کلمه جو
صفحه اصلی

mesial


وابسته به یا به سوی یا در وسط، میانی، منصف، اوسط

انگلیسی به فارسی

وابسته به یا به سوی یا در وسط، میانی، منصف


(دندان پزشکی) میانچهر


مزيال


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the center of a body, medial; pertaining to or near the centerline of the dental arch (dentistry)

دیکشنری تخصصی

[دندانپزشکی] میانی، وسطی، به سطحی (از پنج سطح دندان) که به خط وسط یا midline نزدیکتر است اطلاق می گردد.

جملات نمونه

1. It is difficult to upright the mesial tipping and over-erupted molars without extrusion with traditional orthodontic method.
[ترجمه ترگمان]صاف کردن آسیاب بادی با استفاده از روش orthodontic سنتی دشوار است
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش سنتی ارتودنسی، اکسیژن غلاف مسیال و مولرهای بیش از حد فرسایشی بدون اکستروژن دشوار است

2. The mesial is the surfaces of the tooth that faces toward the front or midline of the mouth.
[ترجمه ترگمان]The سطوح دندان است که به سمت جلو یا لبه دهان حرکت می کند
[ترجمه گوگل]Mesial سطوح دندان است که به طرف جلو یا میان خط دهان متصل است

3. EI values were computed in mesial and lateral structures of the temporal lobe in a group of 17 patients with mesial temporal lobe epilepsy (MTLE).
[ترجمه ترگمان]EI در mesial و ساختارهای جانبی لوب گیجگاهی در گروهی از ۱۷ بیمار مبتلا به صرع لوب گیجگاهی (mtle)محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]مقادیر EI در ساختار مزیال و جانبی لوب تمپورال در یک گروه از 17 بیمار مبتلا به صرع لوب مرییانی (MTLE) محاسبه شد

4. Mesial portion of the mandibular canal wall was not intact.
[ترجمه ترگمان]قسمت Mesial از دیواره مجرای آرواره زیرین سالم نبود
[ترجمه گوگل]بخش Mesial از دیواره کانال فک پایین فک نمی کند

5. Objective To study the mechanism of tooth mesial migration with animal experiment.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه مکانیسم مهاجرت mesial با تجربه حیوانات
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه مکانیسم مهاجرت دندان مزانشیمی با آزمایش حیوانات

6. Results MBT appliance is better to control the mesial inclination of molars, the vertical movement and torque of anteriors.
[ترجمه ترگمان]نتایج این دستگاه برای کنترل تمایل mesial دندان، حرکت عمودی و گشتاور of بهتر است
[ترجمه گوگل]نتایج دستگاه MBT بهتر است برای کنترل میل مسیال مولر، حرکت عمودی و گشتاور از جلو

7. Method: 40 curved mesial - buccal canals in mandibular molars were selected and divided into two groups randomly.
[ترجمه ترگمان]روش: ۴۰ کانال خمیده mesial - buccal در mandibular آسیاب selected انتخاب شدند و به دو گروه به صورت تصادفی تقسیم شدند
[ترجمه گوگل]روش: 40 کانال مزیال انسدادی - مسمومی - باکال در دندان های مولر فک پایین انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند

8. The preferential involvement of frontal lobe, cerebellum and mesial temporal areas may correspond to the selective language and speech deficits in DS children.
[ترجمه ترگمان]مشارکت ترجیحی بخش های قدامی، مخچه و mesial ممکن است با اختلالات گفتاری و نقص گفتاری در کودکان DS مرتبط باشد
[ترجمه گوگل]دخالت ترجیحی مناطق لوب پیشانی، مخچه و مسجد ممکن است با کمبود زبان و کمرداری انتخابی در کودکان DS ارتباط داشته باشد

9. A similar technique to correct the mesial impaction of other molars was reported in this article. The resolutions of clinical problems while molar uprighting were also proposed.
[ترجمه ترگمان]یک روش مشابه برای اصلاح impaction mesial دندان دیگر در این مقاله گزارش شده است The مشکلات بالینی در حالی که uprighting مولی نیز پیشنهاد شده بودند
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک تکنیک مشابه برای اصلاح تراکم مزیال مولرهای دیگر گزارش شده است قطعنامه های مربوط به مشکلات بالینی در حالی که در سمت راست مولر نیز پیشنهاد شده بود

10. The heart is mesial to the lungs.
[ترجمه ترگمان]قلب به ریه ها فشار می آورد
[ترجمه گوگل]قلب مزایا به ریه ها است

11. Objective To analysis the clinical traits of mesial frontal epilepsy.
[ترجمه ترگمان]هدف تحلیل ویژگی های بالینی صرع لوب پیشانی
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی صرع مزیال جلدی

12. The mesial prefrontal cortex is thought to be important to social and other behavior and emotions.
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که قشر پیش پیشانی mesial برای رفتار و عواطف دیگر مهم است
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که قشر پیش فونتیال mesial به رفتار و احساسات اجتماعی و دیگران مهم است

13. Objective: To analyze the clinical features and surgical role of low-grade gliomas of mesial temporal lobe.
[ترجمه ترگمان]هدف: تحلیل ویژگی های بالینی و نقش جراحی of درجه پایین لوب گیجگاهی
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی و نقش جراحی گلیوما کم کلی لوب موریانه مزیال

14. This creates a composite tunnel that is open only on the mesial .
[ترجمه ترگمان]این یک تونل ترکیبی ایجاد می کند که فقط روی the باز است
[ترجمه گوگل]این یک تونل ترکیبی است که فقط در mesial باز است

15. Specifically, they found autistic children had 79 percent more neurons in the dorsolateral prefrontal cortex and 29 percent more in the mesial prefrontal cortex than other kids.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، آن ها دریافتند که کودکان اوتیسمی ۷۹ درصد بیشتر در قشر پیش پیشانی dorsolateral و ۲۹ درصد بیشتر در قشر پیش پیشانی mesial نسبت به دیگر کودکان مبتلا شده اند
[ترجمه گوگل]به طور خاص، کودکان مبتلا به اوتیسم 79 درصد بیشتر از نورون های در قشر پیشانی مغز و 29 درصد بیشتر در قشر پیشانی مغز در مقایسه با سایر بچه ها بودند


کلمات دیگر: