1. gloss enamel
لعاب براق
2. the kettle has a red enamel
کتری لعاب قرمز فامی دارد.
3. Teeth have a hard surface layer called enamel.
[ترجمه ترگمان]دندان یک لایه سطحی سخت به نام مینا دارد
[ترجمه گوگل]دندان یک لایه سطح سخت به نام مینا دارد
4. He collected coloured enamel bowls from Yugoslavia.
[ترجمه فاطمه فاطمه] او کاسه های رنگی میناکاری شده را از یوگوسلاوی جمع کرد ( خرید )
[ترجمه ترگمان]چند کاسه لعابی از enamel را از یوگوسلاوی جمع کرد
[ترجمه گوگل]او کاسه های مینای دندان را از یوگسلاوی جمع آوری کرد
5. The iron pan was covered with white enamel.
[ترجمه ترگمان]pan با enamel سفید پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]تابه آهن با مینای سفید پوشیده شده بود
6. I chipped the enamel on my front tooth when I fell over.
[ترجمه ترگمان]وقتی افتادم تو دندونم روی دندونم گیر کرده بودم
[ترجمه گوگل]وقتی که سقوط کردم، مینای دندان روی دندان روی من را تراشیده کردم
7. Some of the enamel on this pan is chipped off.
[ترجمه ترگمان]برخی از the روی این ماهی تابه شکسته شده است
[ترجمه گوگل]برخی از مینای دندان در این پانک خرد شده است
8. Enamel wares clean easily.
[ترجمه ترگمان]Enamel را به آسانی تمیز می کرد
[ترجمه گوگل]محصولات یقه ای به راحتی تمیز می شوند
9. The compartments, or rooms, were decorated in white enamel, the corridor in fumed mahogany.
[ترجمه ترگمان]اتاق ها یا اتاق ها، با قاب های سفید، و راهرو که از چوب ماهون بود تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]محفظه ها و یا اتاق ها در مینا سفید، راهرو در چوب ماهون معطر تزئین شده بود
10. The problem of tracing the invention of enamel is made more difficult by failing to distinguish it more certainly from glass.
[ترجمه ترگمان]مشکل ردیابی اختراع مینا با ناکامی در تمایز آن به طور قطع از شیشه دشوارتر شده است
[ترجمه گوگل]مشکل کشف اختراع مینای دندان، با ناتوانی در تشخیص دقیق آن از شیشه، دشوارتر می شود
11. It was shiny black with red enamel trim and a gleaming chrome blade.
[ترجمه ترگمان]مشکی براق و براق و براق بود و یک تیغه قرمز براق
[ترجمه گوگل]این سیاه و سفید براق با ترمیم مینا قرمز و یک تیغه کروم درخشان بود
12. Enamel, stone and silver combinations are the softer side of the trend.
[ترجمه ترگمان]ترکیبات سنگی، سنگ و نقره، سمت نرم تر این گرایش هستند
[ترجمه گوگل]ترکیبات مینا، سنگ و نقره، مرطوب تر از روند است
13. The front has traces of red paint or enamel and a raised rope pattern around the edge.
[ترجمه ترگمان]این جبهه نشانه هایی از رنگ یا مینای قرمز دارد و یک الگوی طناب بزرگ در اطراف لبه دارد
[ترجمه گوگل]جبهه دارای نقاط قرمز یا مینای دندان و یک الگوی طناب زده در اطراف لبه است
14. Ignorant of the fact that it was Battersea enamel she lit the wick beneath it, well soaked in methylated spirits.
[ترجمه ترگمان]از این حقیقت بی خبر بود که it و فتیله را زیر آن روشن کرده بود، و غرق در ارواح سرگردان شده بود
[ترجمه گوگل]ناشناخته از این واقعیت است که آن ماتیک Battersea بود، او روشن wick در زیر آن، به خوبی در ارواح methylated خیس خورده است
15. An enamel pot arrived and we dipped our fingers in the sweet, gelatinous stuff.
[ترجمه ترگمان]یک قوری مینا از راه رسید و ما انگشتان خود را در آن چیزهای شیرین و gelatinous فرو کردیم
[ترجمه گوگل]یک گلدان مینای دندان وارد شد و انگشتانمان را در مواد شیرین و ژلاتین فرو بردیم