1. a satisfactory answer
پاسخ قانع کننده
2. his explanation is not satisfactory
توضیح او قانع کننده نیست.
3. his performance has so far been satisfactory
کار او تا کنون رضایت بخش بوده است.
4. Love is the only sane and satisfactory answer to the problem of human existence. Erich Fromm
[ترجمه ترگمان]عشق تنها پاسخ منطقی و رضایت بخش برای مساله وجود انسان است اریک فروم
[ترجمه گوگل]عشق تنها پاسخ درست و رضایتبخش برای مشکل وجود انسان است اریم فروم
5. Sales are very satisfactory this month.
[ترجمه سارا کاووسی] فروشِ ( کالاها ) ، در این ماه بسیار رضایت بخش هستند.
[ترجمه ترگمان]فروش این ماه بسیار رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]فروش این ماه بسیار رضایت بخش است
6. If the item is not satisfactory, you will get your money back.
[ترجمه ترگمان]اگر مورد رضایت بخش نیست، پولتان را پس می گیرید
[ترجمه گوگل]اگر مورد رضایت بخش نیست، شما پول خود را دریافت خواهید کرد
7. Her weight went down to a satisfactory level.
[ترجمه ترگمان]وزنش به مرحله رضایت بخشی رفت
[ترجمه گوگل]وزن او به سطح رضایت بخش رفت
8. The result of the experiment was satisfactory.
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش رضایت بخش بود
[ترجمه گوگل]نتیجه این آزمایش رضایت بخش بود
9. The teachers seem to think his work is satisfactory.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که معلم ها فکر می کنند کار او رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد معلمان فکر می کنند که کار او رضایت بخش است
10. The existing law is not wholly satisfactory.
[ترجمه ترگمان]قانون موجود کاملا رضایت بخش نیست
[ترجمه گوگل]قانون موجود کاملا رضایت بخش نیست
11. A bonus will be paid on satisfactory completion of the contract.
[ترجمه ترگمان]یک پاداش برای تکمیل رضایت بخش قرارداد پرداخت خواهد شد
[ترجمه گوگل]پاداش پرداخت می شود در پایان رضایت بخش بودن قرارداد
12. His general state of health is fairly satisfactory.
[ترجمه ترگمان]وضعیت سلامت عمومی او کاملا رضایتبخش است
[ترجمه گوگل]وضعیت سلامت او نسبتا رضایت بخش است
13. Your follow-through on the project was not very satisfactory.
[ترجمه ترگمان]پی گیری تان در پروژه بسیار رضایت بخش نبود
[ترجمه گوگل]پیگیری شما در پروژه خیلی رضایت بخش نبود
14. The aircraft's behavior was satisfactory on its first test flight.
[ترجمه ترگمان]رفتار این هواپیما در اولین پرواز آزمایشی آن رضایت بخش بود
[ترجمه گوگل]رفتار هواپیما در اولین پرواز آزمایشی خود رضایت بخش بود
15. We hope very much to find a satisfactory solution to the problem.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که راه حل رضایت بخشی برای این مشکل بیابیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که یک راه حل رضایت بخش برای مشکل پیدا کنیم
16. It was all most satisfactory.
[ترجمه ترگمان]همه چیز رضایت بخش بود
[ترجمه گوگل]این همه رضایت بخش بود