1. The greater incidence of digestion on maxillary incisors can be attributed to the greater breakage of the maxillae.
[ترجمه ترگمان]شیوع بیشتر گوارش در دندان های پیشین فک بالا را می توان به شکستگی بزرگ تر of نسبت داد
[ترجمه گوگل]شایعتر شدن هضم در دندانهای ماگزیلال می تواند به شکستگی بیشتر ماگزیلاها منجر شود
2. Sometimes miscalled maxillary length when the premaxilla enters into the upper jaw.
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات وقتی the وارد فک بالایی می شود به تفصیل مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات زمانی که پرماکسیلا به فک بالا وارد می شود، طول فک بالا نامیده می شود
3. The taste buds in the oral cavity and maxillary barbel of Clarias leather are observed by the histological techniques and scanning electron microscopeSEM).
[ترجمه ترگمان]جوانه های طعم در حفره دهانی و barbel های بالا به بالا توسط تکنیک های بافتی و اسکن الکترونی روبشی (microscopeSEM مشاهده می شوند
[ترجمه گوگل]جوانه های طعم دهنده در حفره دهان و شکم ماگزیلاری چرم Clarias توسط تکنیک های بافت شناسی و میکروسکوپ الکترونی اسکن (SEM) مشاهده می شود
4. Conclusion alveolus had induced Maxillary abberation in our animal model.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری alveolus Maxillary abberation را در مدل animal برانگیخته بود
[ترجمه گوگل]نتیجه آلوئولوس در مدل حیوان ما القای ماگزیلا را ایجاد کرده است
5. Results Of the 24 maxillary first molars of 20 patients, 14 of the molars had second mesiobuccal root canals.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از ۲۴ دندان اولین دندان در ۲۰ بیمار، ۱۴ دندان آسیاب، دومین کانال ریشه mesiobuccal را داشتند
[ترجمه گوگل]نتایج: از 24 دندان مولر اول ماگزیلاری از 20 بیمار، 14 دندان مولر دوم دارای کانال ریشه مسیوبوکال بودند
6. Conclusion: Removal of maxillary sinus cyst by endoscopic sinus surgery in intranasal antrostomy is a convenient and effective operation.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: حذف کیست maxillary بالا توسط عمل سینوس در intranasal antrostomy یک عملیات مناسب و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: حذف کیست سینوس ماگزیلا با عمل جراحی آندوسکوپیک سینوس در انتروستومی بینی یک عمل مناسب و موثر است
7. Objective To supply anatomic material for preventing internal maxillary artery injury in the surgery of condylar process of mandible.
[ترجمه ترگمان]هدف تامین مواد زیستی برای جلوگیری از آسیب سرخرگ آرواره داخلی در جراحی فک mandible
[ترجمه گوگل]هدف ارائه مواد تشریحی برای جلوگیری از آسیب شریان داخلی ماگزیلاری در جراحی فرایند condylar mandibile
8. Results Pathological mucosa of maxillary and ethmoid sinus in patients with chronic sinusitis improved both histomorphologically and functionally.
[ترجمه ترگمان]نتایج Pathological مخاط of و سینوس حفره ای در بیماران دارای سینوزیت های حاد هم histomorphologically و هم عملکرد را بهبود بخشیده است
[ترجمه گوگل]نتایج: مخاط پاتولوژیک سینوس ماگزیلاری و سندرم اتموئیدی در بیماران مبتلا به سینوزیت مزمن، از نظر هیستومورفولوژیک و عملکردی بهبود یافته است
9. Incidence rate of 4 root canals in maxillary second molar is very low and most molars have only two mesiobuccal root canals.
[ترجمه ترگمان]نرخ Incidence ۴ کانال ریشه در مولار دوم بالا بسیار پایین است و most آسیاب فقط دو کانال ریشه mesiobuccal دارند
[ترجمه گوگل]میزان بروز 4 کانال ریشه در مولر دوم ماگزیلاری بسیار پایین است و اکثر مولر تنها دو کانال ریشه مسیوبوکال دارد
10. Most of which happened in mesiobuccal canal of maxillary molar and mesial canal of mandibular molar, accounting for 70. 7%.
[ترجمه ترگمان]اکثر این موارد در کانال mesiobuccal، مولار molar و mesial مولار برای مولار mandibular صورت گرفت، که ۷۰ درصد از آن را تشکیل می دهند % ۷
[ترجمه گوگل]بیشتر این موارد در کانال mesiobuccal کانال مولر فک بالا و مزیال مولی مندیبول اتفاق می افتد که 7/70 درصد آن را تشکیل می دهد
11. The choanal polyp may originate in the maxillary sinus, sphenoidal sinus, middle nasal concha, nasal septum and other parts, FESS is the first choice in treating it.
[ترجمه ترگمان]پلیپ بینی ممکن است در سینوس فک بالا، sphenoidal بینی، concha بینی و دیگر قسمت ها ایجاد شوند، fess اولین انتخاب در برخورد با آن است
[ترجمه گوگل]پولیو Choanal ممکن است در سینوس ماگزیلاری، سینوس اسفنوئیدی، قوز قرنیه بینی، سپتوم بینی و سایر قسمت ها ایجاد شود، FESS اولین انتخاب در درمان آن است
12. The diurnal birds of prey and the mammalian predators consistently have the highest rates of mandibular and maxillary breakage.
[ترجمه ترگمان]پرنده های diurnal شکاری و شکارچیان پستاندار به طور مداوم بالاترین نرخ of و شکستگی فک بالا را دارند
[ترجمه گوگل]پرندگان روزانه شکار و شکارچیان پستانداران به طور مرتب بالاترین میزان شکستگی فک و فک پایین را دارند
13. Headaches due to sinusitis are localized over the frontal or maxillary sinuses.
[ترجمه ترگمان]سردرد ناشی از سینوزیت در سینوس های خونی و یا آرواره بالا قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]سردرد ناشی از سینوزیت بر روی سینوس های فرونتال یا ماگزیلاری قرار دارد
14. ObjectiveTo determine the rule of simulated protraction and palate expansion on shift of maxillary bone, and to supply the scientific data for treating maxilla in patients with cleft lip and palate.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo نقش protraction شبیه سازی شده و انبساط ذائقه را بر تغییر استخوان آرواره بالا، و تامین داده های علمی برای درمان آرواره در بیماران با شکاف لب و ذائقه، تعیین می کند
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین قاعده پیچیده شکست و گسترش کام در تغییر استخوان ماگزیلا، و ارائه داده های علمی برای درمان ماگزیلا در بیماران مبتلا به لب و کاسه شکم