کلمه جو
صفحه اصلی

deodorant

معنی : دئودورانت، بوزدا، برطرف کننده بوی بد، ماده دافع بوی بد
معانی دیگر : ضدبو، (به ویژه برای مالیدن زیر بغل و غیره)

انگلیسی به فارسی

بوزدا، برطرف‌کننده بوی بد، ماده دافع بوی بد

دئودورانت، بوزدا، برطرف کننده بوی بد، ماده دافع بوی بد

انگلیسی به انگلیسی

• substance that masks or destroys unpleasant odors; substance that is used to mask bodily odors
deodorant is a substance that you put on your body to reduce the smell of perspiration.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] ضدبو، بوزدا، (به ویژه براى مالیدن زیر بغل و غیره )، دئودورانت
[بهداشت] بوبر
[نساجی] دافع بو - بوگیر - بو زدا

مترادف و متضاد

دئودورانت (اسم)
deodorant
بوزدا (اسم)
deodorant
برطرف کننده بوی بد (اسم)
deodorant
ماده دافع بوی بد (اسم)
deodorant

something that freshens

Synonyms: air freshener, antiperspirant, cleanser, cosmetic, deodorizer, disinfectant, fumigant, fumigator, smoke screen

جملات نمونه

1. an aerosol deodorant
دئودورانت به صورت اسپری
2. This isn't my usual brand of deodorant.
[ترجمه نا] این مارک معمولی ضد بوی ( دئودرانت ) من نیست
[ترجمه ترگمان]این مارک معمول من نیست
[ترجمه گوگل]این مارک معمولی دئودورانت نیست
3. She applies deodorant to her armpits after she showers.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه دوش میگیره اسپری میزنه زیر بغلش
[ترجمه گوگل]او پس از دوش، دئودورانت را به زیر بغلش اعمال می کند
4. I use unperfumed roll-on deodorant.
[ترجمه ترگمان] من از unperfumed استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]من از دئودورانت رول برنزه استفاده می کنم
5. Both women said they had deodorant sprayed in their noses.
[ترجمه ترگمان]هر دو زن گفتند که دئودورانت برای هر دوی آن ها پاشیده شده است
[ترجمه گوگل]هر دو زن گفتند که دئودورانت را در بینی خود اسپری کرده اند
6. Use a reliable deodorant and mouthwash.
[ترجمه ترگمان]از دئودورانت و دئودورانت خود استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از دئودورانت قابل اعتماد و دهانشویه استفاده کنید
7. He wrote more shampoo, hairspray, deodorant and sliced bread commercials.
[ترجمه ترگمان]He، hairspray، دئودورانت، و آگهی های مربوط به نان را می نوشت
[ترجمه گوگل]او شامپو، اسپری مو، دئودورانت و تبلیغاتی نان خرد شده را نوشت
8. Using deodorant (or deodorant with antiperspirant) every day can help keep body odor in check, too.
[ترجمه ترگمان]استفاده از دئودورانت (یا دئودورانت با antiperspirant)هر روز به داشتن بوی بدن کمک می کند
[ترجمه گوگل]استفاده از دئودورانت (یا دئودورانت با ضد عرق) هر روز می تواند به حفظ بوی بدن در چک نیز کمک کند
9. She sprayed deodorant under her arms.
[ترجمه ترگمان] اون اسپری خوشبو کننده زیر بغلش پاشید
[ترجمه گوگل]او دئودورانت را تحت بازوهایش اسپری کرد
10. BAMBOO CHARCOAL INSOLE HAS FUNCTIONS OF DEODORANT, DRYNESS.
[ترجمه ترگمان]bamboo charcoal insole (bamboo charcoal)دارای عملکرد deodorant، dryness است
[ترجمه گوگل]فلفل سیاه بامبو دارای ویژگی های تخمیر کننده، خشکی است
11. Fully immerse gelling agent for deodorant into cool water.
[ترجمه ترگمان]غوطه ور شدن کامل gelling برای فرض گرفتن دئودورانت برای آب سرد
[ترجمه گوگل]عامل جالیز کردن را برای دئودورانت به آب سرد خنک کن
12. He rubbed some deodorant under his armpits before dressing.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه لباس تنش کنه یه مقدار اسپری زیر بغلش رو پاک کرد
[ترجمه گوگل]او قبل از پانسمان دئودورانت زیر شکم خود را مالش داد
13. The deodorant healthcare layer is mugwort floss or a mugwort leaf layer, or a mixed layer of the mugwort floss and cotton, wool or a non-woven fabric.
[ترجمه ترگمان]لایه بهداشت دئودورانت برای یک لایه برگ mugwort و یا یک لایه ترکیبی از the floss و پنبه، پشم و یا پارچه غیر بافته قرار دارد
[ترجمه گوگل]لایه مراقبت های دئودورانت بهداشتی یک نخ دندان مصنوعی و یا یک لایه برگ میوه ای یا یک لایه ترکیبی از نخ دندان مصنوعی و پنبه، پشم یا یک پارچه غیر بافته است
14. EASTROSE roll on deodorant, removes body odor, change the odor to be perfumed.
[ترجمه ترگمان]EASTROSE که روی دئودورانت می گردند، بوی بدن را پاک می کنند و بوی عطر را تغییر می دهند
[ترجمه گوگل]رول EASTROSE در دئودورانت، بوی بدن را از بین می برد، بو را عوض می کند

پیشنهاد کاربران

اسپری زیر بغل
the daily use of a deodorant
خوشبو کننده ی بدن
ضد عرق - خوشبوکننده بدن
کلمات دیگر: