رجوع شود به: edema، استقسا لحمی، باد، ورم
oedema
رجوع شود به: edema، استقسا لحمی، باد، ورم
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: edema
ادم، ورم، خیز، اماس
انگلیسی به انگلیسی
• accumulation of fluid; swelling; inflammation
دیکشنری تخصصی
[بهداشت] خیز - ادم
[] خیز (ششی یا مغزی)
[] خیز (ششی یا مغزی)
جملات نمونه
1. The oedematous patients had similar lung function, smoking histories, and plasma protein concentrations to the patients without oedema.
[ترجمه ترگمان]بیماران oedematous دارای عملکرد ریه مشابه، تاریخچه سیگار، و غلظت پروتیین پلاسما با بیماران بدون oedema بودند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به اوئیدیوم دارای عملکرد مشابه ریه، تاریخ مصرف سیگار و غلظت پروتئین پلاسمی در بیماران بدون ادم بودند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به اوئیدیوم دارای عملکرد مشابه ریه، تاریخ مصرف سیگار و غلظت پروتئین پلاسمی در بیماران بدون ادم بودند
2. Respiratory function is usually decreased by tissue oedema, and some patients may therefore need oxygen therapy.
[ترجمه ترگمان]عملکرد تنفسی معمولا به وسیله oedema بافت کم می شود و بنابراین برخی از بیماران ممکن است به درمان اکسیژن نیاز داشته باشند
[ترجمه گوگل]تظاهرات تنفسی معمولا توسط ادم بافت کاهش می یابد، و در نتیجه برخی از بیماران ممکن است نیاز به اکسیژن درمانی داشته باشند
[ترجمه گوگل]تظاهرات تنفسی معمولا توسط ادم بافت کاهش می یابد، و در نتیجه برخی از بیماران ممکن است نیاز به اکسیژن درمانی داشته باشند
3. For example, oedema of dependent parts suggests fluid excess, while dry, wrinkled skin and a dry tongue suggest fluid deficit.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، oedema از بخش های وابسته به مازاد سیال اشاره دارند در حالی که پوست خشک، چروکیده و یک زبان خشک نشان دهنده کسری سیال است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ادم بخشهای وابسته، حاوی بیش از حد مایع است، در حالی که پوست خشک و چین دار و زبان خشک، کمبود مایع را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ادم بخشهای وابسته، حاوی بیش از حد مایع است، در حالی که پوست خشک و چین دار و زبان خشک، کمبود مایع را نشان می دهد
4. The angioneurotic oedema resolved in all 3 patients within hours of discontinuing treatment with the agent.
[ترجمه ترگمان]The oedema در هر ۳ بیمار در عرض چند ساعت عملیات discontinuing با نماینده حل شد
[ترجمه گوگل]در هر 3 بیمار در عرض چند ساعت پس از قطع درمان با عامل، ادم آنژیونوئوتوئیک حل شد
[ترجمه گوگل]در هر 3 بیمار در عرض چند ساعت پس از قطع درمان با عامل، ادم آنژیونوئوتوئیک حل شد
5. The major clinical manifestation are proteinuria, hypertension, oedema to varying degrees.
[ترجمه ترگمان]علایم بالینی اصلی پروتیینوری، فشار خون بالا، oedema تا درجات مختلف هستند
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی عمده پروتئینوری، فشار خون بالا، ادم در درجه های مختلف است
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی عمده پروتئینوری، فشار خون بالا، ادم در درجه های مختلف است
6. Brothers, palpebral oedema: Commonner, weight of a few patient increases significantly, formfitting at ordinary times dress becomes close narrow unwell.
[ترجمه ترگمان]برادران، palpebral oedema: Commonner، وزن چند بیمار به طور قابل توجهی افزایش می یابد، formfitting در لباس زمان معمولی به طور قابل توجهی بیمار می شود
[ترجمه گوگل]برادران، ادم پالپبرال Commonner، وزن چند بیمار به طور قابل توجهی افزایش می یابد و در زمان عادی مرتب سازی می شود، لباس باریک باریک می شود
[ترجمه گوگل]برادران، ادم پالپبرال Commonner، وزن چند بیمار به طور قابل توجهی افزایش می یابد و در زمان عادی مرتب سازی می شود، لباس باریک باریک می شود
7. Chinese flowering quince can treat oedema, beriberi, and ameliorable joint.
[ترجمه ترگمان]flowering به quince چینی می تواند با oedema، beriberi و ameliorable سرو کار داشته باشد
[ترجمه گوگل]میوه گل سرخ چینی می تواند ادم، بریروی و مفصل زاید را درمان کند
[ترجمه گوگل]میوه گل سرخ چینی می تواند ادم، بریروی و مفصل زاید را درمان کند
8. Because of Morpheus quality bad reason caused pouch oedema, what method is solved?
[ترجمه ترگمان]به دلیل کیفیت بد بویی که باعث oedema کیسه می شود، کدام روش حل می شود؟
[ترجمه گوگل]به دلیل کیفیت Morpheus دلیل بد باعث ادم کیسه ای، چه روش حل شده است؟
[ترجمه گوگل]به دلیل کیفیت Morpheus دلیل بد باعث ادم کیسه ای، چه روش حل شده است؟
9. Is oedema can explain the kidney changes unhealthily?
[ترجمه ترگمان]آیا oedema می تواند توضیح دهد که کلیه changes به درستی تغییر می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا ادم میتواند تغییرات کلیه را بیخوابی را توضیح دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا ادم میتواند تغییرات کلیه را بیخوابی را توضیح دهد؟
10. Mucous sex oedema and hypophysis function drop, adrenal coriaceous function drops reaching sexual gland function to be not worth is clinical appear the most easily anaemic endocrine disease.
[ترجمه ترگمان] mucous sex oedema and hypophysis function،، adrenal adrenal drops reaching function gland gland gland gland gland gland gland gland sexual sexual sexual to to most the the worth worth clinical clinical is be not not not not not not disease disease disease disease disease disease disease appear appear appear disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease disease anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic anaemic
[ترجمه گوگل]ادم جنس مخاطی و افت عملکرد تپش قلب، عملکرد تارهای آدرنال قطره رسیدن به عملکرد غدد جنسی می شود که ارزش ندارد بالینی به نظر می رسد به راحتی بیماری زودرس بیماری اندوکرین
[ترجمه گوگل]ادم جنس مخاطی و افت عملکرد تپش قلب، عملکرد تارهای آدرنال قطره رسیدن به عملکرد غدد جنسی می شود که ارزش ندارد بالینی به نظر می رسد به راحتی بیماری زودرس بیماری اندوکرین
11. Maternal oedema has been reported with tocolysis and fluid overload.
[ترجمه ترگمان]کاهش مرگ و میر مادران با اضافه بار و اضافه بار سیال گزارش شده است
[ترجمه گوگل]ادم مادری با توکلیز و اضافه بار مایع گزارش شده است
[ترجمه گوگل]ادم مادری با توکلیز و اضافه بار مایع گزارش شده است
12. Pathology change sees esophagus mucous membrane hyperaemia, oedema, become fragile, easy haemorrhage, very person erosion and ulcer, stricture of esophagus of as a result, contracture.
[ترجمه ترگمان]تغییر آسیب شناسی مری (membrane)را می بیند، hyperaemia، oedema، سست و شکننده شده، خونریزی، زخم، مری، مری، در نتیجه، contracture
[ترجمه گوگل]تغییرات آسیب شناسی، هیپرمینمی غشای مخاطی مری، ادم، شکنندگی، خونریزی آسان، فرسایش بسیار زیاد و زخم، استریکرد مری به عنوان یک نتیجه، انقباض می باشد
[ترجمه گوگل]تغییرات آسیب شناسی، هیپرمینمی غشای مخاطی مری، ادم، شکنندگی، خونریزی آسان، فرسایش بسیار زیاد و زخم، استریکرد مری به عنوان یک نتیجه، انقباض می باشد
13. Objective: To investigate the clinical features of oedema and the changes in liver and renal function and thyrotropin level in type 2 diabetic patients following the addition of pioglitazone.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های بالینی of و تغییرات در عملکرد کبد و کلیه و سطح thyrotropin در بیماران دیابتی نوع ۲ بعد از اضافه کردن pioglitazone
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های بالینی ادم و تغییرات در عملکرد کبد و کلیوی و میزان تیروتروپین در بیماران دیابتی نوع 2 پس از اضافه کردن پioglitazone
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های بالینی ادم و تغییرات در عملکرد کبد و کلیوی و میزان تیروتروپین در بیماران دیابتی نوع 2 پس از اضافه کردن پioglitazone
14. Gaseous exchange at the alveolar surface is gravely hindered and the lesion is often accompanied by interstitial emphysema and pulmonary oedema.
[ترجمه ترگمان]مبادله Gaseous در سطح alveolar به شدت متوقف می شود و the اغلب با emphysema interstitial و oedema ریوی همراه است
[ترجمه گوگل]تبادل گازی در سطح آلوئولار به شدت محدود می شود و ضایعه اغلب با آمفیزم بینابینی و ادم ریوی همراه است
[ترجمه گوگل]تبادل گازی در سطح آلوئولار به شدت محدود می شود و ضایعه اغلب با آمفیزم بینابینی و ادم ریوی همراه است
15. Careful monitoring for the development of respiratory failure and cerebral oedema is also important.
[ترجمه ترگمان]نظارت دقیق بر رشد تنفسی و اختلالات مغزی نیز مهم است
[ترجمه گوگل]نظارت دقیق برای توسعه نارسایی تنفسی و ادم مغزی نیز مهم است
[ترجمه گوگل]نظارت دقیق برای توسعه نارسایی تنفسی و ادم مغزی نیز مهم است
کلمات دیگر: