گاورود
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گاورود. ( اِخ ) قلعه ای بوده است نزدیک سلطانیه. رجوع به ذیل جامعالتواریخ رشیدالدین فضل اﷲ ص 221، 250 شود.
گاورود. ( اِخ ) یا دیاله یا سیروان رود. این رود ازجبال مغرب اسدآباد ( سر راه همدان به کرمانشاهان ) سرچشمه میگیرد و از سرحد ایران و عراق میگذرد و به روددجله می پیوندد و یکی از شعب مهم آن آب حلوان است.
گاورود. (اِخ ) قلعه ای بوده است نزدیک سلطانیه . رجوع به ذیل جامعالتواریخ رشیدالدین فضل اﷲ ص 221، 250 شود.
گاورود. (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش کامیاران ، همچنین نام روخانه ای است که در این دهستان جاری است . این دهستان در شمال باختری واقع، محدود است از طرف شمال به دهستانهای حومه ٔ سنندج و ییلاق ، از طرف جنوب باختر دهستان سوسور، از خاور دهستانهای کلیائی و ییلاق . منطقه ای است کوهستانی هوای آن سردسیر سالم آب اکثر قراء آن ازچشمه های مهم کوهستانی و قسمتی از رودخانه ٔ گاورود وامیرآباد تأمین میگردد. محصول عمده ٔ دهستان غلات ، لبنیات است رود گاورود که شرح سرچشمه ٔ آن در بخش سنقرکلیائی داده شد از این دهستان گذشته در دهستان فقیه سلیمان حومه ٔ سنندج به رودخانه ٔ قشلاق ملحق میشود. رودخانه ٔ امیرآباد در قسمت شمالی دهستان از ارتفاعات بین دهستان ییلاق و این دهستان سرچشمه میگیرد و چند آبادی کنار خود را مشروب مینماید و در 4000گزی جنوب فقیه سلیمان به رودخانه ٔ گاورود ملحق میشود. کلیه ٔ قراء دهستان در طول دو دره ٔ گاورود و رودخانه ٔ امیرآباد واقع شده اند. راه شوسه ٔ کرمانشاه به سنندج از باختر دهستان میگذرد. راه آبادیهای دهستان عموماً مالرو میباشد. این دهستان از 38 آبادی تشکیل شده دارای 12 هزار تن است . مرکز دهستان ده امین آباد و قراء مهم آن بشرح زیر است : خامسان ، موجش ، رمشت ، مارنج ، کیله گلان ، اشکفتان ، گرگر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
گاورود. (اِخ ) یا دیاله یا سیروان رود. این رود ازجبال مغرب اسدآباد (سر راه همدان به کرمانشاهان ) سرچشمه میگیرد و از سرحد ایران و عراق میگذرد و به روددجله می پیوندد و یکی از شعب مهم آن آب حلوان است .