1. a compulsion to be clean
وسواس نظافت
2. under compulsion (by compulsion)
تحت فشار،به زور
3. there was no compulsion on the workers to take part in the parade
کارگران را مجبور به شرکت در رژه نکرده بودند.
4. her strongest hate is compulsion
منفورترین چیز برای او اجبار است.
5. The desire to laugh became a compulsion.
[ترجمه پارس زاده] تمایل او به خندیدن به یک وسواس تبدیل شد.
[ترجمه Sattari 1001] شوق خنده اورا واداربه خندیدن کرد.
[ترجمه ترگمان] اشتیاق به خندیدن تبدیل به اجبار شد
[ترجمه گوگل]تمایل به خندیدن، مجبور شد
6. The legal system is based on compulsion.
[ترجمه ترگمان]نظام حقوقی ملزم به اجبار است
[ترجمه گوگل]سیستم حقوقی مبتنی بر محکومیت است
7. Slaves work by compulsion, not by choice.
[ترجمه ترگمان] برده ها با اجبار کار می کنند، نه با انتخاب
[ترجمه گوگل]بردگان بر اثر اجبار، و نه انتخابی کار می کنند
8. He felt a sudden compulsion to drop the bucket and run.
[ترجمه ترگمان]ناگهان به ذهنش نفوذ کرد که سطل را پایین بیاورد و فرار کند
[ترجمه گوگل]او احساس ناگهانی به رها کردن سطل و اجرا کرد
9. You are under no compulsion to pay immediately.
[ترجمه Sattari 1001] شما مجبور به پرداخت فوری هزینه نیستید.
[ترجمه ترگمان] تو هیچ اجباری برای پرداخت پول نداری
[ترجمه گوگل]شما مجبور نیستید بلافاصله پرداخت کنید
10. The use of compulsion in psychiatric care cannot be justified.
[ترجمه ترگمان]استفاده از اجباری در مراقبت های روانی را نمی توان توجیه کرد
[ترجمه گوگل]استفاده از اجبار در مراقبت های روانپزشکی قابل توجیه نیست
11. You're under no compulsion to take part.
[ترجمه ترگمان]تو هیچ اجباری نداری که نقش بازی کنی
[ترجمه گوگل]شما هیچ مشکلی برای شرکت در آن ندارید
12. He felt an inner compulsion to write.
[ترجمه ترگمان]احساس درونی درونی او را در ذهن خود احساس می کرد
[ترجمه گوگل]او احساس ضعف درونی برای نوشتن داشت
13. Owners are under no compulsion to sell their land.
[ترجمه ترگمان]ارباب ها نمیتونن سرزمین خودشون رو بفروشن
[ترجمه گوگل]صاحبان آنها هیچ مجبور به فروش زمین خود نیستند
14. He felt a great compulsion to drive too fast.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که به سرعت می تواند رانندگی کند
[ترجمه گوگل]او عصبانیت زیادی برای رانندگی بیش از حد داشت
15. Don't feel under any compulsion to take me with you.
[ترجمه ترگمان]هیچ احساس بدی نداری که من رو با خودت ببری
[ترجمه گوگل]تحت هیچ شرایطی به من مراجعه نکنید