زخمی شده، با سیخونک بحرکت واداشتن، سیخونک زدن، خلیدن، تحریک کردن، ازردن، سیخ زدن، خلیدگی، با چیز نوکتیز فرو کردن
pricked
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
سوزن رفت در دستش .
زخمی😇
چیز نوک تیز فرو کردن
کلمات دیگر:
زخمی شده، با سیخونک بحرکت واداشتن، سیخونک زدن، خلیدن، تحریک کردن، ازردن، سیخ زدن، خلیدگی، با چیز نوکتیز فرو کردن