1. Laughter is a tranquilizer with no side effects.
[ترجمه ترگمان]خنده یک آرام بخش است که هیچ عارضه جانبی ندارد
[ترجمه گوگل]خنده یک آرامش دهنده است و بدون عوارض جانبی
2. Tranquilizers zonked her out.
[ترجمه ترگمان] tranquilizers \"اونو آزاد کرده\"
[ترجمه گوگل]ترنویلیزر او را از بین برد
3. Some one joked about opening a tranquilizer concession.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها در مورد باز کردن یک امتیاز آرام کننده مزاح می کردند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها در مورد افتتاحیه ضمانتنامه آرام صحبت می کردند
4. You may wonder why sleeping pills and tranquilizers are on a list of drugs that can cause insomnia.
[ترجمه ترگمان]ممکن است تعجب کنید که چرا قرص خواب و tranquilizers در لیستی از داروها قرار دارند که می تواند باعث بی خوابی شما شود
[ترجمه گوگل]شما ممکن است بدانید که چرا قرص ها و آرام کننده ها در لیست داروهایی هستند که می توانند باعث بی خوابی شوند
5. Religion is a tranquilizer of the soul that makes believers feel a sense of peace and happiness. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]دین یک آرام بخش از روح است که باعث می شود مومنان احساس آرامش و شادی کنند دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]دین یک آرامش روح است که باعث می شود مؤمنان احساس صلح و شادی کنند دکتر T P Chia
6. Tranquilizers tend to blunt their responses and slow their adaptation to the problem.
[ترجمه ترگمان]tranquilizers تمایل دارند پاسخ های خود را رک کنند و سازگاری آن ها را با مشکل کند کنند
[ترجمه گوگل]ترانسفورماتورها تمایل دارند پاسخ های خود را تیز کنند و سازگاری خود را با مشکل کاهش دهند
7. It's almost impossible to take tranquilizers for long without becoming dependent.
[ترجمه ترگمان]این تقریبا غیر ممکن است که بدون وابستگی به مدت طولانی، طول بکشد
[ترجمه گوگل]تقریبا غیرممکن است برای مدت طولانی بدون تبدیل شدن به وابستگی، آرامش بخشیده شود
8. Injections of α - endorphin acted as a tranquilizer and a mild analgesic.
[ترجمه ترگمان]Injections، اندورفین به عنوان یک داروی آرام بخش و یک داروی مسکن ملایم عمل کرده است
[ترجمه گوگل]تزریق α - اندورفین به عنوان یک آرام بخش و یک ضد درد مؤثر عمل کرد
9. Probably, therefore, some substance in the tranquilizer inhibits fertility.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، احتمالا، مقداری از مواد در آرام کننده مانع از باروری می شود
[ترجمه گوگل]احتمالا، بنابراین، برخی از مواد موجود در آرام بخش، باروری را مهار می کند
10. If a tranquilizer is prescribed, be sure your physician informs you of its possible side effects, such as addiction.
[ترجمه ترگمان]اگر یک آرام بخش تجویز شود، مطمئن شوید که پزشک شما از اثرات جانبی احتمالی آن اطلاع می دهد، مانند اعتیاد
[ترجمه گوگل]اگر آرامبخش تجویز می شود، مطمئن شوید که پزشک شما از عوارض جانبی احتمالی مانند اعتیاد به شما اطلاع می دهد
11. A drug that reduces nervous tension; a tranquilizer.
[ترجمه ترگمان]دارویی که تنش عصبی را کاهش می دهد؛ یک آرام بخش
[ترجمه گوگل]داروئی که تنش عصبی را کاهش می دهد آرامش بخش
12. A drug company that dominates the tranquilizer market.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت دارویی که بر بازار آرام کننده مسلط است
[ترجمه گوگل]یک شرکت دارویی که در بازار آرامبخش قرار دارد
13. And the red ones are tranquilizer and blood - splatter darts.
[ترجمه ترگمان]و اونایی که قرمزه مسکن و تزریق خون هستن
[ترجمه گوگل]و آنهایی که قرمز هستند آرام بخش و خون - dart splatter
14. Use honey as a tranquilizer and sedative.
[ترجمه ترگمان]از عسل به عنوان مسکن و مسکن استفاده کن
[ترجمه گوگل]از عسل به عنوان یک آرام بخش و آرام بخش استفاده کنید
15. He died after taking a lethal cocktail of alcohol and tranquilizers.
[ترجمه ترگمان]اون بعد از گرفتن یه کوکتل (مشروب)و آرام بخش (داروی آرام بخش)مرد
[ترجمه گوگل]او پس از مصرف کوکتل کشنده الکل و آرام کننده ها فوت کرد