1. She will now begin occupational therapy to regain the use of her hands.
[ترجمه ترگمان]او اکنون درمان شغلی را برای به دست آوردن استفاده از دست خود آغاز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او اکنون شروع به کار درمانی برای به دست آوردن استفاده از دست خود خواهد کرد
2. The two charities have worked successfully together, advancing occupational therapy in the drug detoxification centres.
[ترجمه ترگمان]این دو موسسه خیریه با موفقیت با یکدیگر کار کرده اند و درمان شغلی در مراکز سم زدایی مواد مخدر را افزایش داده اند
[ترجمه گوگل]این دو موسسه خیریه با همکاری با یکدیگر، پیشرفت کار شغلی در مراکز سم زدایی مواد مخدر را انجام داده اند
3. Group therapy every day. Occupational therapy.
[ترجمه ترگمان]درمان گروهی در هر روز درمان حرفه ای
[ترجمه گوگل]گروه درمان هر روز کار درمانی
4. Microcomputers and assessment in occupational therapy.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی و ارزیابی در درمان شغلی
[ترجمه گوگل]Microcomputers و ارزیابی در کار شغلی
5. She also takes part in physical and occupational therapy programs at the Kennedy Krieger Institute for children.
[ترجمه ترگمان]او همچنین در برنامه های درمانی فیزیکی و شغلی در موسسه کندی Krieger برای کودکان شرکت می کند
[ترجمه گوگل]او همچنین در برنامه های درمانی فیزیکی و شغلی در موسسه Kennedy Krieger برای کودکان شرکت می کند
6. Including physiotherapy and occupational therapy and speech therapy, and so on.
[ترجمه ترگمان]از جمله فیزیوتراپی و درمان حرفه ای و گفتار درمانی و غیره
[ترجمه گوگل]از جمله فیزیوتراپی و کار شغلی و سخنرانی و غیره
7. Methods: 200 schizophrenic patients regularly take part in Occupational Therapy were evaluated with the SDSS, BPRS, SAPS, SANS, IPROS, and SRHMS.
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۲۰۰ بیمار شیزوفرنی که به طور منظم در Therapy کار می کنند، با the، BPRS، saps، SANS، IPROS و SRHMS مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: 200 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیک به طور منظم در درمان شغلی مشارکت داشتند که با SDSS، BPRS، SAPS، SANS، IPROS و SRHMS مورد ارزیابی قرار گرفتند
8. Physiotherapy, occupational therapy and child assessment services are also charged at $ 44 per session.
[ترجمه ترگمان]فیزیوتراپی، درمان شغلی و مراقبت کودک نیز در هر جلسه ۴۴ دلار هزینه دارد
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپی، شغل درمانی و خدمات ارزیابی کودک نیز در هر جلسه 44 دلار هزینه می شود
9. To explore the of occupational therapy for the cerebral palsied children was introduced.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی روش های درمانی شغلی کودکان cerebral مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای کشف کارهای شغلی برای کودکان بالغ مغزی معرفی شد
10. What was your employment status in the occupational therapy profession as at 3 2008?
[ترجمه ترگمان]وضعیت شغلی شما در حرفه درمان شغلی در ۳ سال ۲۰۰۸ چیست؟
[ترجمه گوگل]در 3 سال 2008، وضعیت اشتغال شما در حرفه شغلی چیست؟
11. Is there any concrete information or is it occupational therapy?
[ترجمه ترگمان]آیا اطلاعات عینی وجود دارد و یا درمان شغلی است؟
[ترجمه گوگل]آیا اطلاعات دقیق وجود دارد یا آیا این کار شغلی است؟
12. He had physical therapy, then occupational therapy to begin rebuilding his body.
[ترجمه ترگمان]او فیزیوتراپی را انجام داد و سپس درمان شغلی شروع به بازسازی بدنش کرد
[ترجمه گوگل]او فیزیوتراپی کرده بود، سپس درمانی برای شروع بازسازی بدنش بود
13. Did you seek work in occupational therapy profession during the past 30 days?
[ترجمه ترگمان]آیا در طول ۳۰ روز گذشته به دنبال کار در حرفه درمانی حرفه ای بوده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا در 30 روز گذشته در حرفه شغلی کار کرده اید؟
14. Methods: Comprehensive treatment include Mobilization treatment, occupational therapy, physical therapy.
[ترجمه ترگمان]روش ها: درمان جامع شامل روش درمان، درمان شغلی، درمان فیزیکی است
[ترجمه گوگل]روشها: درمان جامع شامل درمان تلفیقی، کار درمانی، فیزیوتراپی است