معنی : نوع معرف و نماینده یک جنس
معانی دیگر : ژنوتیپ (سرشت ارثی یک موجود)، زادمون، هم سرشتی، نوع موروثی، نوع معرف و نماینده یک جنس ازموجودات دارای صفات مشابه ارثی
genotype
معنی : نوع معرف و نماینده یک جنس
معانی دیگر : ژنوتیپ (سرشت ارثی یک موجود)، زادمون، هم سرشتی، نوع موروثی، نوع معرف و نماینده یک جنس ازموجودات دارای صفات مشابه ارثی
انگلیسی به فارسی
نوع معرف و نماینده یک جنس (ازموجودات دارای صفات مشابه ارثی)
ژنوتیپ، نوع معرف و نماینده یک جنس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: genotypic (adj.), genotypical (adj.)
مشتقات: genotypic (adj.), genotypical (adj.)
• (1) تعریف: the genetic makeup of a living creature. (Cf. phenotype.)
• (2) تعریف: a collection of living creatures with the same genetic makeup.
• genetic structure of an organism or group of organisms; total number of genes transmitted from a parent to its offspring
دیکشنری تخصصی
[بهداشت] ژنوتیپ - نمادژنی
[روانپزشکی] ژنوتیپ، سنخ ارثی. (1) سرشت ژنتیک هر ارگانیسم، ژنوتیپ شامل عوامل ارثی است که ممکن است بدون تظاهر در فنوتیپ فرد به نسل های بعدی منتقل شود. این کاربرد، خصوصأ در مطالعه روانشناسی رشد، بطور تیپیک بر این مفهوم که ژنوتیپ مجموعه عوامل ارثی است که بر رشد شخص تأثیر می گذارد، تاکید می نماید. (2) در نظریه شخصیتی لوین، مجموعه علل مسئول یک پدیده رفتاری. این کاربرد به دلیل عدم محدودیت آن امروز کمتر مورد استفاده است.
[روانپزشکی] ژنوتیپ، سنخ ارثی. (1) سرشت ژنتیک هر ارگانیسم، ژنوتیپ شامل عوامل ارثی است که ممکن است بدون تظاهر در فنوتیپ فرد به نسل های بعدی منتقل شود. این کاربرد، خصوصأ در مطالعه روانشناسی رشد، بطور تیپیک بر این مفهوم که ژنوتیپ مجموعه عوامل ارثی است که بر رشد شخص تأثیر می گذارد، تاکید می نماید. (2) در نظریه شخصیتی لوین، مجموعه علل مسئول یک پدیده رفتاری. این کاربرد به دلیل عدم محدودیت آن امروز کمتر مورد استفاده است.
مترادف و متضاد
نوع معرف و نماینده یک جنس (اسم)
genotype
جملات نمونه
1. Whether only the codon 129 genotype contributes to the molecular basis of this anticipation phenomenon is still unknown.
[ترجمه ترگمان]چه تنها کدون ۱۲۹ به اساس مولکولی این پدیده پیش بینی کمک کند هنوز ناشناخته است
[ترجمه گوگل]این که آیا تنها ژنوتیپ کدون 129 به پایه مولکولی این پدیده پیش بینی کمک می کند هنوز ناشناخته است
[ترجمه گوگل]این که آیا تنها ژنوتیپ کدون 129 به پایه مولکولی این پدیده پیش بینی کمک می کند هنوز ناشناخته است
2. Association between genotype and phenotype has been observed and is supported by expression studies.
[ترجمه ترگمان]انجمن بین ژنوتیپ و فنوتیپ دیده شده است و توسط مطالعات بیان حمایت می شود
[ترجمه گوگل]ارتباط بین ژنوتیپ و فنوتیپ مشاهده شده است و با مطالعات بیان مطابقت دارد
[ترجمه گوگل]ارتباط بین ژنوتیپ و فنوتیپ مشاهده شده است و با مطالعات بیان مطابقت دارد
3. The genotype is the set of genes it inherited, the phenotype is what it looks like.
[ترجمه ترگمان]ژنوتیپ مجموعه ای از ژن ها است که به ارث برده می شود و فنوتیپ همان چیزی است که به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ژنوتیپ مجموعه ای از ژن هایی است که به ارث برده اند، فنوتیپ همان چیزی است که به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ژنوتیپ مجموعه ای از ژن هایی است که به ارث برده اند، فنوتیپ همان چیزی است که به نظر می رسد
4. Possibly, they are of a different genotype.
[ترجمه ترگمان]ممکن است آن ها از یک genotype متفاوت باشند
[ترجمه گوگل]احتمالا آنها یک ژنوتیپ متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]احتمالا آنها یک ژنوتیپ متفاوت هستند
5. Plants of the same genotype can then be tested in different environments.
[ترجمه ترگمان]سپس گیاهان یک ژنوتیپ را می توان در محیط های مختلف آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]گیاهان همان ژنوتیپ را می توان در محیط های مختلف آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]گیاهان همان ژنوتیپ را می توان در محیط های مختلف آزمایش کرد
6. The thrifty genotype hypothesis and its implications for the study of complex disorders in man.
[ترجمه ترگمان]فرضیه ژنوتیپ مقرون به صرفه و مفاهیم آن برای مطالعه اختلالات پیچیده در انسان
[ترجمه گوگل]فرضیه ژنوتیپ پرطرفدار و پیامدهای آن برای مطالعه اختلالات پیچیده در انسان
[ترجمه گوگل]فرضیه ژنوتیپ پرطرفدار و پیامدهای آن برای مطالعه اختلالات پیچیده در انسان
7. The frequency of the ACE/DD genotype in the general population was 0. 2
[ترجمه ترگمان]فراوانی ژنوتیپ آزاد \/ DD ها در جمعیت عمومی ۰ بود ۲
[ترجمه گوگل]فراوانی ژنوتیپ ACE / DD در جمعیت عمومی 2/0 بود
[ترجمه گوگل]فراوانی ژنوتیپ ACE / DD در جمعیت عمومی 2/0 بود
8. OBJECTIVE To study the relationship between the genotype and antigen phenotype of flagellin C in Salmonella.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بررسی رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ آنتی ژن در flagellin C در Salmonella
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ آنتی ژن فلاژلین C در سالمونلا
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ آنتی ژن فلاژلین C در سالمونلا
9. Objective To investigate the genotype in Chinese patients with nonclassical 21 hydroxylase deficiency (NC 21OHD).
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد ژنوتیپ در بیماران چینی با کاستی ۲۱ hydroxylase (۲۱ OHD NC)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ژنوتیپ در بیماران چینی با کمبود هیدروکسیلاز 21 غیر کلاسیک (NC 21OHD)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ژنوتیپ در بیماران چینی با کمبود هیدروکسیلاز 21 غیر کلاسیک (NC 21OHD)
10. Genotype affected on callus induction rate, regeneration rate and green plantlet yield significantly.
[ترجمه ترگمان]genotype تحت تاثیر نرخ القا callus، نرخ تجدید حیات و بازدهی plantlet سبز به میزان قابل توجهی تحت تاثیر قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]ژنوتیپ تحت تأثیر میزان القاء کولوس، میزان باززایی و عملکرد گیاهچه سبز به طور معنی داری موثر است
[ترجمه گوگل]ژنوتیپ تحت تأثیر میزان القاء کولوس، میزان باززایی و عملکرد گیاهچه سبز به طور معنی داری موثر است
11. It was indicated that the influence of genotype on hypodermic adipose cell development was very greater, but the influence of the dietary nutrient level was very weak.
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که نفوذ ژنوتیپ روی رشد سلول چربی hypodermic خیلی بیشتر بود، اما تاثیر سطح مواد غذایی در رژیم غذایی بسیار ضعیف بود
[ترجمه گوگل]مشخص شد که تأثیر ژنوتیپ بر رشد سلول های چربی زیر پوستی بسیار بیشتر است، اما تأثیر سطح مواد مغذی رژیم غذایی بسیار ضعیف است
[ترجمه گوگل]مشخص شد که تأثیر ژنوتیپ بر رشد سلول های چربی زیر پوستی بسیار بیشتر است، اما تأثیر سطح مواد مغذی رژیم غذایی بسیار ضعیف است
12. The genotype - environment interaction for cane yield is greater than that for brix in the cane.
[ترجمه ترگمان]تعامل بین ژنوتیپ و محیط برای تولید نیشکر بیشتر از that در عصا است
[ترجمه گوگل]اثر متقابل ژنوتیپ - محیط برای عملکرد نیشکر بیشتر از بیکس در کوره است
[ترجمه گوگل]اثر متقابل ژنوتیپ - محیط برای عملکرد نیشکر بیشتر از بیکس در کوره است
13. Objective:To analyze the relationship between the genotype and phenotype of autosomal dominant polycystic kidney disease(ADPKD) in Han nationality in East China.
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ بیماری های اتوزومال غالب اتوزومال غالب (ADPKD)در nationality (هان)در شرق چین
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ بیماری کلیوی پلی کیستیک غالب بیماری اتوزومی (ADPKD) در نژاد هان در شرق چین
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ بیماری کلیوی پلی کیستیک غالب بیماری اتوزومی (ADPKD) در نژاد هان در شرق چین
14. What is main genotype of drug users with hepatitis C?
[ترجمه ترگمان]ژنوتیپ اصلی مصرف کنندگان مواد مخدر با هپاتیت سی چیست؟
[ترجمه گوگل]ژنوتیپ اصلی مصرف کنندگان مواد مخدر با هپاتیت C چیست؟
[ترجمه گوگل]ژنوتیپ اصلی مصرف کنندگان مواد مخدر با هپاتیت C چیست؟
15. This may be the result from the genotype of wild rye itself.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است ناشی از ژنوتیپ خودش باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است به دلیل ژنوتیپ خود از چاودار باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است به دلیل ژنوتیپ خود از چاودار باشد
پیشنهاد کاربران
ژن نمود ، نمودِ ژنی
گونه
تیپ ارثی
genotype ( باستان شناسی )
واژه مصوب: درون چهر
تعریف: ترکیب مادی در ساختار یک یا گروهی از دست ساخته های باستانی که ازنظر وضعیت ظاهری و باطنی آن را از برون چهرش متمایز می سازد
واژه مصوب: درون چهر
تعریف: ترکیب مادی در ساختار یک یا گروهی از دست ساخته های باستانی که ازنظر وضعیت ظاهری و باطنی آن را از برون چهرش متمایز می سازد
کلمات دیگر: