1. body cavity
حفره ی بدن،تن خال
2. cranial cavity
کاواکی کاسه ی سر،حفره ی جمجمه ای
3. glenoid cavity
حفره ی کاسه ای
4. tooth cavity
کرم خوردگی دندان
5. uterine cavity
کاواک زهدانی،حفره ی رحم
6. the nasal cavity
حفره ی بینی
7. water enters the cavity at one end and is expelled at the other
آب از یک طرف گودال وارد و از طرف دیگر بیرون ریخته می شود.
8. dr. jamsheed filled the cavity in my tooth
دکتر جمشید کرم خوردگی دندان مرا پر کرد.
9. Put herbs inside the body cavity of the fish.
[ترجمه ترگمان]گیاهان را در حفره بدن ماهی قرار دهید
[ترجمه گوگل]گیاهان را درون حفره بدن ماهی قرار دهید
10. To sweeten your oral cavity, you can have a piece of chewing gum.
[ترجمه ترگمان]برای شیرین کردن حفره دهانی، می توانید آدامس جویدن آدامس داشته باشید
[ترجمه گوگل]برای خنک کردن حفره دهان، می توانید یک قطعه از آدامس را داشته باشید
11. If you have cavity walls, insulate them.
[ترجمه کیانا رجایی] اگر دیواره حفره ای دارید آن را پر ( منظور از پر کردن همان پر کردن حفره بوسیله ماده دندان پزشکی است ) کنید
[ترجمه ترگمان]اگر دیواره ای حفره دارید، آن ها را نادیده بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر دیوارهای حفره ای دارید، آنها را عایق بندی کنید
12. Deep inside the cavity was a small, dark chamois bag with a draw-string neck.
[ترجمه ترگمان]درون حفره یک کیسه چرمی کوچک و کوچک با گردنی کشیده بود
[ترجمه گوگل]درون حفره عمیق، یک کیسه کوچک قهوه ای چرمی با گردن ریسمان بود
13. There was a cavity beneath with a string of pearls in it.
[ترجمه ترگمان]یک حفره پایین تر از یک گردن بند مروارید در آن دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک حفره در زیر با یک رشته مروارید در آن وجود دارد
14. Mr O'Sullivan filled an enormous cavity completely painlessly, while a video screen showed a blow-up of the tooth being worked on.
[ترجمه ترگمان]آقای سالیوان یک گودال بزرگ را کاملا بدون درد پر کرد، در حالی که یک صفحه ویدئویی نشان دهنده ضربه ای بود که بر روی آن کار گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]آقای O'Sullivan یک حفره عظیم را کاملا بدون دردسر پر کرد، در حالی که یک صفحه نمایش ویدئویی نشان داد که دندان در حال کار بر روی انفجار است
15. The stomach was then returned to the abdominal cavity and the wound covered with a moistened cotton wool pad.
[ترجمه ترگمان]سپس شکم به حفره شکمی بازگشت و زخم با یک پد مرطوب کننده پنبه پوشانده شد
[ترجمه گوگل]سپس معده به حفره شکمی بازگشت و زخم با پد پنبه مرطوب پوشیده شده بود
16. It was a cavity made by the tumbling together of several large boulders, and roofed by the encroaching undergrowth.
[ترجمه ترگمان]این گودال توسط چندین تخته سنگ بزرگ ساخته شده بود که توسط چندین تخته سنگ بزرگ ساخته شده بود و با سقف برخورد کرده بود
[ترجمه گوگل]این حفره ای است که توسط چندین سنگ فرش بزرگ ایجاد شده و با زیرزمینی مخرب روبرو می شود