1. shahrenou was a cesspool of poverty and prostitution
شهرنو منجلابی از فقر و فحشا بود.
2. The use of septic tanks or cesspools may have a significant impact on maximum permissible density of dwellings per hectare.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مخازن septic یا چاه های فاضلاب ممکن است تاثیر قابل توجهی بر حداکثر چگالی مجاز خانه ها در هر هکتار داشته باشد
[ترجمه گوگل]استفاده از مخازن سپتیک و یا مخازن مخزن می تواند تاثیر قابل توجهی بر تراکم مجاز کل مسکن در هکتار داشته باشد
3. Toilet and cesspool are two different matters, cannot confuse sth with sth else.
[ترجمه ترگمان]توالت و فاضلاب دو موضوع متفاوت هستند، نمی توانند چیزی را با چیز دیگری اشتباه کنند
[ترجمه گوگل]توالت و سسپول دو موضوع مختلف هستند، نمی توانند اشتها را با sth دیگر اشتباه بگیرند
4. Using the commons as a cesspool does not harm the general public under frontier conditions, because there is no public, the same behavior in a metropolis is unbearable.
[ترجمه ترگمان]استفاده از عوام به عنوان یک گنداب به عموم مردم تحت شرایط مرزی آسیب نمی رساند، زیرا هیچ دولتی وجود ندارد، همان رفتار در یک پایتخت غیرقابل تحمل است
[ترجمه گوگل]استفاده از رایج به عنوان یک سیسپول، تحت شرایط مرزی، به عموم مردم آسیب نمی رساند، چرا که هیچ دولتی وجود ندارد، رفتار مشابهی در یک کلان شهر غیر قابل تحمل است
5. If a giant had filtered this cesspool, he would have had the riches of centuries in his lair.
[ترجمه ترگمان]اگر یک غول این چاه را دفع کرده بود، ثروت قرن ها را در مخفیگاهش می یافت
[ترجمه گوگل]اگر یک غول این سیسیل را فیلتر کرده بود، ثروت قرنها را در آشیانه اش داشت
6. That's true. Listen. The British scientists found the cesspool of Shakespeare.
[ترجمه ترگمان]درست است گوش کن دانشمندان انگلیسی فاضلاب شکسپیر را کشف کردند
[ترجمه گوگل]درست است گوش بده دانشمندان بریتانیایی ساسپول شکسپیر را کشف کردند
7. Don't get caught up in the cesspool of mediocrity when it comes to your choice of casual footwear.
[ترجمه ترگمان]وقتی پای پوشیدن کفش معمولی به دستت می رسد، تو چاه mediocrity گیر نکن
[ترجمه گوگل]هنگامی که به انتخاب کفش های گاه به گاه می آید، در سایز نفوذ ناپذیر قرار نگیرید
8. That's OK anyway, I love playing the happy cesspool.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من عاشق بازی cesspool شاد هستم
[ترجمه گوگل]به هر حال، خوب است، من عاشق بازی خوش شانسی هستم
9. Listen. The British scientists found the cesspool of Shakespeare.
[ترجمه ترگمان] گوش کن دانشمندان انگلیسی فاضلاب شکسپیر را کشف کردند
[ترجمه گوگل]گوش بده دانشمندان بریتانیایی ساسپول شکسپیر را کشف کردند
10. That cesspool is an offence to the neighbourhood.
[ترجمه ترگمان]این چاه مستراح یک توهین به همسایگی است
[ترجمه گوگل]این سسپول محکوم به محله است
11. We live in a moral cesspool of lies.
[ترجمه ترگمان] ما توی یه گودال اخلاقی دروغ زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در یک دروغ اخلاقی زندگی می کنیم
12. Internet is a Cesspool?
[ترجمه ترگمان]اینترنت یک cesspool است؟
[ترجمه گوگل]اینترنت یک Cesspool است؟
13. Everyone under-stands that the senate is a dark place, a secret place, a place not unlike a cesspool!
[ترجمه ترگمان]همه زیر نظر دارند که مجلس سنا یک مکان تاریک است، یک مکان سری، جایی که بی شباهت به چاه مستراح نیست!
[ترجمه گوگل]هر کس که زیر نظر است سن است یک مکان تاریک، یک مکان مخفی، یک مکان است که بر خلاف یک سیسپال نیست!
14. It is a wonderful thing to spend one's everyday existence paddling in a cesspool of untapped energy.
[ترجمه ترگمان]یک چیز عالی است که یک زندگی روزمره را با پارو زدن در گنداب انرژی بکر سپری کنید
[ترجمه گوگل]یک چیز شگفت انگیز است که روزی را که در حال گذراندن روزافزونی از انرژی بی رویه است، خرج کند
15. Lily: They said that they can find some information from the cesspool.
[ترجمه ترگمان]اونا گفتن که می تونن اطلاعاتی از چاه مستراح پیدا کنن
[ترجمه گوگل]لیلی آنها گفتند که آنها می توانند اطلاعاتی از سیسپول پیدا کنند