آنکه شکمش لاغر بود مقابل فربه شکم .
لاغر شکم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لاغر شکم. [ غ َ ش ِ ک َ ] ( ص مرکب ) مصمعه. طوی ؛ مرد لاغرشکم. هیفاء؛ زن لاغرشکم. هیف ؛ لاغرشکم و باریک میان گردیدن. اسمأل الرجل ؛ لاغر و باریک شکم گردید. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: