1. intake of college students is up
میزان پذیرش دانشجو بالا رفته است.
2. the intake of breath
فرو بردن نفس
3. the intake of cool air
درونکشی هوای سرد
4. a sewer intake
دهانه ی فاضلاب آب
5. an adequate intake of food
خوردن خوراک به مقدار کافی
6. He has been advised to increase his fibre intake.
[ترجمه ترگمان]به او توصیه شده است که جذب فیبر خود را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]او توصیه شده است که میزان فیبر خود را افزایش دهد
7. I heard a sharp intake of breath behind me.
[ترجمه ترگمان]صدای نفس عمیقی از پشت سرم شنیدم
[ترجمه گوگل]من یک نفس عمیق از پشت سرم شنیدم
8. The intake of gasoline was stopped by a clogged fuel line.
[ترجمه ترگمان]مصرف بنزین توسط یک خط سوخت مسدود شده متوقف شد
[ترجمه گوگل]مصرف بنزین توسط یک خط سوخت مفقوده متوقف شد
9. Make sure you have a balanced intake of vitamins A, B, C and D.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که یک ورودی متعادل از ویتامین های آ، B، C و D داشته باشید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که مصرف متعادل ویتامین A، B، C و D
10. What is your daily intake of calories?
[ترجمه ترگمان]مصرف روزانه کالری شما چیست؟
[ترجمه گوگل]مصرف روزانه کالری شما چقدر است؟
11. Try to reduce your intake of fat.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید میزان مصرف چربی را کاهش دهید
[ترجمه گوگل]سعی کنید میزان مصرف چربی خود را کاهش دهید
12. Sickness may develop from inadequate fluid intake.
[ترجمه Sepideh] بیماری ممکن است از نوشیدن غیر کافی مایعات نشأت بگیرد.
[ترجمه ترگمان]بیماری ممکن است ناشی از دریافت مایع ناکافی باشد
[ترجمه گوگل]بیماری ممکن است از دریافت مایع ناکافی حاصل شود
13. Everyone benefited from limiting their intake of tea to just three or four cups a day.
[ترجمه ترگمان]همه از محدود کردن مصرف چای به تنها سه یا چهار فنجان در روز سود بردند
[ترجمه گوگل]هر کس از محدود کردن مصرف چای خود به سه یا چهار فنجان در روز سود می برد
14. The teacher-training college has increased its intake of students by 50% this year.
[ترجمه ترگمان]این دانشکده تربیت معلم در سال جاری میزان جذب دانشجویان را ۵۰ درصد افزایش داده است
[ترجمه گوگل]کالج آموزش معلمان در سال جاری 50 درصد از دانش آموزان خود را افزایش داده است
15. The intake valve was jammed open.
[ترجمه ترگمان]دریچه ورودی کاملا باز شده بود
[ترجمه گوگل]دریچه ورودی باز بود
16. Universities were ill-equipped to meet the massive intake of students.
[ترجمه ترگمان]دانشگاه ها برای مواجهه با جذب انبوه دانشجویان تجهیز شده بودند
[ترجمه گوگل]دانشگاه ها مجهز بودند تا از پذیرش عظیم دانشجویان رضایت داشته باشند
17. Keep a count of your calorie intake for one week.
[ترجمه ترگمان]برای یک هفته حساب کالری خود را بشمارید
[ترجمه گوگل]تعداد کالری مصرفی خود را برای یک هفته نگه دارید
18. The school has an annual intake of 20 to 30.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه ورودی سالیانه ۲۰ تا ۳۰ دارد
[ترجمه گوگل]مدرسه مصرف سالیانه 20 تا 30 را دارد