کلمه جو
صفحه اصلی

burdening


علوم مهندسى : بارگیرى

انگلیسی به فارسی

بارگیری، بار کردن، تحمیل کردن، سنگین بار کردن


جملات نمونه

1. ruddy spheres burdening the apple boughs
کره های سرخ فامی که بر شاخه های درخت سیب سنگینی می کرد

پیشنهاد کاربران

سنگینی


کلمات دیگر: