(روان شناسی و آموزش) تداعی آزاد، همبستگی اندیشه ها، همخوانی آزاد، هازش آزاد
free association
(روان شناسی و آموزش) تداعی آزاد، همبستگی اندیشه ها، همخوانی آزاد، هازش آزاد
انگلیسی به فارسی
(روانشناسی و آموزش) تداعی آزاد، همبستگی اندیشهها، همخوانی آزاد، هازش آزاد
انجمن آزاد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a psychoanalytic technique for discovering repressed thoughts and emotions, in which the patient talks spontaneously about whatever comes to mind.
• (2) تعریف: an act or process of spontaneous or nonlogical connections of ideas and feelings.
• psychoanalytic method of exploring the unconscious through unmodified verbalization of a patient's thoughts
دیکشنری تخصصی
[روانپزشکی] تداعی آزاد.
جملات نمونه
1. It was to be a free association of equal partners.
[ترجمه ترگمان]این یک انجمن رایگان از شرکای برابر بود
[ترجمه گوگل]این یک رابطه آزاد با شرکای برابر بود
[ترجمه گوگل]این یک رابطه آزاد با شرکای برابر بود
2. This would violate their constitutional right of free association.
[ترجمه ترگمان]این نقض قانون اساسی آن ها از ارتباط آزاد است
[ترجمه گوگل]این حق قانونی خود را به عنوان یک انجمن آزاد را نقض می کند
[ترجمه گوگل]این حق قانونی خود را به عنوان یک انجمن آزاد را نقض می کند
3. Freud later developed the technique of free association, a triumph which is often neglected in the discussion of his controversial theories.
[ترجمه ترگمان]فروید بعدا تکنیک ارتباط آزاد را گسترش داد، یک پیروزی که اغلب در بحث نظریه های بحث برانگیز او نادیده گرفته می شود
[ترجمه گوگل]فروید پس از آن تکنیک ارتباط آزاد، یک پیروزی را توسعه داد که اغلب در بحث نظریه های بحث برانگیز او نادیده گرفته می شود
[ترجمه گوگل]فروید پس از آن تکنیک ارتباط آزاد، یک پیروزی را توسعه داد که اغلب در بحث نظریه های بحث برانگیز او نادیده گرفته می شود
4. This technique of free association is a contribution to psychology which is used widely by psychotherapists, including behaviourists.
[ترجمه ترگمان]این تکنیک ارتباط آزاد، کمک روان شناسی است که به طور گسترده توسط psychotherapists، از جمله behaviourists استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این روش ارتباط آزاد، کمک به روانشناسی است که توسط روان درمانگران، از جمله رفتارگرایان، به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این روش ارتباط آزاد، کمک به روانشناسی است که توسط روان درمانگران، از جمله رفتارگرایان، به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد
5. In addition, a lot of free association, ingenious narrative style and plentiful deep meaning shape the artistic monument-The Old Man and the Sea.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، مجموعه بسیار آزاد، سبک روایت ماهرانه و معانی عمیق فراوان، بنای هنری - پیرمرد و دریا را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بسیاری از ارتباطات آزاد، سبک روایت انگیز و معنای عمیق فراوان، بنای هنری، پیرمرد و دریا را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بسیاری از ارتباطات آزاد، سبک روایت انگیز و معنای عمیق فراوان، بنای هنری، پیرمرد و دریا را تشکیل می دهند
6. He hoped to feel better after each visit, but rarely did, even after a session with a Jungian analyst who fell fast asleep during his patient's "free association" on the couch.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار بود بعد از هر دیدار، احساس بهتری داشته باشد، اما به ندرت پس از یک جلسه با تحلیلگر یونگ که در طی \"ارتباط آزاد\" بیمار بر روی مبل به خواب عمیقی فرورفته بود، این کار را انجام داد
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود پس از هر بازدید، احساس خوبی داشته باشد، اما به ندرت حتی پس از یک جلسه با یک تحلیلگر یونگ یانگ که در طول «ارتباط آزادانه» بیمار روی نیمکت به سرعت خوابید، انجام شد
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود پس از هر بازدید، احساس خوبی داشته باشد، اما به ندرت حتی پس از یک جلسه با یک تحلیلگر یونگ یانگ که در طول «ارتباط آزادانه» بیمار روی نیمکت به سرعت خوابید، انجام شد
7. In 1965 residents chose self-government in free association with New Zealand.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۵، شهروندان خود را در هم کاری آزاد با نیوزلند انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1965 ساکنان خود را به صورت رایگان در نیوزلند انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1965 ساکنان خود را به صورت رایگان در نیوزلند انتخاب کردند
8. The Commonwealth is a free association of independent countries that were once colonies of Britain.
[ترجمه ترگمان]کشورهای مشترک المنافع انجمنی رایگان از کشورهای مستقل است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه گوگل]Commonwealth یک انجمن آزاد کشورهای مستقل است که بعدها مستعمرات انگلیس بودند
[ترجمه گوگل]Commonwealth یک انجمن آزاد کشورهای مستقل است که بعدها مستعمرات انگلیس بودند
9. The FSM signed a Compact of Free Association with the US, which entered into force on 3 November 198 marking Micronesia"s emergence from trusteeship to independence.
[ترجمه ترگمان]FSM یک جور فشرده از انجمن آزاد با ایالات متحده را امضا کرده است، که در تاریخ ۳ نوامبر ۱۹۸ به عنوان نشانه ای از ظهور میکرونزی به استقلال شد
[ترجمه گوگل]FSM امضا قرارداد انجمن رایگان با ایالات متحده، که به اجرا در تاریخ 3 نوامبر 198 نشانه ظهور میکرونزی از حراست به استقلال
[ترجمه گوگل]FSM امضا قرارداد انجمن رایگان با ایالات متحده، که به اجرا در تاریخ 3 نوامبر 198 نشانه ظهور میکرونزی از حراست به استقلال
10. The British Commonwealth is a free association of independent countries that were once colonies of Britain.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا یک اتحادیه آزاد از کشورهای مستقل است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه گوگل]Commonwealth بریتانیا یک انجمن آزاد از کشورهای مستقل است که بعدها مستعمرات انگلیس بود
[ترجمه گوگل]Commonwealth بریتانیا یک انجمن آزاد از کشورهای مستقل است که بعدها مستعمرات انگلیس بود
11. Commonwealth of Nations is a free association of independent countries that were once colonies of Britain.
[ترجمه ترگمان]کشورهای مشترک المنافع انجمنی رایگان از کشورهای مستقل است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه گوگل]جامعه ملل متحد آزادانه ای از کشورهای مستقل است که بعدها مستعمرات انگلیس بودند
[ترجمه گوگل]جامعه ملل متحد آزادانه ای از کشورهای مستقل است که بعدها مستعمرات انگلیس بودند
12. He found he could get patients to talk just by putting them in a relaxing position (the couch) and encouraging them to say whatever came into their heads (free association).
[ترجمه ترگمان]او دریافت که می تواند بیماران را وادار به صحبت کردن با قرار دادن آن ها در وضعیت استراحت کند (مبل)و تشویق آن ها برای گفتن هر چیزی که به سر آن ها می آید (ارتباط آزاد)
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که او می تواند بیماران را فقط با قرار دادن آنها در یک موقعیت آرام (کمر) و تشویق آنها به گفتن آنچه که به سرشان می آمد (انجمن آزاد) بگوید
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که او می تواند بیماران را فقط با قرار دادن آنها در یک موقعیت آرام (کمر) و تشویق آنها به گفتن آنچه که به سرشان می آمد (انجمن آزاد) بگوید
13. Even the most innocent Jell-O fact sends me spiraling into free association darker than even the blackest black cherry.
[ترجمه ترگمان]حتی most Jell - ای حقیقت مرا به طور مارپیچ نسبت به یک گیلاس سیاه و سیاه تیره تر می کند
[ترجمه گوگل]حتی واقعیت بی گناه Jell-O به من پیوسته به انجمن آزاد تیره تر از حتی سیاهترین سیاه و سفید گیلاس می فرستد
[ترجمه گوگل]حتی واقعیت بی گناه Jell-O به من پیوسته به انجمن آزاد تیره تر از حتی سیاهترین سیاه و سفید گیلاس می فرستد
14. This informality is not simply neutral - the open ended product of a free association - but is directed against the formal.
[ترجمه ترگمان]این غیررسمی به سادگی خنثی نیست - یعنی محصول نهایی آزاد یک انجمن آزاد - بلکه علیه رسمی است
[ترجمه گوگل]این غیر رسمی، صرفا خنثی نیست - محصول باز پایان یک انجمن آزاد - اما علیه رسمی هدایت می شود
[ترجمه گوگل]این غیر رسمی، صرفا خنثی نیست - محصول باز پایان یک انجمن آزاد - اما علیه رسمی هدایت می شود
15. Remember, one of the fundamental freedoms is the right of free association.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که یکی از آزادی های اساسی حق ارتباط آزاد است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، یکی از آزادی های اساسی، حق تشکیل انجمن آزاد است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، یکی از آزادی های اساسی، حق تشکیل انجمن آزاد است
پیشنهاد کاربران
تداعی آزاد
free association ( روانشناسی )
واژه مصوب: تداعی آزاد
تعریف: در روان کاوی، روشی که در آن فرد آنچه را به ذهنش خطور می کند، شامل واژه و عدد و تصویر و رؤیا، بدون توجه به ارتباطشان با یکدیگر، بیان می کند
واژه مصوب: تداعی آزاد
تعریف: در روان کاوی، روشی که در آن فرد آنچه را به ذهنش خطور می کند، شامل واژه و عدد و تصویر و رؤیا، بدون توجه به ارتباطشان با یکدیگر، بیان می کند
کلمات دیگر: