کلمه جو
صفحه اصلی

غثمه

لغت نامه دهخدا

( غثمة ) غثمة. [ غ َ ث ِ م َ ] ( ع اِ ) هزارخانه شکنبه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). الفَحِث. ( اقرب الموارد ).

غثمة. [ غ ُ م َ ] ( ع اِمص ) رنگ خاکستری یا شبیه آن. یقال : فی لونه غثمة؛ ای بیاض الی سواد. ( اقرب الموارد ). خاکسترگونی یا مانند آن . ( شرح قاموس ).

غثمة. [ غ َ ث ِ م َ ] (ع اِ) هزارخانه ٔ شکنبه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الفَحِث . (اقرب الموارد).


غثمة. [ غ ُ م َ ] (ع اِمص ) رنگ خاکستری یا شبیه آن . یقال : فی لونه غثمة؛ ای بیاض الی سواد. (اقرب الموارد). خاکسترگونی یا مانند آن . (شرح قاموس ).



کلمات دیگر: