1. his ego did not let him admit his mistake and apologize
غرورش به او اجازه نداد که اشتباه خود را بپذیرد و پوزش بخواهد.
2. his ego is colossal
خودخواهی او بیش از حد است.
3. he lacked a political alter ego on the editorial board
او فاقد دوستی صمیمی در هیئت ویراستاران بود.
4. failing the test made quite a dent in his ego
رد شدن در امتحان غرور او را جریحه دار کرد.
5. He's my alter ego we go everywhere together.
[ترجمه آناهیتا] او مانند همزاد من است، ما همه جا با هم می رویم
[ترجمه ترگمان]اون ضمیر alter منه که همه جا با هم میریم
[ترجمه گوگل]او اصلاح طلبی من است که همه جا با هم می رویم
6. That man has such an enormous ego - I've never known anyone so full of themselves!
[ترجمه Metis] آن مرد بیش از حد مغرور است. هرگز آدمی به این خودپسندی ندیده بودم.
[ترجمه ترگمان]این مرد چنان نفس عمیقی دارد که هرگز کسی را این قدر پر از خود ندیده بودم!
[ترجمه گوگل]این مرد چنین انحصاری عظیم دارد - من هرگز کسی را ندیده ام که پر از خود باشد!
7. Richard has the biggest ego of anyone I've ever met.
[ترجمه Metis] ریچارد مغرروترین ادمی است که تا به حال ملاقات کرده ام.
[ترجمه ترگمان]ریچارد بزرگ ترین شخصیت هر کسی است که تا به حال دیده ام
[ترجمه گوگل]ریچارد بزرگترین ایده هر کسی است که تا به حال دیدم
8. Barry Humphries's alter ego Dame Edna has taken the US by storm.
[ترجمه ترگمان]شخصیت تغییر یافته \"بری Humphries\" (Edna Edna)با طوفان ایالات متحده را تسخیر کرده است
[ترجمه گوگل]ادم عوض بری هومفریز دیم ادنا ایالات متحده را طوفان گرفته است
9. Winning the prize really boosted her ego.
[ترجمه ترگمان]برنده شدن جایزه، عزت نفس او را بالا برد
[ترجمه گوگل]برنده جایزه واقعا خود را تقویت کرد
10. It was a huge blow to his ego to find out he was so unpopular.
[ترجمه ترگمان]ضربه بزرگی به نفسش بود که متوجه شد او خیلی منفور است
[ترجمه گوگل]این یک ضربه بزرگ به نفس خود بود تا بفهمد او آنقدر محبوب بود
11. Their singer's on a real ego trip.
[ترجمه ترگمان]خواننده آن ها در سفر با عزت نفس است
[ترجمه گوگل]خواننده خود را در یک سفر واقعی امی
12. The great success has bloated her ego to an alarming degree.
[ترجمه ترگمان]موفقیت بزرگ غرور او را به میزان هشدار دهنده افزایش داده است
[ترجمه گوگل]موفقیت بزرگ نفس خود را به حالت هشدار دهنده نفوذ کرده است
13. He was on another one of his ego trips, directing and taking the main part in a film.
[ترجمه ترگمان]او در یکی دیگر از سفره ای شخصی خود بود، و بخش اصلی فیلم را کارگردانی کرد
[ترجمه گوگل]او یکی دیگر از سفرهای خود او بود، کارگردانی و گرفتن بخش اصلی فیلم
14. Superman's alter ego was Clark Kent.
[ترجمه ترگمان]سوپرمن تغییر شخصیت سوپرمن \"کلارک کنت\" بود
[ترجمه گوگل]جانشین سوپرمن، کلارک کنت بود