1. the extinction of a fire
خاموش کردن آتش
2. the extinction of all her hopes
از بین رفتن تمام آرزوهای او
3. doomed to extinction
محکوم به فنا
4. the cataclysm that caused the extinction of dinosaurs
فاجعه ی بزرگی که موجب نابودی دایناسورها شد.
5. several plant species are threatened with extinction
چندین گونه گیاه در معرض نابودی است.
6. the arrival of settlers accelerated the extinction of that native tribe
ورود کوچ نشینان انقراض آن قبیله ی بومی را تسریع کرد.
7. several species of this area's animals are close to extinction
چندین گونه از جانوران این ناحیه نزدیک به نابودی هستند.
8. The breed was on the verge of extinction.
[ترجمه ترگمان]این نژاد در آستانه انقراض قرار داشت
[ترجمه گوگل]نژاد در آستانه انقراض بود
9. Many species are doomed to extinction.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گونه ها محکوم به انقراض هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از گونه ها به انقراض محکوم شده اند
10. Modern farming methods have led to the total extinction of many species of wild flowers.
[ترجمه ترگمان]روش های کشاورزی مدرن منجر به انقراض کلی بسیاری از گونه های گل های وحشی شده است
[ترجمه گوگل]روش های کشاورزی مدرن منجر به انقراض کامل بسیاری از گونه های گل وحشی شده است
11. The centuries-old ritual seems headed for extinction.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این مراسم قرن ها برای نابودی پیش می رود
[ترجمه گوگل]این مراسم قرنها به دلیل انقراض به سر می برد
12. Will technology in music drive creativity to extinction?
[ترجمه ترگمان]آیا تکنولوژی در موسیقی خلاقیت را به نابودی سوق می دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا فناوری در موسیقی باعث خلاقیت برای انقراض می شود؟
13. Hundreds of tree species face extinction.
[ترجمه ترگمان]صدها گونه درختی در معرض خطر انقراض قرار دارند
[ترجمه گوگل]صدها تن از گونه های درختی از بین می روند
14. Conservationists are trying to save the whale from extinction .
[ترجمه ترگمان]conservationists سعی دارند وال را از انقراض نجات دهند
[ترجمه گوگل]محافظه کاران در حال تلاش برای نجات نهنگ از انقراض هستند
15. They were hunted almost to extinction .
[ترجمه ترگمان]آن ها تقریبا تا حد انقراض شکار شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها تقریبا به انقراض شکار کردند