کلمه جو
صفحه اصلی

herbicide


معنی : علف کش
معانی دیگر : (هر ماده ی شیمیایی برای کشتن علف هرزه) گیاکش، عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود

انگلیسی به فارسی

عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکار می‌رود، علف کش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: herbicidal (adj.)
• : تعریف: a substance used to kill unwanted plants such as weeds.

• substance that kills weeds
a herbicide is a chemical that is used to destroy plants especially on a large scale, for example in farming.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] (هر ماده ى شیمیایی براى کشتن علف هرزه ) گیاکش، علف کش
[بهداشت] آفت کش

مترادف و متضاد

علف کش (اسم)
herbicide

poison


Synonyms: DDT, defoliant, fungicide, insecticide, paraquat, pesticide, weedkiller


جملات نمونه

1. Another herbicide, Isoproturon, is in much wider use as a means of controlling the blackgrass weed which affects winter wheat.
[ترجمه ترگمان]یک علف کش دیگر، Isoproturon، به عنوان وسیله ای برای کنترل علف های هرز که بر گندم زمستانی تاثیر می گذارد بسیار گسترده تر است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از علف کش ها، Isoproturon، به عنوان وسیله ای برای کنترل علف های هرز سیاه دانه که بر گندم زمستانه تاثیر می گذارد، بسیار وسیع تر است

2. Spot spraying with a herbicide may work.
[ترجمه ترگمان]پاشش نقطه ای با علف کش herbicide ممکن است کارساز باشد
[ترجمه گوگل]اسپری نقطه ای با یک علف کش ممکن است کار کند

3. Hares are killed when licking fur with the herbicide.
[ترجمه ترگمان]خرگوش های صحرایی وقتی خز را با the لیس می زنند، کشته می شوند
[ترجمه گوگل]خرگوش ها هنگام کشتن خز با علف کش کشته می شوند

4. The ground used was where herbicide in the previous winter wheat had failed to provide any real control of blackgrass.
[ترجمه ترگمان]زمین مورد استفاده، جایی بود که علف کش in در زمستان گذشته، نتوانسته بود کنترل واقعی of را به دست آورد
[ترجمه گوگل]زمین مورد استفاده قرار گرفت که در آن علف کش در گندم زمستان گذشته هیچ گونه کنترل واقعی سیاه چمن نداشت

5. That reduces the need for repeated herbicide applications that could make the process uneconomical for farmers.
[ترجمه حاج عماد] آن اقدام نیاز به تکرار برنامه های کاربردی علف کشی را که میتوانست یک روند غیر اقتصادی را برای کشاورزان بوجود آورد ، کاهش می دهد.
[ترجمه ترگمان]این کار نیاز به برنامه های علف کش repeated مکرر را کاهش می دهد که می تواند فرآیند uneconomical را برای کشاورزان ایجاد کند
[ترجمه گوگل]این نیاز به برنامه های کاربردی علف کش تکرار می کند که می تواند روند را برای کشاورزان بی عدالتی ایجاد کند

6. That will allow changes in herbicide susceptibility within a population to be monitored, he explains.
[ترجمه ترگمان]او توضیح می دهد که این کار به تغییرات در حساسیت علف کش herbicide در داخل یک جمعیت اجازه نظارت خواهد داد
[ترجمه گوگل]او توضیح می دهد که این امر به تغییرات حساسیت علف کش در یک جمعیت اجازه نظارت داده می شود

7. Despite saturating the area with herbicide, he found rogue oilseed rape plants thriving in ditches and around telephone poles.
[ترجمه ترگمان]علی رغم پر کردن مساحت آن با علف کش، او کشف کرد که گیاهان تجاوز جنسی سرکش در چاله ها و اطراف قطب های تلفنی پیشرفت کرده اند
[ترجمه گوگل]علی رغم اشباع شدن این منطقه با علف کش، او گیاهان عصاره گیاهخوار سرکش را در ردیف ها و اطراف قطب های تلفن همراه رشد داد

8. This is supposed to reduce the amount of herbicide used in spraying fields, but in practice the converse happens.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که این کار مقدار علف کش herbicide استفاده شده در زمین های سم پاشی را کاهش دهد، اما در عمل معکوس این کار رخ می دهد
[ترجمه گوگل]این در نظر گرفته شده است که مقدار علف کش مورد استفاده در زمینه های اسپری را کاهش دهد، اما در عمل اتفاق می افتد

9. So, if you still feel herbicide resistance is to blame, this is the season to test for it.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر هنوز احساس مقاوم بودن علف کش پری را احساس می کنید، این فصل تست برای آن است
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر شما هنوز هم احساس مقاومت علف کش را سرزنش می کنید، این فصل برای آزمایش آن است

10. YRC 2388 WP is a new paddy land herbicide developed by Bayer company.
[ترجمه ترگمان]YRC ۲۳۸۸ WP یک علف کش new زمین است که توسط شرکت بایر رشد کرده است
[ترجمه گوگل]YRC 2388 WP یک علف کش زمین سرخ شده جدید است که توسط شرکت Bayer توسعه یافته است

11. N-phosphonomethylglycine(PMG) is a kind of herbicide which has the high effect, low toxicity and good bioactivity, destroys the ruderal after in bud, and derives from the amino acid.
[ترجمه ترگمان]الف- س (PMG)نوعی علف کش herbicide است که دارای تاثیر بالا، سمیت پایین و زیست فعالی خوب است، the را بعد از نطفه نابود می کند و از آمینو اسید ناشی می شود
[ترجمه گوگل]N-فسفومنیتیل گلیسین (PMG) یک نوع از علف کش است که دارای اثر بالا، سمیت کم و بیولوژیک خوب است، پس از تولد درون جوانه زنی را از بین می برد و از اسید آمینه حاصل می شود

12. The traditional herbicide is still dominating the present agrochemical market.
[ترجمه ترگمان]علف کش traditional سنتی هنوز بر بازار فعلی agrochemical حاکم است
[ترجمه گوگل]علف کش سنتی هنوز هم در بازار آسیا شیمی موجود است

13. In order to improve herbicide efficiency, a map-based variable weed spraying system was designed.
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود کارایی علف کش، یک سیستم اسپری علف های هرز بر پایه نقشه طراحی شد
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود کارایی علف کش، یک سیستم اسپری علف های هرز مبتنی بر نقشه طراحی شده است

14. Biaoxing 10% EC is a good herbicide of controlling Wild oat on spring wheat field.
[ترجمه ترگمان]Biaoxing ۱۰ % EC یک علف کش good خوب برای کنترل جو Wild در زمینه گندم بهاره است
[ترجمه گوگل]Biaoxing 10٪ EC یک علف کش خوب برای کنترل جو وحشی وحشی در زمینه گندم بهاره است

پیشنهاد کاربران

علف کش
Pesticides آفت کش

علف کش

# Herbicides can be used to prevent and control weeds

کشتن علف هرز

destroying unwanted plants


کلمات دیگر: