1. the stars were losing their brightness
ستارگان درخشش خود را از دست می دادند.
2. 'Oh, hello,' said Eileen, with forced brightness.
[ترجمه ترگمان]ایل ین با brightness اجباری گفت: اوه، سلام
[ترجمه گوگل]آیلین با روشنایی مجاز گفت: 'سلام، سلام
3. The brightness of the paint has worn off a little.
[ترجمه ترگمان]رنگ نقاشی کمی ساییده شده است
[ترجمه گوگل]روشنایی رنگ اندکی پوشیده شده است
4. Her eyes squinted against the brightness.
[ترجمه ترگمان]چشم هایش با درخشش چشم هایش را تنگ کرده بود
[ترجمه گوگل]چشمانش در برابر روشنایی خیره شده بود
5. The dark frame accentuates the brightness of the picture.
[ترجمه ترگمان]کادر تاریک، بر روشنی تصویر تاکید می کند
[ترجمه گوگل]قاب تاریک، روشنایی تصویر را افزایش می دهد
6. The star varies in brightness by about three magnitudes.
[ترجمه ترگمان]این ستاره در روشنایی با حدود سه اندازه متفاوت است
[ترجمه گوگل]ستاره در حدود سه درجه با روشنایی متفاوت است
7. You'll be impressed with the brightness and the beauty of the colors.
[ترجمه ترگمان]تو تحت تاثیر نور و زیبایی رنگ ها قرار می گیری
[ترجمه گوگل]شما با روشنایی و زیبایی رنگ ها تحت تاثیر قرار می گیرید
8. The brightness of the snow made him blink.
[ترجمه ترگمان]درخشش برف باعث شد که او پلک بزند
[ترجمه گوگل]روشنایی برف باعث شد که او چشمک بزند
9. Her burst of exuberance and her brightness overwhelmed me.
[ترجمه ترگمان]بغض و درخشش او مرا از پا در آورد
[ترجمه گوگل]انفجار او از انبساط و روشنایی او من را غرق کرد
10. Open up the lens aperture to maximize the brightness of the shot.
[ترجمه ترگمان]دیافراگم لنز را باز کنید تا روشنایی عکس را به حداکثر برسانید
[ترجمه گوگل]دیافراگم لنز را باز کنید تا روشنایی شات را به حداکثر برسانید
11. In brightness masking, a homogeneous bright field is used after the target word.
[ترجمه ترگمان]در ماسک درخشندگی، یک میدان روشن همگن بعد از کلمه هدف مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در رنگ آمیزی روشنایی، یک پس زمینه همگن رنگ پس از کلمه مورد استفاده قرار می گیرد
12. Shadowy twilight never dimmed the brightness.
[ترجمه ترگمان]گرگ ومیش تیره و سایه وار نور آفتاب را تیره و تار ندیده بود
[ترجمه گوگل]تاریکی تاریک هرگز روشنایی را تیره نکرد
13. Because if you did not wear spectacles the brightness and the glory of the Emerald City would blind you.
[ترجمه ترگمان]چون اگر عینک آفتابی نداشته باشی درخشندگی و شکوه شهر زمرد، تو را کور خواهد کرد
[ترجمه گوگل]چون اگر شما عینک نزنید، روشنایی و شکوه شهر عامرلد، شما را کور می کند
14. Less color, brightness, and texture may help with visual information.
[ترجمه ترگمان]رنگ کم تر، روشنایی و بافت می تواند به اطلاعات بصری کمک کند
[ترجمه گوگل]رنگ کمتر، روشنایی و بافت ممکن است به اطلاعات بصری کمک کند
15. We could go from pitch black to brightness in the blink of an eye-and vice versa.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم از کف سیاه تا روشنایی در چشم به هم زدن چشم - و بالعکس
[ترجمه گوگل]ما می توانیم از سیاه سیاه به روشنایی در چشمک زدن و بالعکس برویم