spoke almost enviously of the miners' darkness, and the chance it gave them to reclaim the light.
[ترجمه ترگمان]وینسنت با حسادت نسبت به تاریکی معدنچیان صحبت می کرد و فرصتی که به آن ها می داد تا روشنایی را اصلاح کنند
[ترجمه گوگل]وینسنت تقریبا از حسادت از تاریکی معدنچی سخن می گفت، و این فرصت را برای آنها داد تا نور را به دست آورند
[ترجمه گوگل]وینسنت تقریبا از حسادت از تاریکی معدنچی سخن می گفت، و این فرصت را برای آنها داد تا نور را به دست آورند
7. Neal Lawson refers provocatively but also enviously to the early Thatcherites' political and intellectual "brilliance".
[ترجمه ترگمان]نیل لا سن به صدای provocatively اشاره می کند، اما با حسادت به \"درخشش\" اولیه سیاسی و فکری \"Thatcherites\" نیز می پردازد
[ترجمه گوگل]نیل لاوسون به طور تحریک آمیز، اما همچنین به زودی به زودیاش تاچریان 'درخشش سیاسی و فکری' اشاره می کند
[ترجمه گوگل]نیل لاوسون به طور تحریک آمیز، اما همچنین به زودی به زودیاش تاچریان 'درخشش سیاسی و فکری' اشاره می کند
8. We watched enviously as they gathered wood, old tires and cardboard boxes for a huge bonfire.
[ترجمه ترگمان]همچنان که چوب ها را جمع می کردند، تایرهای قدیمی و جعبه های مقوایی برای یک آتش بزرگ تماشا کردیم
[ترجمه گوگل]ما با افتخار تماشا می کردیم، چون آنها چوب، لاستیک های قدیمی و جعبه های مقوایی را برای یک آتش سوزی بزرگ جمع آوری کردند
[ترجمه گوگل]ما با افتخار تماشا می کردیم، چون آنها چوب، لاستیک های قدیمی و جعبه های مقوایی را برای یک آتش سوزی بزرگ جمع آوری کردند
9. Tanya thought enviously, he must go a long way south.
[ترجمه ترگمان]تانیا با حسرت فکر می کرد، باید راه درازی در جنوب پیش برود
[ترجمه گوگل]تانیا با افتخار وحشت زده، باید به سمت جنوب بلند شود
[ترجمه گوگل]تانیا با افتخار وحشت زده، باید به سمت جنوب بلند شود
10. The passengers standing in line, straining to get out, stared enviously when Cantor was asked to deplane first.
[ترجمه ترگمان]مسافران در صف ایستاده بودند و تقلا می کردند که بیرون بروند و هنگامی که از پیاده شدن از هواپیما پیاده می شدند با حسرت به آن ها نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]مسافران ایستاده در خط، straining به خارج شدن، به زشت خیره شد، زمانی که Cantor از ابتدای خواسته شد
[ترجمه گوگل]مسافران ایستاده در خط، straining به خارج شدن، به زشت خیره شد، زمانی که Cantor از ابتدای خواسته شد
11. How did she keep her eyes that way, thought Scarlett, looking at her enviously.
[ترجمه ترگمان]اسکارلت با حسرت به او نگاه کرد و باخود گفت: از کجا به این طرف نگاه می کرد؟
[ترجمه گوگل]اسکارلت فکر کرد چهره اش چشمانش را حفظ کرد، به زودی به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]اسکارلت فکر کرد چهره اش چشمانش را حفظ کرد، به زودی به او نگاه کرد
12. Yet again, they were looking for their way home blindly, enviously.
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها داشتند کورکورانه دنبال راه خود به سوی خانه می گشتند
[ترجمه گوگل]با این حال، دوباره آنها به طرز عجیبی به کورکورانه نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]با این حال، دوباره آنها به طرز عجیبی به کورکورانه نگاه می کردند
پیشنهاد کاربران
He leant in and kissed her as I watched enviously
کلمات دیگر: